تبیان، دستیار زندگی
تهران چهل پنجاه سال پیش (منظور اواخر قاجار و اوایل دوره پهلوی) شهری بود به وسعت تقریبی بیست و یک کیلومتر مربع که تعداد جمعیتش را بین دویست و پنجاه تا سیصد هزار نفر تخمین می زدن د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهر دروازه‌های از دست رفته


تهران چهل پنجاه سال پیش (منظور اواخر قاجار و اوایل دوره پهلوی) شهری بود به وسعت تقریبی بیست و یک کیلومتر مربع که تعداد جمعیتش را بین دویست و پنجاه تا سیصد هزار نفر تخمین می زدند.
دروازه های قدیم

تعداد دقیق جمعیت شهر از آن جهت معلوم نبود که هنوز آمار و احصاییه معمول نشده، داشتن شناسنامه هم باب نشده بود و تا موقعی که اولین سرشماری انجام گرفت تعداد جمعیت شهر را با حدس و گمان تخمین می زدند. (پس از قانون شدن شناسنامه که تقاضای هیچ کس در هیچ دستگاه و اداره ای بدون داشتن شناسنامه پذیرفته نمی شد در سال 1317 یا 1318 مدت بیست و چهار ساعت خروج مردم را از خانه ها قدغن کردند و بنا به سرشماری که توسط کارمندان ادارات انجام گرفت تعداد جمعیت تهران به رقمی حدود سیصدهزار نفر رسید.)

تهران صورت هشت ضلعی ناقص الاضلاعی داشت که با خندقی که به دورش حفر کرده بودند از اراضی اطرافش جدا می شد و ارتباط آن با خارج شهر تنها به وسیله ی دوازده دروازه ای بود که اطرافش ساخته شده بود.

عرض خندق [خندق عبارت بود از مجرای عمیقی که جهت حفاظت شهر حفر شده بود و هنگام حمله دشمن در آن آب می بستند و ارتباط شهر با خارج به وسیله ی پل های جلوی دروازه برقرار می گردید.] بین شش تا ده ذرع و عمق آن تقریبا چهار ذرع بود و این آخرین خندق شهر بود که در زمان ناصرالدین شاه حفر شده، محدوده ی شهر را نسبت به برج و باروهایی که در عهد شاه طهماسب صفوی کشیده شده بود و بیش از یک فرسخ [برابر شش هزار قدم مردی متوسط القامه] محدوده نداشت تا چهار برابر وسعت بخشیده بود.

تهران صورت هشت ضلعی ناقص الاضلاعی داشت که با خندقی که به دورش حفر کرده بودند از اراضی اطرافش جدا می شد و ارتباط آن با خارج شهر تنها به وسیله ی دوازده دروازه ای بود که اطرافش ساخته شده بود

خندق تهران را مطابق نقشه خندق پاریس به صورت هندسی مثمن ساختند. محیط شهر جدید بالغ بر بیست و دو کیلومتر گردید و دوازده دروازه (شاید برای تبرک جستن به نام دوازده امام) برگرد آن طرح افکندند. این دروازه ها به سبک معماری صفوی و کاشیکاریهای براق متنوع زینت یافته بود و در نوع خود حتی برخی از جهانگردان و یا سیاسیون خارجی را تحت تاثیر قرار می داد. بنجامین نخستین سفیر امریکا در ایران متاثر از این زیبایی چنین می نویسد:

دروازه های تهران دارای یک طرح و نقشه کلی هستند که مشابه یکدیگر است. ولی هر یک از آنها اختصاصاتی ویژه خود دارند که آنها را از هم متمایز می کند.

نمونه قابل ذکر از این دروازه ها دروازه شمیران است. این دروازه بنای نسبتا بزرگی است که طاقی هلالی شکل دارد ولی سدر در طاق مستطیل و صاف است. در دو طرف دروازه اطاق نماهایی در دو طبقه بالا و پایین وجود داشت و چیزی که به آن عظمت خاصی می داد مناره هایی بود که در دو طرف سقف دروازه ساخته بودند.

نمای کلیه این ساختمانها به وسیله کاشی و آجرهای زیبایی به رنگهای زرد، نارنجی، سیاه و آبی پوشیده شده بود و در طراحی آن اصول هندسی کاملا رعایت شده بود. دروازه های دوازده گانه تهران عبارت بودند از:

بانک استقراضی-تهران قدیم

شمال: دروازه شمیران (حدود سر پیچ شمیران فعلی یعنی محل تقاطع خیابانهای انقلاب و شریعتی)، دروازه دولت (محل تلاقی خیابانهای سعدی و انقلاب) و دروازه یوسف آباد (چهارراه کالج)

غرب: دروازه خانی آباد (میدان خانی آباد در محل تلاقی خیابان خانی آباد یا مولوی یا خیابان شوش)، دروازه غار (فاصل بین ی خانی آباد و میدان شوش)، دروازه شاه عبدالعظیم (میدان شوش ابتدای جادهء شهر ری)

شرق: دروازهء خراسان (میدان خراسان)، دروازه دولاب (سه راه شکوفه) و دروازه دوشان تپه (انتهای خیابان مجاهدین مشرف به میدان شهدا)

البته بعدها برای ماشین دودی که همان قطار شهری تهران به شهر ری بود دروازه جدیدی اضافه شد که بر و روی زیادی نداشته و به پای دروازه های معروف دیگر نمی رسید. طبق رسم و رسومی که ظاهرا در این کشور سنت شده است این بناهای زیبا و باشکوه هزینه مشخصی جهت ترسیم و نگهداری و بازسازی نداشته اند و هر رئیس بلدیه أی و هر مسئول شهری در هر یک از این بناها دخل و تصرفی کرده است.چنانکه از عکسهای موجود چنین به دست می آید که در طول حدود هفتاد سال از تاسیس این دروازه ها شکل و شمایل برخی از آنها تغییرات کلی نموده است که در نهایت منجر به تخریب این آثار گردید.

نمونه قابل ذکر از این دروازه ها دروازه شمیران است. این دروازه بنای نسبتا بزرگی است که طاقی هلالی شکل دارد ولی سدر در طاق مستطیل و صاف است. در دو طرف دروازه اطاق نماهایی در دو طبقه بالا و پایین وجود داشت و چیزی که به آن عظمت خاصی می داد مناره هایی بود که در دو طرف سقف دروازه ساخته بودند

عوارض دروازه

دروازه های دوازده گانه اطراف شهر-بجز دروازه بی سقفی که محل عبور ماشین دودی بود- تنها مدخل و مخرج آیندگان و روندگان شهر بحساب می آمد که از اذان صبح گشوده شده کمی بعد از غروب مسدود می گردید و مترددین را لازم بود که فقط در ساعات گشایش آن ها رفت و آمد داشته باشند و در ساعات و اوقات غیز مجاز فقط با راضی ساختن دروازه بانان و دادن پول چای و دست لاف (رشوه) و مانند آن می توانستند عبور و مرور بکنند و در غیر این صورت اجبار بود که تا باز شدن آن ها معطل بشوند.

دو اتاقی که در دو طرف این دروازه های ساخته شده بود یکی برای مامورین نواقلی (اخذ عوارض) و یکی جهت دروازه بانان بود که بستن و گشودن دروازه ها را در اختیار داشتند و هر مسافر تازه وارد را الزام بود که با این دو دسته برخورد داشته باشد.

وظایف دروازه بان نظارت در احوال آیندگان و روندگان و در صورت دستور، تفتیش بدنی و تحقیق و تجسس در احوال ایشان و تکالیف ماموران نواقل دریافت عوارض از بار و مرکب مسافران بود که از مشاغل پر درآمد دستگاه دولت به شمار می آمد.

دروازه های قدیم

چون دولت از جهت صرفه (سود) غالبا عواید دروازه ها را مانند غالب مشاغل به اجاره واگذار می کرد دروازه بانان حکام مطلق العنان دروازه های خود بودند که نرخ عوارض آن را در فصول مختلف و رواج و کساد کسب و کار تغییر داده توجهی به قرار دولتی نمی داشتند و چه بسا که این تغییر نرخ عوارض و حق العبور در موارد مختلف مانند مخارج اضافی یا توقعات و زیاده خواهی های کنترات چی های خویش که این دوازده دروازه را یکجا اجاره نموده واگذار کرده بودند یا ضعف و آشفتگی دولت ها به چند برابر بالا برده به دلخواه خویش قوانین مقرر می داشتند تا آنجا که گاهی منجر به ضبط و مصادره اموال و اثقال مردم می گردید که تنها راه چاره اینگونه مواقع برای مردم آن بود که متحمل مرارت تغییر مسیر گردیده به طور قاچاق از بیراهه و شکاف خندق ها و مثل آن رفت و آمد بکنند..

قاعده قانونی عوارض 12 دروازه بدین صورت بود: برای هر الاغ و بارش 10 شاهی، قاطر و یابو 15 شاهی،شتر یک قران، درشکه دو قران، دلیجان سه قران و اتومبیل پنج قران. ماموران تفتیش علاوه بر گرفتن عوارض، مسافران را آزار و اذیت می کردند به این صورت که با چوب کلفت و محکمی که در دست داشتند چند ضربه به بار می کوبیدند تا از محتوای بار باخبر شوند، سپس میله آهنی بلندی را در بارها فرو می کردند که اگر وسط بار، تریاک و امثال آن جاسازی شده، مشخص شود و اگر در این دو صورت نمی توانستند عواید بیشتری به جیب بزنند، مسافران و بارداران را مجبور می کردند تا بارهای خود را روی زمین پهن کنند و به جست وجوی شیء قیمتی می پرداختند تا بلکه عوارضی از وجود آن جنس بگیرند.

اگرچه این ماموران از دولت مواجب می گرفتند اما برای خودشان دکانی بازکرده بودند که باید سهمی هم به بالاتری ها می دادند. جعفرشهری، مورخ، دروازه های تهران قدیم را گردنه ای مشروع و قانونی می دانست که مشتی دزد و راهزن در آن به اسم مامور دولت جیب بری و قافله بری می کردند.

عاقبت دروازه های تهران

در دوره پادشاهی رضاشاه پهلوی، و به منظور گسترش و مدرن سازی شهر تهران دستور تخریب دروازه‌های این شهر صادر شد. بدین ترتیب این آثار ارزشمند تاریخی نیز، مانند بسیاری دیگر از آثار تاریخی تهران عصر قاجاریه نابود گردید.

در حال حاضر تنها دروازه‌هایی که از آن همه دروازه موجود در طهران قدیم باقی مانده‌است،دروازه محمدیه یا همان دروازه نو، واقع در نزدیکی میدان اعدام(میدان محمدیه امروزی) و همچنین دروازه باغ‌ملی یاهمان سردر باغ ملی می باشد.

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع: 1-آفتاب / 2-تهران در گذشته و حال، حسین کریمان، دانشگاه ملی ایران، 1355 /3-طهران قدیم، جعفر شهری، معین، 1370 / 4-اتسه / 5- ویکی پدیا