شهید مطهری از زبان آیت الله فاضل

حضرت آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی ره:
درست به یاد دارم که در اوایل تحصیلم در حوزه علمیة قم امتیاز و برجستگی شهید مطهری بین طلبهها و فضلای حوزه وادارم کرد با خصوصیات و ویژهگیهای این شهید بیشتر آشنا شوم.
بیتردید خط فکری مرحوم استاد شهید مطهری، خط اسلام راستین و اصیل بود. به یقین میتوان گفت که ایشان در خط فکری خویش هیچ گونه انحرافی از خط اسلام راستین و اصیل نداشتند و از نظر آشنایی با اسلام، در اسلام شناسی تا حدی کم نظیر بودند و میتوان گفت انتظاری را که اسلام از یک روحانی به تمام معنا دارد، در مطهری پاسخ یافته میبینیم.
از همان هنگام طلبگی که در مدرسة فیضیه اشتغال به تحصیل معارف اسلامی داشتند، این خط فکری در ایشان نمودار بود و از همان زمان به علت همین طرز تفکر، سعی میکردند با افرادی ارتباط و تماس پیدا کنند که تشخیص میدادند در خط اسلام راستین و واقعیاند.
از این رو از همان اوایل با حضرت امام تماس پیدا کردند و شاید در ردیف چند نفری بودند که قبل از هرکس با امام آشنایی فکری و علمی پیدا کردند.
آن روزها شهید مطهری در یکی از حجرههای مدرسة فیضیه مشغول تحصیل بودند. عصرها همراه تنی چند از فضلا، نزد امام امت درس خارج (( کفایه)) و مباحث عقلیة اصول ( که نخستین بار استاد بزرگوارم امام امت تدریس آن را شروع کردند) میخواندند.
فراموش نمی کنم که تنها چند نفر در این درس شرکت میکردند ولی اساس تأسیس و ادارة درس با مرحوم مطهری بود. زندگی شهید مطهری را ابعاد مختلفی تشکیل می داد و میتوان گفت در تمام ابعاد و از همه جهات، ایشان از ویژگیها و مزایای خاصی برخوردار بودند.
به طوری که به یاد دارم، زمانی که در خدمت ایشان مباحث بیان (( مطول)) را میخواندم. جاذبة بیان ایشان در طرح مطالب به قدری بود که هرچقدر درس به طول میانجامید، هیچ گونه خستگیای در ما به وجود نمیآمد.
گفتم که زندگی شهید مطهری را ابعاد مختلفی تشکیل می داد. بر این اساس، با یک مصاحبه و یا با نوشتن یک کتاب نمیتوان خصوصیات زندگی ایشان را منعکس کرد زیرا شهید مطهری در هر بعدی از ابعاد زندگی دارای ویژگیهای خاصی بودند. مثلاًاز نظر علمی وقتی به کتابهای فلسفی آن شهید مراجعه و با تعمق نوشتههای ایشان را مطالعه میکنیم، دو ویژگی مییابیم.
یکی اینکه ایشان مشکلترین و مهمترین مسائل فلسفی را که در کمال پیچیدگی است، با توجه به ابعاد مختلفش در قالب زبان فارسی به صورتی روشن و صریح و به گونهای بیان میکنند که هرکس با کمترین اطلاعی از مسائل فلسفی میتواند با مراجعه به آثار استاد، مسائل مشکل فلسفی را از تمام جهات درک کند.
به نظر من تا کنون در زبان فارسی نویسندهای جز شهید مطهری نتوانسته است مسائل فلسفه را به این شکل بیان کند.
استاد فلسفة ایشان مرحوم علامه طباطبایی بود. رابطة ایشان با مرحوم علامه طباطبایی، رابطة شاگردی و استادی بود ولی از تعبیراتی که مرحوم دربارة علامه طباطبایی بهکار میبرد، معلوم میشود که علاقة ایشان به علامه فوقالعاده بود. در یکی از کتابهای ایشان بعد از آنکه اسم علامه طباطبایی را یاد میکنند، مینویسند: ((روحی له الفداء))، یعنی روح من فدای او باد.
این نشان میدهد که تنها رابطةاستاد و شاگردی نبود، بلکه علاقة شدیدی به مقام عرفانی و معنویت استاد علامه طباطبایی داشت.
اینکه ایشان برای کتاب استاد علامه پاورقی نوشتند باز هم تنها مربوط به رابطة استاد و شاگردی نبود بلکه شدت علاقه به علامه طباطبایی ایشان را بر آن داشت که بر کتاب استاد که تا حدی سنگین و استفاده از بعضی سطوح آن مشکل بود، پاورقی بنویسند، علامه طباطبایی به ایجاد و با اشارات مسائل را مطرح کرده بودند و ایشان با پاورقی، این کتاب را روشن کردند و توضیح دادند و هرکسی که این پاورقیها را مطالعه کند، قدرت فلسفی و احاطة علمی مرحوم مطهری کاملاًبرایش روشن میشود.
ویژگی دیگر شهید مطهری این است که انسان با مطالعة آثار ایشان تصور میکند نویسندة این گونه کتابها تمام عمرش را صرف فلسفه ومسائل فلسفی کرده و تمام زندگیش را در این راه بهکار برده است. در صورتی که شهید مطهری علاوه بر تخصص در مسائل فلسفی، در علوم دیگر نیز به اندازة کافی تبحر و تخصص داشت.
شهید مطهری علاوه بر مسائل فلسفی، فقه را کاملاً میشناختند. سالیان دراز، علاوه بر استفاده از محضر امام امت، از محضر آیتالله العظمی بروجردی ( ره) که فقیه هشتاد سالة متبحر و متخصص بود، کمال استفاده را کردند. به طوری که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی کمال علاقه را به ایشان ابراز میکردند.
یکی از نزدیکان آیتالله بروجردی در همین زمینه داستانی را برایم نقل کرد که حاکی از علاقه و توجه خاص آیتالله بروجردی به ایشان است.
این دوست میگفت که روزی مرحوم آیتالله بروجردی برای تدریس از گذر معروف خان در قم به طرف صحن مطهری حضرت معصومه (س) میرفتند. از دور دیدند که استاد شهید مطهری به طرف دیگری میروند.
بلافاصله از اطرافیان سئوال کردند:(( مطهری کجا میرود؟ الآن وقت درس است.)) این سخن حالی از این است که آیتالله بروجردی در درس هزار نفری به شخص شهید مطهری عنایت خاصی داشتند و آن شهید توانسته بودند نظر استاد را جلب کنند.
ایشان در علم اصول نیز از تخصص کافی بهرهمند بودند و از استادان بزرگ، بهرههای فراوان برده و خود در این زمینه صاحب نظر بودند.
شهید مطهری پس از پنج سال اقامت در شهر مذهبی قم، در یکی از تابستانها به اصفهان سفر کردند. در این مسافرت با مرحوم آیتالله حاج میرزا علی آقا شیرازی آشنا شدند و در اثر همین آشنایی، وادار به تعمق و تفکر در ((نهجالبلاغه )) شدند و به قول خودشان در همین زمان متوجه شدند که نهجالبلاغه چیست و از چه ویژگیهایی برخوردار است.
در تفسیر قرآن نیز تحقیقات ارزنده و والایی را انجام دادهاند. نوشتهها و نوارهای موجد تفسیر قرآن ایشان، حاکی از تعمق و ژرفنگری استاد در مفاهیم قرآنی است.
ایشان دقایق احکام اسلام و جهات مختلف و ابعاد گوناگون آن را در نوشتهها و سخنرانیهایشان با علاقه و اعتماد کامل به تمام مسائل اسلامی و خضوع در برابر احکام الهی بیان و به جامعه معرفی میکردند.
منبع: پایگاه جامع استاد شهید مطهری
تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان