تبیان، دستیار زندگی
این نامه را نگه ندارید باید ظرف 96 ساعت از دست شما خارج شود. مرد كافه داری به محض دریافت 20 كپی از آن تهیه و ارسال نمود و 70 هزار دلار دریافت نمود ولی چون این زنجیره را شكست، آن را از دست داد!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه رجبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خرافات زنجیره ای شانس می آورد؟!


این نامه را نگه ندارید باید ظرف 96 ساعت از دست شما خارج شود. مرد كافه داری به محض دریافت 20 كپی از آن تهیه و ارسال نمود و 70 هزار دلار دریافت نمود ولی چون این زنجیره را شكست، آن را از دست داد!

خرافات

«موقعی كه این نامه را دریافت كردید نام كسی را كه دوست دارید بنویسید و منتظر یك معجزه باشید. این نامه برای خوش شانسی شما فرستاده شده است. نسخه اصلی این نامه در ... می‌باشد. این نامه 9 بار در دنیا چرخیده است. شانس برای شما فرستاده شده است. ظرف مدت 4 روز پس از دریافت این نامه شما اخبار خوشی را دریافت خواهید كرد به شرط آنكه شما هم به نوبه خود آن را برای دیگران ارسال نمایید. این شوخی نیست با ارسال این نامه شما خوش شانسی خواهید آورد. پول نفرستید. كپی نامه را برای اشخاصی بفرستید كه فكر می‌کنید به شانس احتیاج دارند چون تقدیر قیمت ندارد.»

«این نامه را نگه ندارید باید ظرف 96 ساعت از دست شما خارج شود. مرد كافه داری به محض دریافت 20 كپی از آن تهیه و ارسال نمود و 70 هزار دلار دریافت نمود ولی چون این زنجیره را شكست، آن را از دست داد در همین حال در فیلیپین جینوانز به دلیل آنكه این نامه را به جریان نیانداخت 6 روز بعد همسر خود را از دست داد اگر چه قبل از دست دادن همسرش 20 هزار دلار دریافت نمود شما 20 کپی بفرستید و ببینید بعد از 4 روز چه اتفاقی می‌افتد.

این نامه حقیقت دارد آن را نادیده نگیرید، حتی اگر اعتقاد ندارید این نامه بنا به دلایل خاص و عجیبی عمل می‌کند.»

اگر کمی اهل دنیای مجازی باشید حتماً ایمیل‌هایی حاوی مطالبی مثل نوشته های فوق دریافت کرده‌اید حتی اگر اهل اینترنت هم نباشید، از طریق پیام کوتاه و یا به صورت حضوری و با اصرار امثال این نامه‌ها را دریافت کرده‌اید.

این روش ترویج خرافه گرایی در زمان‌های گذشته که تکنولوژی ارتباطات فاقد پیشرفت امروز بود و بالطبع گستردگی ارتباط و فرافکنی بسیار محدودتر بود نیز رایج بود. بدین صورت که در کاغذی می‌نوشتند: کسی چنین و چنان خواب دید، پس از روی این نوشته ده بار بنویسید و به ده نفر بدهید و اگر ندهید چنین می‌شود و اگر ندهید چنان خواهد شد. با گذر زمان این موضوع شکل‌های دیگری نیز به خود گرفت.

البته شاید به نظر جالب برسد که این کار که ارسال نامه های زنجیره ای معروف است فقط در ایران اتفاق نمی‌افتد بلکه به قدر در جهان رایج است که ویکی پدیای فارسی و انگلیسی صفحه ای را به آن اختصاص داده‌اند.

یکی از مسائل دغدغه برانگیز مصلحان اجتماعی، رواج خرافات در جوامع دینی است و اگرچه اسلام راهی برای نفوذ خرافه، ورد، جادو، رمل و اسطرلاب، وهم و خیال، عبادات یا اذکار و روش‌های من درآوردی ندارد و راه‌های نفوذ شیاطین انس و جن به عقل و قلب آدمی را مسدود کرده است اما رواج خرافات مایه انحطاط اندیشه و فرو کاستن مقام و فکر انسانی است

اما گونه ای از این حرکت می‌تواند مخصوص جوامع سنتی و مذهبی باشد به این صورت که اخیراً با sms یا ایمیل اذکاری ارسال می‌کنند که مثلاً 8 یا 9 بار فلان ذکر را بگویید و برای 8 یا 9 نفر بفرستید، 9 روز دیگر یک خبر خوش می‌شنوید و اگر انجام ندهید یک بلا می‌بینید! گاهی اوقات هم ما را در محذوریت می‌گذارند و شرمنده مان می‌کنند و می‌گویند که اهداف متعالی برای این عمل در نظر دارند مثلاً : چهارده تا صلوات به نیت چهارده معصوم بفرستید و هدیه کنید به آقا امام زمان برای سلامتیشان و برای چهارده نفر بفرستید. خب حالا ما می‌مانیم و ترس و ابهام از ثواب و عقاب و نزاع بین ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها .  البته منظور نویسنده عناد با ذکر گویی و انتقال آموزه های این گونه به دیگران نیست بلکه سعی دارد با ایده های بی پایه و اساس و بی مبنا و بدون منبع و مرجع مخالفت کند . عقایدی که هیچ ریشه علمی یا دینی ندارد و سعی دارد ذهن افراد را به تشویش بیاندازد و اصل علم و دین را زیر سئوال ببرد .این جا است که این سۆال به ذهن می‌رسد که آیا اذکار و اعدادی که انتخاب می‌شوند، همه حساب شده و برنامه‌ریزی شده است. باید پرسید چرا 9 بار؟ حالا اگر 8 یا 20 بار بگویم چه می‌شود؟ باید پرسید منبع این نقل شما از کجاست؟ آیا به شما وحی شده است، یا حدیثی یافتید که در این 1400 سال هیچ شخص دیگری آن را نخوانده است؟ یا آن که عالم و عارفی شناخته شده به کشف و شهودی رسیده و به شما گفته است؟

خرافات

یکی از مسائل دغدغه برانگیز مصلحان اجتماعی، رواج خرافات در جوامع دینی است و اگرچه اسلام راهی برای نفوذ خرافه، ورد، جادو، رمل و اسطرلاب، وهم و خیال، عبادات یا اذکار و روش‌های من درآوردی ندارد و راه‌های نفوذ شیاطین انس و جن به عقل و قلب آدمی را مسدود کرده است اما رواج خرافات مایه انحطاط اندیشه و فرو کاستن مقام و فکر انسانی است. خرافات جایگزین رشد و ارتقا و تعالی بشر است؛ چنانکه غلو و زیاده‌روی در عقیده، مایه انحطاط اجتماعی، به ویژه در حوزه دینی، و وسیله گریز از دین در نسل عقل گرا است. ساده لوحی و زود باوری برخی افراد نوعی کاستی فکری، کودنی، محافظه کاری غیرعملی دارد.

تصور گروهی این است که خرافه به عقیده و عمل ضرری نمی‌زند. در حالی که چون خرافات شبیه به اصل است، به امور اصلی و واقعی آسیب می‌زند. کسی که می‌خواهد ازدواج کند باید در باره همسر آینده خود تحقیق کند اما به طالع بین هم مراجعه می‌کند، یا فال می‌گیرد و یا کسی برای او خوابی نقل می‌کند تا شاید به او کمکی کند. اما همیشه این گونه نیست، مشکل جایی است که فرد جایگزین نداشته، یا این روش به همه زندگی و رفتار او سرایت کند، یا شخص از حوزه خصوصی آن را به حوزه عمومی بکشاند. از این رو خرافات در بسیاری از مواقع جایگزین روش‌هایی منطقی است که پایگاه درستی دارند و بدلی آن روش محسوب می‌شوند. به همین دلیل در روانشناسی گفته شده که تمایل به خرافات را هرگز نمی‌توان از بین برد، چون خرافات بخش جدایی ناپذیر آن دسته از مکانیسم‌های سازگاری است که بدون آن‌ها آدمی قادر به ادامه حیات نیست.(روانشناسی خرافات، ترجمه محمد تقی براهنی).

وقتی ما می‌بینیم که جوانی در میدان هفت تیر در حال توزیع برگه ای است که می‌گوید وصیت نامه حضرت محمد(ص) است و او برای اینکه اتفاق بدی برایش نیفتد باید ده کپی از آن را توزیع کند می‌فهمیم که خرافات تا چه اندازه می‌تواند در بطن جامعه نفوذ کند

خرافات بلیه ای عمومی است و کمتر جامعه ای یافت می‌شود که در خرافه پرستی درگیر نباشد. مهم این است که این عقیده و رفتار گسترش پیدا نکند و تبدیل به هنجار نشود. یعنی وقتی ما می‌بینیم که جوانی در میدان هفت تیر در حال توزیع برگه ای است که می‌گوید وصیت نامه حضرت محمد(ص) است و او برای اینکه اتفاق بدی برایش نیفتد باید ده کپی از آن را توزیع کند می‌فهمیم که خرافات تا چه اندازه می‌تواند در بطن جامعه نفوذ کند. جوانی که به راحتی در دام چنین خرافاتی می‌افتد کم کم تفکر منطقی را از یاد می‌برد و طبیعی است که به راحتی در دام شرکت‌های هرمی و سایر فریب دهندگان دیگری از این دست بیافتد زیرا توجه به خرافات کوچک و به ظاهر بی ضرر کم کم تفکر و نگاه انتقادی را از  افراد جامعه می‌گیرد. زوال تفکر انتقادی یعنی بی توجهی به امور اطراف که این موضوع نوعی خمودگی اجتماعی را در پی خواهد داشت و نشاط و تلاش برای ساختن زندگی و جامعه بهتر را از افراد جامعه خواهد گرفت.

فاطمه رجبی

بخش اجتماعی تبیان