تبیان، دستیار زندگی
سریال «سهمی برای دوست» به تهیه‌كنندگی بهروز مفید، كارگردانی سیدمسعود اطیابی و نویسندگی طلا معتضدی از یكشنبه چهارم تیر ماه هر شب ساعت 9:30 دقیقه از شبكه دو روی آنتن رفته است البته این سریال در 13 قسمت 45 دقیقه‌ای برای پخش در ایام عید تدارك دیده شده بود كه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرزوهای برادران ناتنی

نگاهی به سریال سهمی برای دوست


سریال «سهمی برای دوست» به تهیه‌كنندگی بهروز مفید، كارگردانی سیدمسعود اطیابی و نویسندگی طلا معتضدی از یكشنبه چهارم تیر ماه هر شب ساعت 9:30 دقیقه از شبكه دو روی آنتن رفته است البته این سریال در 13 قسمت 45 دقیقه‌ای برای پخش در ایام عید تدارك دیده شده بود كه در فهرست پخش قرار نگرفت.


سریال «سهمی برای دوست»

«سهمی برای دوست»، داستان دو برادرخوانده است كه وضع مالی مناسبی ندارند. آنها به هر كاری دست می‌زنند تا شرایط خود را تغییر دهند. در نهایت تصمیم می‌گیرند وارد بازار بورس شوند و همین مساله زمینه‌ساز اتفاقات جدیدی برای آنها می‌شود.

یكی از دو برادر، رویاهای دور و دراز در ذهن می‌پروراند (بهرام با بازی علی سرابی) و دیگری عاری از هرگونه هدف و آرزویی است (اسماعیل ترابی با بازی اشكان خطیبی).

اسماعیل كه از همسرش مهناز جدا شده، برای پرداخت مهریه او به پول نیاز دارد. گوهر، مادر اسماعیل و نامادری بهرام با بازی مهتاج نجومی زنی است با درایت كه سعی دارد هوای پسرانش را داشته باشد.

اسماعیل در راه رسیدن به پول به هویتی كاذب دست می‌یابد و با این شخصیت غیرملموس پا به عرصه‌های جدید می‌گذارد. بهرام نیز كه انسان ساده‌لوحی به نظر می‌رسد، در دستیابی او به شخصیت و هویت كاذب بی‌تاثیر نیست.

این سریال كه به سفارش و با مشاركت سازمان بورس و اوراق بهادار ساخته شده یكی از نمونه‌های خوب آثار سفارشی است كه بدون استفاده از تبلیغات مستقیم و گاهی منزجركننده، به معرفی كار این سازمان می‌پردازد و مخاطب را به شناخت می‌رساند. در واقع معرفی سازمان در بافت دراماتیك قصه تنیده شده و جدای از روند داستان یا به صورت استفاده از برچسب‌های ریز و درشت در گوشه پلان‌ها نیست.

و اما برگردیم به بافت دراماتیك اثر؛ سهمی برای دوست سریالی است برای جوان‌ها با دغدغه جوان‌ها و با بازی آنها؛ جوان‌هایی با دغدغه كار و پول كه در گیر و دار رسیدن به آن با توجه به شرایط، كارهایی می‌كنند كه گاه تاوان سنگینی دارد و مسیر انحرافی آنها می‌شود. اگرچه این موضوع به خودی خود جذاب است و مخاطب را پای تلویزیون می‌نشاند، اما برگ برنده قصه این سریال انتخاب دو شخصیت اصلی داستان است.

آنچه به راستی میان جوان‌ها شیوع پیدا كرده، بی‌هدفی یا رویاپردازی است. در واقع سرخوردگی از رسیدن به خواسته‌ها و امیال در جهان واقع، انسان‌ها را با توجه به قابلیت‌های ذهنی و جسمی‌شان به یكی از سمت و سوهای فوق سوق می‌دهد.

سریال «سهمی برای دوست»

بعضی انسان‌ها در این شرایط می‌پذیرند كه نمی‌توانند به تمایلات خود دست یابند، پس یارای مقابله با مشكلات را از دست داده و به هر پیشامدی تن می‌دهند، یعنی به انسان‌هایی بی‌هدف تبدیل می‌شوند كه می‌توانند ساعت‌های متمادی بخوابند، چشم بدوزند به دیوار و زندگی را به بطالت بگذرانند.

عده‌ای هم كه سر پرشوری دارند و حاضر نیستند تمایلات خود را به شرایط نامناسب ببازند، پناه می‌برند به خیالبافی و رویاپردازی و آنچه را به هر دلیلی در واقعیت به دست نمی‌آید، به چشم به هم زدنی در رویا برای خود فراهم می‌آورند.

این اشخاص كه به درستی در قصه سریال ایفای نقش می‌كنند، وقتی در تضاد با شرایط جامعه قرار بگیرند، دست به اعمالی می‌زنند كه طنزی ذاتی به همراه دارد.

متاسفانه در كارگردانی سریال این مساله نادیده گرفته شده و برای خنداندن مخاطب، موقعیت‌هایی به سریال تحمیل شده كه اعمال شخصیت‌ها را به سطحی‌ترین شكل ممكن نزول می‌دهد تا تماشاگر را بخنداند، در حالی كه خود كاراكترها و رفتار واقعی آنها در شرایط، هم قابلیت خنداندن دارد و هم پتانسیل ایجاد تعمق در وضعیت نابسامان آنها برای بیننده.

در طنز موقعیت (چراكه سیدمسعود اطیابی این اثر را طنز اجتماعی و موقعیت عنوان كرده است) موقعیتی برای خنداندن ایجاد و به اثر تحمیل نمی‌شود، بلكه شرایط با توجه به پتانسیل شخصیت‌ها به گونه‌ای چیده می‌شود كه مخاطب به تناقض‌ها و تضادهای پیش آمده، به تكرار و تكرر در خطاها و تصمیم‌گیری‌ها و... به خنده می‌افتد و در همان لحظه به این فكر می‌كند كه اگر جای شخصیت‌های داستان بود چه كار دیگری انجام می‌داد و این مساله‌ای است كه تصنع را از اثر زدوده، باورپذیر و تاثیرگذار می‌كند.

«سهمی برای دوست»، داستان دو برادرخوانده است كه وضع مالی مناسبی ندارند. آنها به هر كاری دست می‌زنند تا شرایط خود را تغییر دهند. در نهایت تصمیم می‌گیرند وارد بازار بورس شوند و همین مساله زمینه‌ساز اتفاقات جدیدی برای آنها می‌شود.

اكنون كه بحث تصنع به میان آمد می‌توان به وضعیت عمومی و شخصیت‌ها در سریال اشاره كرد كه متاسفانه از این مساله در امان نمی‌ماند و رنج می‌برد.

به عنوان مثال گوهر، مادر اسماعیل به عنوان یك زن و مادر ایرانی رفتاری خارج از عرف شناخته شده دارد. این مادر دلسوز و با درایت، با این كه با پسرانش در یك شهر زندگی می‌كند، اما تنها از طریق تلفن با آنها رابطه دارد.

با این كه ما از طریق دیالوگ‌ها و خاطراتی كه از زندگی مشتركش تعریف می‌كند و حتی راهكارهایی كه برای حل مشكل پسر و عروسش اتخاذ می‌كند، به این دریافت می‌رسیم كه با یك مادر سنتی و تعریف شده روبه‌رو هستیم، اما در میزانسن‌هایی كه به تصویر كشیده می‌شود، او را مدام در آرایشگاه می‌بینیم و با تاكید خودش كه «هر روز بعد از خرید به آرایشگاه می‌یام» این امر ساختگی‌تر به نظر می‌رسد. این موضوع در مورد بیشتر زن‌های اثر هم صدق می‌كند.

به عنوان مثال مهناز، همسر سابق اسماعیل با این كه پول‌پرست و عاشق رفتارهای اشرافی است، مسافركشی می‌كند و به این كار علاقه دارد.

همه موارد ذكر شده می‌تواند مصداق داشته باشد، اما در یك اثر دراماتیك شناخت انگیزه‌ها و روابط علی و معلولی بین افراد و اعمال آنهاست كه می‌تواند این اعمال و رفتار را باورپذیر كند. در غیر این صورت همه چیز به ادا و تصنع و تیپ‌های نامتعارف و ساختگی تبدیل می‌شود.

سریال «سهمی برای دوست»

گفتنی است سیدمسعود اطیابی تابوی استفاده از بازیگران طنزكار تلویزیونی را در سریالش شكسته و با استفاده از بازیگران توانمند تئاتر و تلویزیون یك اثر طنز خلق كرده و این بدعت‌گذاری ستودنی است.

نوآوری دیگری كه در سهمی برای دوست به كار رفته، استفاده از راوی دانای كل است. به این صورت كه راوی گاه روایت غلط می‌كند، گاه روایت جانبدارانه، گاه پیشگویی می‌كند و گاه كم‌گویی كه گذشته از خوب یا بد بودن آن، جذاب است و علاوه بر محتوا، فرم روایی اثر را به سمت و سوی طنز سوق می‌دهد. در واقع شیوه روایت مكملی فرمی است برای محتوای اثر.

همچنین انتخاب سیامك انصاری به عنوان راوی ـ كه خود بازیگر قابلی است و می‌تواند با استفاده از تجربه‌های بازیگری‌اش روایت را رنگ و لعابی دیگر دهد ـ كار هوشمندانه‌ای از جانب كارگردان است.

صحنه‌های پرتحرک

طراحی صحنه و لباس سریال كه به عهده سعید اسدی بوده یكی از نقاط قوت اثر است.

استفاده از رنگ‌های تند در سكانس‌ها و پلان‌های ایستا و رنگ‌ها‌ی مات و خاكستری در صحنه‌های پرتحرك در صحنه و حركت چشم در نماها تعادل ایجاد كرده است.

اگرچه استفاده از لوكیشن‌های زیاد و متنوع به كار او تساهل بخشیده و نباید آن را نادیده گرفت، اما هوشیاری او در استفاده معقول و باورپذیر از رنگ‌ها و اشیاء قابل انكار نیست.

سریال «سهمی برای دوست»

استفاده از تدوین موازی قائم به ذات خود قابل ارزشیابی نیست، اما چگونگی استفاده و كاربرد آن است كه ارزش این تكنیك را تعریف می‌كند. استفاده از قاب ثابت در صحنه‌های دو نفره برادرها و در بیشتر صحنه‌های دونفره دیگر در بسیاری مواقع آزاردهنده است و ریتم اثر را كند می‌كند.

استفاده از تدوین موازی اغلب در همین صحنه‌های ساكت و راكد است نه در صحنه‌های متحرك كه این پیشداوری را به مخاطب می‌دهد كه لزوم استفاده از آن نه به دلیل كاركرد هنری و قابلیت‌های فرمی آن، بلكه به خاطر پوشاندن ضعف در استفاده از تصاویر و میزانسن‌های جاندار و متحرك است البته مشكل دیگر كه ریتم را كند و صحنه‌ها را به‌‌رغم بازی بسیار خوب بازیگران، راكد و كسل‌كننده می‌كند، كشش بیش از حد صحنه‌ها و طولانی بودن سكانس‌هاست. شاید بتوان گفت فیلمنامه سریال كشش این تعداد قسمت را ندارد.

اما در مجموع سهمی برای دوست تجربه تازه و ارزشمند در عرصه سریال‌های تلویزیونی است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان  


منبع:همشهری