تبیان، دستیار زندگی
براى باز دارى كودك ، تنها تنبیه و سركوفت كافى نیست ، باید زمینه هاى مناسب براى بازدارى را فراهم كرد، وقتى در منزل عسل باشد، و كودك از آن بخورد، دیگر به مشک عسل بیت المال دست نمى زند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرام علوی در تربیت كودك

کودک و تربیت دینی

بسیارى از مردم فرزندان خود را بگونه اى تربیت مى كنند كه همانند آنها فكر كنند، زندگى كنند، و با آداب و رسوم خانواده و قبیله و فامیل هر چند بى ارزش آنها عادت كنند، و آنها را رعایت نمایند. كه اگر جوانى چنین نبود مى گویند:

تو فرزند ما نیستى !!

در صورتى كه امام على علیه السلام در چگونگى تربیت فرزند بسیار واقع نگر بود و فرمود:

« لا تُقْسِروا أوْلادَكُمْ عَلى آدابِكُم ، فَاِنَّهُم مَخْلوُقوُنَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِكُم ؛ فرزندان خود را بر آداب و رسوم خود مجبور نسازید، زیرا آنان به روزگارى غیر از روزگار شما تعلّق دارند». (1)

چون انسان ها همواره در حال رشد و تكامل بوده ، و نوع و سیستم زندگى ، راههاى تولید و كشف و اختراع و روابط اجتماعى در حال دگرگونى است .ما باید فرزندان خود را با واقعیّت ها آشنا كنیم ، تا در هر شرائطى ، و در هر جامعه اى ، حقیقت را درك كنند، درست بیاندیشند، و واقع گرا باشند، پس نباید در قالب هاى ذهنى از پیش تعیین شده قرار گیرند.

تربیت دینى كودك

تربیت دینى كودكان یكى از مسائل مهمّ زندگى است ، زیرا فطرت خداجوى كودكان همراه با حسّ كنجكاوى بتدریج رشد مى كند، و باید قانونمند شده و تربیت گردد.

امام على علیه السلام نسبت به تربیت دینى كودكان فرمود:

« مَرُّوا صِبْیانِكُمْ بِالصَّلاةِ  اِذا بَلَغُوا سَبْعَ سَنین وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَى تَرْكِها اِذا بَلَغُوا تِسْعَ سِنینَ، وَ تَفَرَّقُوا فى مَضاجِعِهُمْ اِذا بَلَغُوا عَشْرَ سِنینَ؛كودكان را در سنّ 7 سالگى به نماز تمرین دهید تا عادت كنند و اگر در سنّ 9 سالگى نماز را ترك كردند آنها را بزنید، و در سنّ 10 سالگى بستر خواب بچّه ها را جدا كنید.»(2)

در این رهنمود نورانى ، مسائل مهمّى مورد توجّه امام على علیه السلام است ، مانند:

تربیت دینى كودك از سنّ 7 سالگى،

برخورد با كودك در سنّ 9 سالگى،

احتیاط در تربیت جنسى كودكان در سنّ 10 سالگى ، كه در یك رختخواب نخوابند.

قلب نوجوان چونان زمین كاشته نشده ، آماده پذیرش هر بذرى است كه در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب كردم ، پیش از آن كه دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگرى مشغول گردد، تا به استقبال كارهایى بروى كه صاحبان تجربه ، زحمت آزمون آن را كشیده اند، و تو را از تلاش و یافتن بى نیاز ساخته اند

شرائط تنبیه كودكان

تنبیه بدنى كودكان را كسى مجاز نمى شمارد، گرچه كودكان بزهكار را باید تنبیه كرد و كودكانى كه با برخوردهایشان وضع مدرسه و كلاس را بهم مى ریزند و مانع رشد دیگران مى شوند را باید تنبیه كرد.

كه امام على علیه السلام نسبت به كودكان بدرفتار و بزهكار بیش از سه ضربت را اجازه نمى فرمود.

روزى جمعى از كودكان كه در مسابقه خط نویسى شركت كرده بودند و دفترچه هاى خود را خدمت امام على علیه السلام آوردند تا قضاوت و تشویق گردند، امام على علیه السلام خطاب به كودكان فرمود:

« اَبْلِغُوا مُعَلِّمُكُمْ اِنْ ضَرَبَكُمْ فَوْقَ ثَلاثِ ضَرَباتٍ فى الاَْدَبِ اُقْتُصَّ مِنْهُ ؛ به معلّم خود این پیام را برسانید كه اگر بیش از سه ضربه بر شما بزند، قصاص خواهد شد».(3)

تربیت فرزندان

روش بازدارى كودك

براى امام على علیه السلام چند مشك عسل به عنوان بیت المال آوردند، و چند روزى گذشت ، وقتى حضرت خواست آن را تقسیم كند، متوجّه شد كه عسل یكى از مشك ها دست خورده است .

قنبر را فراخواند، و قاطعانه پرسید: چه كسى از این مشك ، عسل برداشت ؟

قنبر گفت :یكى از بچّه هاى شما.

امام على علیه السلام در اینجا دو كار مهمّ انجام داد كه از نظر روانشناسى تربیتى ، بسیار ارزشمند است :

اوّل اینكه آن كودك را نكوهش كرد.

دوّم آنكه تنها به سرزنش و نكوهش اكتفاء نكرد. بلكه مقدارى پول به قنبر داد و فرمود:

برو در بازار یك رطل از بهترین عسل خریدارى كن و بیاور تا بچّه ها بخورند. چون سیر باشند دست به مشك عسل بیت المال ، نمى زنند.

یعنى براى باز دارى كودك ، تنها تنبیه و سركوفت كافى نیست ، باید زمینه هاى مناسب براى بازدارى را فراهم كرد، وقتى در منزل عسل باشد، و كودك از آن بخورد، دیگر به مشک عسل بیت المال دست نمى زند.

هم اكنون بسیارى از پدران فقط بچه ها را سركوفت مى زنند، و از عملى باز مى دارند، امّا راه حلِّ مناسبى ارائه نمى دهند، یك روش جایگزین معرّفى نمى كنند، كه در سرگردانى كودكان بى تأثیر نیست .(4)

شتاب در تربیت كودك

یكى دیگر از روش هاى تربیت ، شتاب در بازسازى و آموزش و تربیت كودك است . پدران و مادران و دیگر مربّیان تربیتى باید در تربیت كودك شتاب كنند زیرا زمینه هاى یادگیرى و بازپرورى و تربیت در سنین كودكى بیشتر از دیگر مراحل عمر فراهم است كه فرمود:

«پسرم ! هنگامى كه دیدم سالیانى از من گذشت ، و توانایى رو به كاستى رفت ، به نوشتن وصیّت براى تو شتاب كردم ، و ارزش هاى اخلاقى را براى تو بر شمردم ، پیش از آن كه أجل فرا رسد، و رازهاى درونم را به تو منتقل نكرده باشم ، و در نظرم كاهشى پدید آید چنان كه در جسمم پدید آمد، و پیش از آن كه خواهش ها و دگرگونى هاى دنیا به تو هجوم آورند، و پذیرش و اطاعت مشكل گردد، زیرا قلب نوجوان چونان زمین كاشته نشده ، آماده پذیرش هر بذرى است كه در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب كردم ، پیش از آن كه دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگرى مشغول گردد، تا به استقبال كارهایى بروى كه صاحبان تجربه ، زحمت آزمون آن را كشیده اند، و تو را از تلاش و یافتن بى نیاز ساخته اند، و آن چه از تجربیّات آنها نصیب ما شد، به تو هم رسیده ، و برخى از تجربیّاتى كه بر ما پنهان مانده بود براى شما روشن گردد».(5)

تربیت‌هایی با رنگ و بوی دینی

رشد فكر دینى كودك

یكى از ابعاد تربیت ، رشد فكر دینى كودك است كه همراه با رشد حِسّ كنجكاوى باید خداشناسى و دیگر مبانى اعتقادى را به كودكان آموخت .

امام على علیه السلام كودكان خود را در سنین آغازین زندگى به خداشناسى و توحید آشنا مى ساخت .

در اینجا توجّه به یك حادثه ظریف و اعتقادى لازم است :

زمانى كه عبّاس و زینب ، دو فرزند على علیه السلام در سنین كودكى بودند، روزى على علیه السلام به فرزند خود عبّاس فرمود:

فرزندم بگو : یك .

عبّاس گفت : یك .

حضرت فرمود : بگو دو.

عبّاس گفت : خجالت مى كشم با زبانى كه یك گفتم، دو بگویم .

امام على علیه السلام از عقل و هوش و درایت فرزند خود بسیار مسرور شده ، چشمان فرزند خود را بوسید.

آنگاه به زینب كبرى كه در طرف چپ قرار گرفته بود نگاه كرد.

براى باز دارى كودك ، تنها تنبیه و سركوفت كافى نیست ، باید زمینه هاى مناسب براى بازدارى را فراهم كرد، وقتى در منزل عسل باشد، و كودك از آن بخورد، دیگر به مشک عسل بیت المال دست نمى زند

زینب پرسید :پدرجان آیا ما را دوست دارى ؟

امام على علیه السلام فرمود: آرى دخترم ، فرزندان ما جگر گوشه هایمان هستند.

زینب گفت :پدرجان دو محبّت كه در قلب مۆ من جمع نمى گردد: حُبِّ خُدا و حُبِّ اولاد ، و اگر از محبّت ما گریزى نیست ، پس عطوفت و شفقّت از آنِ ما و محبّت خالصانه از آنِ خداست.

این سبب شد كه مِهر و عاطفه على علیه السلام به آن دو فزونى گیرد. (6)

تشویق كودك

امام على علیه السلام فنِّ خطابه و سخنورى را به فرزندان خود مى آموخت .

در یكى از شب هاى عید، امام على علیه السلام خطاب به فرزندش امام مجتبى علیه السلام فرمود:

برخیز و براى مادران و برادران و خواهران خود سخنرانى كن .

امّا امام مجتبى علیه السلام در حضور پدر خجالت مى كشید. امام على علیه السلام براى اینكه فرزندش آسوده خاطر برخیزد و خطابه ایراد كند از اطاق خارج شد و روبروى درب ورودى منزل ایستاده ، سخنان فرزند را زیر نظر داشت .

امام مجتبى علیه السلام برخاست و با حمد و ستایش خدا، سخن آغاز كرد، و به جدّش رسول خدا درود فرستاد و آنگاه با سخنرانى جالبى نظر همگان را به خود جلب كرد، در پایان سخنرانى او، امام وارد اطاق شد، امام حسن علیه السلام را در آغوش كشید و از خطابه زیباى او تشكّر كرد.

پی نوشت:

1) شرح ابن ابى الحدید، ج 20، ص 267.

2) منهاج السُّرور، ج 1، ص 102.

3) وسائل الشیعة، ج 18، ص 582.

4) كشف الغمّة، ج 1 ، ص 234 ؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 107.

5) نامه 31 نهج البلاغه؛ من لایحضره الفقیه، ج 4 ، ص 392 و 386 ؛ تحف العقول، صص 52/97 و68/99 و76 .

6) مستدرك الوسائل، ج 15، ص 215.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منبع: کتاب «الگوهاى رفتارى امام على علیه السلام»، محمّد دشتى، جلد سیزدهم، امام على علیه السلام و مباحث تربیتی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.