شهید مطهری از زبان آیت الله فاضل(2)

لطفا مقاله قبل را اینجا مطالعه فرمایید.
آیت الله فاضل لنکرانی فرمودند:
شهید مطهری دوازده سال تمام نزد امام امت درس خواندند و در این مدت دو سال تمام به تنهایی و به طور خصوصی از محضر امام امت استفاده کردند.
شهید مطهری و آیتالله منتظری در رأس شاگردان امام بودند. به طوری که خود استاد شهید میگفتند، همیشه مجذوب امام و بیانات امام بودند. ایشان میگفتند:
روزهای پنجشنبه و جمعه که در درس اخلاق امام شرکت میکردم، آن چنان مجذوب معنویات و بیانات امام میشدم و این جاذبهها سرمستم میکرد تا چند روز دیگر همچنان با شور و شوق احساسهای روز درسباقیمیماندم.
چون به قول خودشان آن زمان که در مشهد به دلیل تخصص و تبحر استادشان مرحوم میرزا مهدی شهیدی رضوی در کلام و فلسفه، مجذوب بیانات ایشان بودند، با آمدن به قم، همان ویژگیهای استاد سابقشان را در امام امت پیدا کردند.
البته امام بزرگوار در درسهایشان علاوه بر اینکه شاگردان را با فلسفه، فقه و اصول آشنا میکردند؛ به مسائل اخلاقی و سیاسی و اجتماعی هم توجه خاصی داشتند و در این زمینهها نیز به شاگرانشان تعلیمات ارزندهای میدادند.
بر همین اساس، همین که امام امت مبارزات خود را بر ضد طاغوت شروع کردند، شاگردان ایشان نیز بدون چون و چرا، اوامر امام را ا جرا میکردند و برای اعتلای کلمه حق از زحمتهای فراوان و تلاشهای طاقتفرسا دریغ نداشتند.
مرحوم مطهری از همان وقتی که حضرت امام، شروع به مبارزه کردند، را همراهی کردند. منتها شاید نحوه مبارزه مرحوم مطهری با مبارزات دیگران فرق داشت.
مرحوم مطهری بیشتر فکر میکردند که مبارزه از راه آگاهی دادن به افرداد رشد پیدا میکند. ایشان سعی میکردند افراد، آگاهی کامل پیدا کنند و مسائل اسلامی با آنهامطرح شود و فاصلهای که رژیم طاغوت مخصوصاًبین دانشجویان و مسائل اسلامی به وجود آورده بود، برطرف شود.
از این رو تشخیص داده بودند که بهترین راه برای پیشرفت مبارزه، آگاهی، مخصوصاًآگاهی طبقه روشنفکر و دانشجوست. از این رو با دانشگاه و جوانان سرو کار پیدا کردند و میتوان گفت که در آگاهی دانشجویان و دانشگاه سهم مهمی را بهعهده داشتند. که در آگاهی دانشجویان و دانشگاه سهم مهمی را به عهده داشتند.
البته پیداست که در زمان طاغوت، بین روحانیت و دانشگاه، فاصله زیادی بود ولی مرحوم مطهری به علت اینکه سمتی رسمی در دانشگاه داشتند، توانستند فاصله بین دانشگاه و حوزه را کم کم از بین ببرند و بر اثر آشنا کردن دانشجویان ه مسائل اسلایم ، راه مبارزه را به تمام معنا باز و موانع پیشرفت مبارزه را برطرف کنند.
در مبارزه هم هیچگونه انحرافی پیدا نکردند. قدم به قدم به دنبال امام و برطبق خواست امام رفتار میکردند و با افرادی که تشخیص میدادند در مبارزه همراه امام نیستند و از روش امام انحراف دارند، مخالف بودند.
در این مورد خاطرهای از مرحوم مطهری دارم که نقل میکنم. در حدود دو – سه هفته قبل از شهادت مرحوم مطهری، در جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که روز پنجشنبه یا جمعهای در منزل بنده تشکیل شده بود. پس از آنکه جلسه تمام شد، صحبت از آقای بازرگان به میان آمد.
آقای بازرگان در اعتراض به دادگاهها و اینکه به نظر او داگاهها خشونت به خرج میدهند، مسائلی را مطرح کرده بود. من به یاد دارم که مرحوم مطهری گفتند:
این بازرگان هدفش این است که از امام خمینی در دنیا یک جلاد بسازد و خودش را فردی آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر معرف کند.
استاد مطهری تا این حد با انحراف از مسیر امام مخالف و متوجه آن بودند. مرحوم مطهری ضمن اینکه از نظر فکری دارای خط فکری صحیح و منطبق با اسلام راستین و اصیل بودند، از نظر اخلاقی در اثر تمرینات و برخوردهایی که با متخصصان اخلاق داشتند، ویژگیهای خاصی در ایشان بود.
گذشته از ویژگیهای اخلاقی او هم متناسب با روحانی اسلایم بود. به طوری که اگر کسی برخورد مختصری با ایشان میکرد، جاذبه اخلاقی مرحوم مطهری او را جذب میکرد.
از نظر تعبد به عبادات و مستحبات و مقید بودن به وظایفی که از نظر عبادی در رشد هر انسانی دخیل است، مرحوم مطهری که کاملاًممتاز بودند. کوچکترین احکام اسلام مود اعتماد ایشان بود، هم از نظر اعتقاد و هم از نظر عمل.
به طوری که برای من نقل کردهاند ایشان همواره با طهارت بودند و هیچ وقت خالی از طهارت معنوی نبودند و این از تعبد و تسلیم ایشان در برابر تمام احکام اسلام و حتی مستحبات و مکروهات اسلامی حکایت دارد.
استاد مطهری در حالی که مجموعه فضایل بودند، به قدری متواضعانه برخورد میکردند که اگر کسی با مقام علمی ایشان آشنایی نداشت، شاید ایشان را پایینتر از افراد عادی تصور میکرد. آن روح بزرگ در برابر احکام خدا و عظمت الهی چنان متواضع بود که هیچگاه تحت تأثیر اندوختههای خود قرار نمیگرفت.
ایشان کاملاًمتعبد بودندن. یکی از دوستان مورد اطمینان این جانب، در همین اواخر برای من نقل میکرد و میگفت: (( درسالهای اخیر، شهید مطهری هفتهای یک روز به قم میآمدند و اغلب در منزل این جانب به سر میبردند. من هیچ گاه ندیدم نماز شب ایشان ترک شود. همیشه در اواخر شب مشغول راز و نیاز و عبادت با خدای خود بودند و قرآن تلاوت میکردند.))
تا اواخر هم روابط ایشان با حوزه قطع نشد. حتی در این اواخر با کثرت کارها و گرفتاریها هفتهای یکی – دو روز به قم میآمدند و با طلبهها تماس داشتند.
درسها و کلاسهای مختلفی از ((نهجالبلاغه)) گرفته تا فلسفه و تفسیر قرآن داشتند. طلبههایی هم که در درس ایشان شرکت میکردند، طلبههایی فاضل و خوش فکر بودند و تقریباًمیتوان گفت که نزدیک به اجتهاد بودند. آنان در درسها و کلاسهای مرحوم مطهری شرکت میکردند و از وجود ایشان استفاده میکردند.
فقدان آن استاد بزرگ، علاوه بر اینکه ضربهای به انقلاب ایران زد، به روحانیت و مخصوصاًبه حوزه علمیه قم ضربه مهمی وارد کرد و شاگردان آن بزرگمرد بعد از او جای او را خالی دیدند و از کسی به آن مقدار استفاده نکردند.
منبع: پایگاه جامع استاد شهید مطهری
تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه