تبیان، دستیار زندگی
مرحوم شیخ هاشم قزوینی هنگام رحلت، از مال دنیا جز خانه اش که به او بخشیده بودند و مقداری کتاب که تمام آنها را وقف کتابخانه حضرت رضا علیه السلام کرده اند، نداشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جرّاحی ملا هاشم بدون بیهوشی!

ملاهاشم قزوینی

مرحوم شیخ هاشم قزوینی هنگام رحلت، از مال دنیا جز خانه اش که به او بخشیده بودند و مقداری کتاب که تمام آنها را وقف کتابخانه حضرت رضا علیه السلام کرده اند، نداشت.

بی رغبتی به دنیا

مهم ترین مانع کمال آدمی، وابستگی به دنیاست. اگر این حالت بر روح انسان حاکم گردد، تمام ارزشها را تحت الشعاع قرار می دهد و از فروغ آنها می کاهد. برای رهایی از جلوه های فریبنده دنیا و مظاهر مادی، راهی بهتر از زهد و ساده زیستی نیست.

مرحوم شیخ هاشم قزوینی نیز از این توفیق بهره های فراوان داشت و در زندگی اش بجز مایحتاج اولیه و فردی، چیزی یافت نمی شد.

یکی از اساتید نقل می کنند:

مرحوم شیخ هنگام رحلت، از مال دنیا جز خانه اش که به او بخشیده بودند و مقداری کتاب که تمام آنها را وقف کتابخانه حضرت رضا علیه السلام کرده اند، نداشت.

بعد از رحلت شیخ هاشم، از خانواده ایشان سۆال کردم مخارج زندگی را از کجا تأمین می کنید، همسر ایشان گفتند: خانه ای که از ایشان مانده است، بیرونی اش را اجاره داده ایم و با درآمد آن زندگی می کنیم.

در خصوص این خانه آیت اللّه حاج سید حسن موسوی شالی نقل می کنند در مشهد مقدس خدمت آیت اللّه شیخ هاشم رسیدم، بعد از مدتی صحبت و گفت وگو از مسائل منطقه خودمان، خدمت ایشان عرض کردم، عده ای از اهالی قلعه هاشم خان می گویند، شما پولهای آنها را گرفته، برای خود در مشهد خانه ساخته اید.

آیت اللّه شیخ هاشم فرمودند: من از خودم خانه ای ندارم تا با پول آنها خریده باشم! قضیه خانه دار شدن من به این نحو است که روزی کسی آمد و گفت: آقا! زمینی دارم، می خواهم آنجا را خانه بسازم و دلم می خواهد نقشه آن را یک روحانی بدهد و روحانی پسند باشد.

مرا همراه خود برد و من با عصای خود نقشه خانه را کشیدم. مدتی از این قضیه گذشت همان شخص آمد و گفت: شیخ این کلید همان خانه است که نقشه آن را کشیدی.

این را بگیر و فردا هم بیا محضر تا آن را به اسم شما کنم. این خانه هم این طوری برای من درست شده است.

سعه صدر و توجّه به مقتضیات زمان

سعه صدر و سعه مشرب مرحوم حاج شیخ هاشم، مورد تأیید همه شاگردان وی است. حضرت آیت اللّه خامنه ای در سخنرانی 11 تیرماه 1364 در مراسم دیدار با امام جمعه و جمعی از مسئولان قزوین، از مرحوم آقا شیخ هاشم قزوینی یاد کرده می فرماید:

« مرحوم آقاشیخ هاشم... بسیار برای ما محبوب بود. هیچ استادی یادم نمی آید که طلبه ها به قدر آقاشیخ دوست داشته باشند. خیلی عجیب بود در ایجاد محبت در دل شاگردان.

عالمی بود بسیار سنگین، متین، خوش بیان، اهل معنی و زاهد و بی اعتنا به دنیا، در عین حال بسیار روشنفکر.

آن زمان که اهل علم (اهل) روزنامه خوانی و مجله خوانی و این چیزها نبودند ایشان مرتبا مجلات مختلف را می گرفت و در جیبش می گذاشت، طوری که کاملاً دیده می شد و با آن محاسن سفید، خیلی مرد انصافا بزرگی بود.

در طول سال، ماه رمضان ایشان می آمد قزوین قلعه هاشم خان و به منبر می رفت و پولی به آقا شیخ می دادند و ایشان با همان پول دوران سال را می گذراند و از هیچ کس وجوهات نمی گرفت...» (1)

جرّاحی، بدون بیهوشی!

استاد محمدرضا حکیمی حکایتی از استادشان آیت الله شیخ هاشم قزوینی به شرح زیر بازگو می کنند:

رخدادهای بسیار در زندگی استاد پیش آمده است که اراده قوی، و تعالی و قدرت روحی استاد شیخ هاشم قزوینی را روشن می سازد از آن جمله، ایشان در سفری که قصد مکه داشتند در راه قم و زیارت حضرت معصومه «س» تصادف عجیبی برایشان پیش می آید، و سخت مصدوم می گردند و پیشانی شان شکافته می شود، و ابرو را دو نیم می کند، به گونه ای که پس از سالها که از این حادثه گذشته بود، فرو رفتگی این شکاف در پیشانی ایشان به خوبی دیده می شد.

پس از حادثه، ایشان را به همراه دیگر مجروحان به بیمارستانی منتقل می کنند و پزشکان مشغول مداوا می گردند. جراحان وقتی می خواهند ایشان را جراحی کنند، می گویند جراحی طول می کشد و جراحت بزرگ است، باید شما را بیهوش کنیم و شما نمی توانید تاب بیاورید. حاج شیخ هاشم می گوید: بیهوشی لازم نیست، شما جراحی کنید من تحمل می کنم.

 

جراحان با شگفتی دست به کار جراحی می شوند، و ایشان کاملا تاب می آورد، تا جراحی پایان می یابد. یکی از پزشکان به استاد می گوید: شما اگر در خارج بودید، مجسمه تان را از طلا می ساختند، زیرا که انسانی تا این پایه از استعداد و قدرت روحی، که زیر چنین عمل جراحی طولانی طاقت بیاورد، موضوعی استثنایی است.

از این رو، می نگریم انسانهای بزرگی که اهل ریاضت و مسائل باطنی بودند، به استاد شیخ هاشم قزوینی ارادتی فراوان داشتند. چون استاد بزرگ علوم غریبه سید ابوالحسن حافظیان، و آیة ا... شیخ مجتبی قزوینی، و در این اواخر استاد میرزا اکبر معلم دامغانی، از ارادتمندان حضرت شیخ هاشم قزوینی بودند.


پی نوشتها:

1.    نگاه حوزه، ضمیمه مجله حوزه (5)، سال 1374، ص 8-7.

منبع:

1.    پایگاه حوزه نت

2.    وبلاگ نابغه عرفان

تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان