بنیادهای نظری عدالت «راولز»
نگاهی به کتاب قانون مردمان اثر «جان راولز»
قانون مردمان/ جان راولز/ ترجمه: جعفر محسنی/ نشر: ققنوس
اندیشمندان سیاست، هر یک از جانبی به این مفاهیم مینگرند و میکوشند با ترسیم دو حیطه از اندیشه سیاسی، نظریات خود را عرضه کنند: 1-آرمانشهری که مطلوب آنهاست و خصوصیات و کیفیات آن و 2-راههای رسیدن به این جهان آرمانی و مطلوب. در حقیقت دو نقطه «آرمان» و «واقعیت»، یا «باید» و «هست» را با هم مرتبط کرده و طرق و شوارع رسیدن این دو به یکدیگر را مورد بحث تفصیلی قرار میدهند. همراه با پیچیدهتر شدن وضع سیاسی و اجتماعی بشر در قرن بیستم و سده کنونی، بر پیچیدگی و تنوع این نظریهها نیز بسیار افزوده شده است.
بسیاری از این نظریهها البته امروز دیگر اعتبار چندانی ندارد. از جمله نظریات چپ ارتدوکس یا آنارشی فاقد منطق یا شووینیسم یا افراطگرایی ملی و نژادی، که امتحان خود را بارها پس داده و آتش نابخردی و خصومت مندرج در ذات آنها گریبان میلیونها انسان را در سراسر جهان گرفته است. اندیشمندان خردمند و انسانگرا، در پرتو همین تجارب تاریخی به ایدههای تازهتری اندیشیدهاند و کوشیدهاند بدون تعصب بر نظریههای رایج و شایع، یا صفبندیهای سنتی میان چپ و راست، صورتبندی واقعبینانهتر و بهتری ارایه دهند؛ شاید مشکلات فراوانی که گریبانگیر ایدههای قرن بیستمی و سنتی بوده است، حل و فصل شود و ایدههای سادهتر و کارآمدتر به داد نظریهپردازان، سیاستگران، نخبگان اجتماعی و عموم مردم آید.
جان راولز، بیشک در این مسیر، یک ابداعگر و تئوریسین بیهمتا و انقلابی بوده است. انقلاب صمیمی و ایدهآلگرایانه او در بسط مفاهیم نوین سیاسی و اجتماعی، خاص در تعریف مجدد مفهوم عدالت و قراردادهای اجتماعی راهگشای بسیاری از نظریات نوین و انسانمدار بوده است. یکی از بهترین تئوریهای او، طرح ایده «قانون مردمان» است. «قانون مردمان» همان طور که از نام آن هویداست، یک آرمانشهر سیاسی-اجتماعی مردمبنیاد است. نقطه عزیمت راولز نه دولتها، که مردمان هستند؛ مردمانی که او آنها را معقول و آبرومند توصیف میکند و به دنبال حقوق اساسی انسانها، همچون سعادت و انصاف و احترام هستند. این نوع جوامع و مردمان، ممکن است خصیصههای یک جامعه توسعهیافته نوین را نداشته باشند اما قابلیتهای بالقوه برای بسط حیات موفق و معطوف به آزادی و عدالت نسبی را دارا هستند. این تقسیمبندی راولز، نوعی جوامع میانی را در میان ایدهآلیسم سیاسی و ضد آن برای ما ترسیم میکند. از این نقطه میتوانیم رابطهای میان مردمان و دولتهایی که در سایه تحولات تاریخی ماندهاند، اما هنوز فاصلهای تا رسیدن به توسعه، آزادی و سطوحی از عدالت دارند، برقرار کنیم. «قانون مردمان»، قواعد چنین جامعهای و خصوصیات چنین مردمانی را برمیشمارد و نوعی آرمانشهر واقعبینانهتر را با دقتی حیرتانگیز ترسیم میکند. کتاب «قانون مردمان» حقیقتا یک دکترین درجه اول در باب اجتماعات میانی است؛ اجتماعاتی که مردمانی باانضباط و صلاحیت و آرمانهایی متعالی در آن حضور دارند، اما فاقد دولتها و انتظامات سیاسی پیشرفتهاند. کنش سیاسی در این جوامع بیگمان به پیشرفت خواهد انجامید و چهار ایده بزرگ آزادی، عدالت، حقوق بشر و صلح در دسترس آنها خواهد بود. راولز میکوشد انحصار این مفاهیم را از جوامع لیبرال غربی بگیرد و در گسترهای عام و جهانی چنین منزلتی را به جوامع و مردمانی که در سایه قرار گرفتهاند و کمتر دیده میشوند، ببخشد. خواندن این کتاب، بر متخصصان مسایل سیاسی فرض است و هر که غیر از ایشان نیز این کتاب را بخواند به ژرفای اندیشه و گستردگی افقهای فرهنگیاش بسیار افزوده خواهد شد. زیرا کتاب راولز اثری است که دقیقا بر پرسشهای معینی در باب آرمانشهری واقعگرایانه و شرایط دستیابی به آن متمرکز شده است.
منظور از قانون مردمان، انگاره سیاسی خاصی از درستی و عدالت است که به اصول و هنجارهای حقوق و عمل بینالمللی مربوط میشود. «قانون مردمان» امیدوار است بگوید که چگونه جامعهای جهانی از مردمان لیبرال و آبرومند ممکن است تحقق یابد؟ و از میان ما کیست که در پی این آرزو و این پاسخ نباشد؟
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: روزنامه شرق