تبیان، دستیار زندگی
حضرت امام: ... در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل به صحت می کردم و می گفتم مطالب را به ایشان نمی رسانند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مناظره ی امام با آیة الله حکیم

امام ره
حضرت امام: ... در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل به صحت می کردم و می گفتم مطالب را به ایشان نمی رسانند.

حضرت امام بعد از گذراندن ایام تبعید در بورسای ترکیه در مهر ماه 1344ش وارد کشور عراق شدند و بعد از چند روز اقامت در کاظمین و سامرا و کربلا به شهر نجف منتقل شدند.

روزهای نخست ورود ایشان به نجف مثل آقای خویی رحمه الله، آقای شاهرودی رحمه الله و آقای حکیم رحمه الله به دیدار امام آمدند . متعاقب آن، امام به جهت مریضی آیة الله حکیم رحمه الله به بازدید ایشان می روند.

در این جلسه که در تاریخ 27مهرماه 1344ش در منزل آیة الله العظمی حکیم رحمه الله انجام شده، گفتگویی آموزنده و صریح بین امام و آیة الله حکیم صورت گرفت که در آن زمان انعکاس وسیع به خود گرفت.

در ادامه گفتگوی این دو بزرگوار را به صورت دیالوگ خدمتتان تقدیم می‎کنیم:

 حضرت امام: ... در زمان مرحوم بروجردی عدم اقدام ایشان را علیه دولت جابره حمل به صحت می کردم و می گفتم مطالب را به ایشان نمی رسانند.

نسبت به جنابعالی هم این طور معتقدم که فجایع حکومت ایران را به سمع شما نمی رسانند و الا شما هم ساکت نمی ماندید ...

لذا اگر شما تشریف ببرید ایران طبیعتاً مطلع می شوید از اوضاع ایران و مسائلی که می گذرد. (بعد اشاره می کنند به جشن هایی که برای بیست و پنجمین سال سلطنت شاه در ایران گرفتند و حضور مختلط 400 دختر با آن وضع زشت و زننده و در لابه لای آن ها هم 800پسر با قیافه های خاص که طبیعتاً یک دهن کجی به اسلامیون و حوزه های علمیه و دین و مذهب بوده است ،چنین مسائلی در ایران به عنوان یک کشور اسلامی می گذرد ..)

 آقای حکیم: ...چه می شود که ؟چه اثری دارد ؟

 حضرت امام: قطعاً اثر دارد. ما با همین قیام ،تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم. چطور اثر ندارد ؟ اگر علما اتحاد داشته باشند ، قطعاً مۆثر است ... ما اثراتش را در این مدت دیده ایم.

خیلی از کارهایی را که دولت و رژیم بر خلاف اسلام می خواسته بکند ،وقتی که علما اعتراض و مخالفت کرده اند و مردم هم حمایت کرده اند، این کارها را متوقف کرده است و روند و سرعتش کند شده. این خودش اثر است .

 آقای حکیم: اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد و از طریق عقلایی اقدام شود، خوب است .

 حضرت امام: منظور ما اقدام عاقلانه است و اقدام غیر عاقلانه اصلاً مورد بحث نیست. مقصودم اقدام علما و عقلای ملت است .

 آقای حکیم : [اگر ]اقدام حاد کنیم، مردم از ما تبعیت نمی کنند. مردم دروغ می گویند. آن ها پی شهوتند. برای دین سینه چاک نمی کنند .

 حضرت امام: چطور مردم دروغ می گویند؟ این مردم که جان دادند ، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سر محل که سینه جلو گلوله دادند، دروغ می گویند؟

 آقای حکیم: تبعیت نمی کنند. مرید شهوات و اغراض دنیوی هستند. اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد، سروصدایی بشود ، مردم به ما ناسزا می گویند و سر و صدا راه می اندازند. باعث می شود که مردم از اسلام و دین و روحانیت زده می شوند .

 حضرت امام: اتفاقاً درست به عکس است. مردم در پانزده خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند. ما که قیام کردیم ، از احدی جز مزید احترام و سلام و دست بوسی ندیدم و هر که کوتاهی کرد، حرف سرد شنید و مورد بی ارادتی مردم واقع شد.

بر اثر مخالفت و مبارزه علما و روحانیون ما احساس می کنیم که مردم بیش از گذشته به ما احترام می گذارند و اظهار علاقه و محبت می کنند .

بعد امام رحمه الله یک داستانی را برای آقای حکیم نقل می کنند :

 در تبعید ترکیه به یکی از دهات ترکیه رفتم [امام بعضی از اوقات در «بورسا» از منزل بیرون آمده و در اطراف شهر می رفتند و قدم می زدند.

از جمله به یکی از روستاها رفته بودند و از ماشین پیاده شده و مقداری با همراهانشان داخل روستا حرکت می کنند. روستایی ها وقتی می ببینند که دو سه تا شخصیت ناشناس آمده اند - که از قیافه و هیئت ظاهری امام روشن بود که یکی از شخصیت های بزرگ است - دور ایشان جمع می شوند و امام از آن ها در مورد وضعیت دینی آنجا سۆال می کنند ]

 اهالی آن ده گفتند : وقتی آتاترک مشغول عملیات ضد دینی خود شد، علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق علیه تصمیمات وی اقدام کردند. آتاترک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را به قتل رسانید .

من شرمنده شدم. پیش خود فکر کردم که این ها اهل سنت هستند و آن روحیات و مسائل ارزشی که شیعه دارند، آنها ندارند ؛ ولی وقتی خطر را به دین اسلام نزدیک می بینند ،چهل نفر کشته می دهند. ولی علمای شیعه در این خطر عظیمی که بر دیانتمان وارد آمده، خون از دماغمان نیامد؛ نه از دماغ من و نه شما و نه دیگری. واقعاً جای خجالت است .

 آقای حکیم: چه فایده ای دارد؟ بایستی احتمال اثر بدهیم. کشته شدن چه اثر دارد؟ فرض کنید آمدند و مبارزه کردند و منجر شد به یک چنین حوادثی، خشونت و خونی هم از دماغ کسی آمد. چه اثری دارد ؟

 حضرت امام: عملیات ضد دینی دو جور است :یکی مثل رضا خان بی دینی می کرد و می گفت: من می کنم و نسبت به شرع نمی دهم.

البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود؛ ولی شاه فعلی هر عملی ضد قرآن و مذهب می کند و می گوید: «از دین است و نظر قرآن چنین است من از قرآن کریم می گویم».

این بدعت عظیم که به اساس دیانت لطمه وارد می کند. قابل تحمل نیست . باید جانبازی کرد . بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد، عده ای از علمای شیعه قیام کردند و دسته ای از آن ها کشته شدند .

 آقای حکیم: تاریخ چه فایده ای دارد؟ باید اثر داشته باشد .

 حضرت امام: چطور فایده ندارد ؟ مگر قیام حسین بن علی علیه السلام به تاریخ خدمت مۆثری نکرد ؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می گیریم .

 آقای حکیم: راجع به امام حسن علیه السلام چه می فرمایید؟ ایشان که قیام نکردند؟

 حضرت امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مرید داشت ، قیام می کرد. در اول امر قیام کرد، دید مریدها فروخته شده‏اند. لذا فتح نکرد ؛ اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلّد و مرید دارید .

 آقای حکیم: من که نمی بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم، تبعیت نمایند .

 حضرت امام: شما اقدام و قیام کنید. من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد و دنبال شما حرکت می کنم و شما مطمئن باشید که مردم حمایت می کنند.

آقای حکیم: لبخند و سکوت .(1)


پی نوشت:

1. این خاطره ها توسط افراد متعددی که در جلسه ملاقات حضرت امام با آیة الله حکیم حضور داشته اند ،نقل شده است. با توجه به این که گفته ضبط نشده بوده است ،برخی تفاوت ها در نقل های مختلف وجود دارد .اما مضامین همه آن ها تقریباً یکنواخت است (ر.ک:فصلنامه بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران ،ش33-34، ص70-75؛همان ،ش31-32، ص112-114،خاطرات دکتر محمد صادقی )

منابع:

1.    امام خمینی (س) و مفاهیم اخلاقی/ 14، مۆسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) -دفتر قم 1387: چاپ و نشر عروج

2.    راسخون

تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان