تبیان، دستیار زندگی
شبهه فضاى فکر و اندیشه و تفکر آدمى را مه آلود مى کند و حق و باطل را بر او مشتبه مى نماید و بنیادهاى استوار فکرى و عقیدتى او را متزلزل و سست مى سازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هشدارهاى اجتماعى گرداب شهوت و شبهه


دل جایگاه یار است، حرم امن الهى است، اگر شهوت ها بر این جایگاه حمله ورشوند جاى فرشته وجود آدمى را دیو نفس مى گیرد و آدمى پست تر از حیوان مى شود.

امکان لغزش براى همه طبقات جامعه وجود دارد هیچ کس نمى تواند اطمینان داشته باشد که در زندگى بى لغزش به پیش خواهد رفت، غیر از معصومان همه در معرض لغزیدن و سقوط و تهاجم شیطان ها هستند همه باید خود را بیابند، خود را رَصَد کنند تا در دام هوا و هوس ها و شهوت ها گرفتار نشوند.


شهوت

قال على (علیه السلام):

«ایاک والوقوع فى الشبهات و الولوع بالشهوات فأنهما یقتادانک الى الوقوع فى الحرام و رکوب کثیر من الآثام ؛از فرو رفتن در شبهه ها دورى گزینید و از وابستگى و اسارت شهوتها بپرهیزید، زیرا این دو شما را به گرفتار شدن در گناه و ارتکاب معاصى مى کشانند.»(1)

در این بیان نورانى امام على(علیه السلام) به دو هشدار بزرگ اشاره مى کند که هم اندیشه سوزند و هم جامعه سوز. یکى شبهه و دیگرى شهوت.

شبهه فضاى فکر و اندیشه و تفکر آدمى را مه آلود مى کند و حق و باطل را بر او مشتبه مى نماید و بنیادهاى استوار فکرى و عقیدتى او را متزلزل و سست مى سازد.

به همین جهت اسلام به وقوف و توقف در هنگام شبهه و شبهه آفرین ها دستور داده و از وقوع و فرو رفتن نهى کرده و اعلام خطر نموده است. شبهه گردبادى را مانند است که انسان را با خود مى برد و او را در وادى و فضاى تاریک و نامعلومى رها مى سازد.

همواره شبهه سازان شیطان صفت در برابر اندیشه و عقیده حق باوران سرعت گیر و دست انداز آفریده اند تا حرکت شتابان آنان را کند سازند و شاید بتوانند در این میان و در این فرصت طعمه اى را به چنگ آرند و رهزن انسان هاى به راه افتاده شوند.

وظیفه هر مسلمانى آن است که در فضاى شبهه به پناهگاه هاى مطمئن و استوار پناهنده شود و با رجوع به آگاهان و عالمان خود را از خطر لغزش و سقوط نجات دهد و به سلاح یقین مسلح گردد.

على(علیه السلام) در این زمینه مى فرماید: «انما سمیت الشبهة شبهة لأنها تشبه الحق فاما اولیاء اللّه فضیائهم فیها الیقین، ودلیلهم سمت الهدى، و اما اعداء اللّه فدعاۆهم فیها الضّلال، و دلیلهم العمى، فما ینجو من الموت من خافه، ولا یعطى البقاء من احبّه»(2)

شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما براى دوستان خدا نورى که آنان را در تاریکیهاى شبهه راهنمایى کند.یقین آنها است و راهنماى آنها مسیر هدایت است ولى دشمنان خدا گمراهیشان آنها را به شبهات دعوت مى کند و راهنماى آنها کورى باطن است، آن کس که از مرگ بترسد هرگز به خاطر این ترس، از مرگ نجات نمى یابد، همانطور که هر کس مرگ را دوست دارد براى همیشه در این جهان باقى نخواهد ماند.

در فرهنگ دینى هشدارهاى شدید و بازدارنده اى در این زمینه به چشم مى خورد که توجه به آن سالک و عابد و عبد را از خواب غفلت و گرداب شهوت بیدار مى سازد امیربیان مولاى متقیان مى فرماید: «ایاکم و تحکم الشهوات علیکم...» مبادا که شهوتها بر شما حاکم شوند (و شما را محکوم و مغلوب سازند

گرداب شهوات

راغب واژه شناس خبره در معناى شهوت گفته است:

شهوت، کشش نفس به سمت و سوى چیزى است که آن را مى خواهد و این بر دو گونه است:

1ـ کشش راستین

2ـ کشش دروغین

شهوت و کشش مثبت همان خواست ضرورى و طبیعى است که در وجود آدمى به ودیعت نهاده شده است (مانند شهوت طعام به هنگام گرسنگى، خواستن آب به هنگام تشنگى و خواسته هایى از قبیل زن دوستى، فرزندخواهى و...)

و اما کشش و شهوت دروغین و منفى آن است که انسان به چیزهایى عشق و علاقه داشته باشد و به سوى چیزهایى کشیده شود که نیاز ضرورى بدن و ساختار وجودى او نیست.(3) و در حوزه لهو و لعب و عیاشى قرار دارد.

در بین شهوت، شهوت جنسى از همه بیشتر خودنمایى مى کند و به گفته روانکاوان:

«غریزه جنسى از نیرومندترین غرایز انسان است، تاریخ معاصر و گذشته نیز تأیید مى کند که سرچشمه بسیارى از حوادث اجتماعى طوفانهاى ناشى از این غریزه بوده است.»(4)

در قرآن کریم هم نسبت به این گونه شهوتها هشدار داده شده و خداوند مردم را از آنها نهى کرده است.

البته باید دانست که آنچه در اسلام نسبت به آن نکوهش شده و از انجام آن به شدّت نهى شده است «شهوت پرستى» است نه صرف علاقه به زن و فرزند و مال و ثروت و مانند آن، زیرا شریعت الهى هیچ گاه بر خلاف قانون خلقت و آفرینش فرمان نمى دهد، آنچه در شریعت اسلامى از آن نکوهش و مذمت شده آن است که انسان از مرز اعتدال خارج شود و به افراط و یا تفریط گرفتار گردد.

اسارت در دام شهوت

به برخى از آیات قرآن در این زمینه اشاره مى کنیم:

«زیّن للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذّهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و اللّه عنده حسن المآب».(5)

محبت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب هاى ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن آزمایش و تربیت شوند ولى) اینها در صورتى که هدف نهایى آدمى را تشکیل دهند، سرمایه زندگى پست (مادى) است، و سرانجام نیک (و زندگى جاویدان) نزد خداست.

گرچه ظاهر آیه شریفه شامل هوس هاى شیطانى و علاقه هاى الهى و فطرى هر دو مى شود، اما قول درست قرآن است که بگوئیم: زینت دهنده این امور خداوند است که از طریق دستگاه آفرینش در نهاد و خلقت آدمى عشق و علاقه این امور را قرار داده تا آنان این سرمایه ها را در مسیر خوشبختى و سعادت و سازندگى خویش به کار گیرند، البته گروهى از انسانها این سرمایه ها را در مسیر نادرست و ضد تکاملى به کار مى گیرند و با دست خویش خود را در گرداب مادیات و شهوات جنسى گرفتار مى سازند و هرچه جلوتر مى روند در این باتلاق بیشتر فرو رفته و هنگامى به خود مى آیند که کار از کار گذشته و راه برگشت برایشان سخت و دشوار و گاه غیر ممکن مى شود.

از این رو در جاى دیگرى از قرآن از آنهایى که استفاده بهینه و درست را از این غرایز و نعمت هاى خدادادى نکرده اند به عنوان «پیروان شهوت ها و یا شهوت پرستان» یاد کرده است:

«و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما»(6) اما آنها که پیرو شهواتند مى خواهند شما به کلى منحرف شوید.

شهوت پرستانى که در امواج گناهان غرق شده اند و گرفتار بى بند و بارى همراه با آلودگى و نکبت و پستى شده اند از مسیر خلقت دور افتاده و در پرتگاه و بیراهه گرفتار گردیده اند. این گونه کسان به انواع جنایات جنسى مبتلا شده و جامعه انسانى را نیز ناامن و ناگوار ساخته اند.

شبهه را از این رو شبهه نام نهاده اند که شباهت به حق دارد اما براى دوستان خدا نورى که آنان را در تاریکیهاى شبهه راهنمایى کند.یقین آنها است و راهنماى آنها مسیر هدایت است ولى دشمنان خدا گمراهیشان آنها را به شبهات دعوت مى کند و راهنماى آنها کورى باطن است، آن کس که از مرگ بترسد هرگز به خاطر این ترس، از مرگ نجات نمى یابد، همانطور که هر کس مرگ را دوست دارد براى همیشه در این جهان باقى نخواهد ماند

سقوط انسانیت

انسان اگر بر اثر پیروى از شهوات از بزرگراه هدایت دور شود و در وادى وحشتناکى قرار گیرد که بیرون آمدن از آن به آسانى امکان پذیر نیست.

على(علیه السلام) فرمود:

«غلبة الشهوة تبطل العصمة و تورد الهلک».(10)

پیروزى شهوت مصونیت فطرى و اخلاقى را از انسان مى گیرد و او را به وادى هلاکت مى کشاند.

و یا فرمود:

«من تسرّع الى الشهوات تسرّع الیه الآفات.»(11)

آن که با سرعت به سوى شهوات گام بردارد آفت به سرعت به سوى او مى آید.

در فرهنگ دینى هشدارهاى شدید و بازدارنده اى در این زمینه به چشم مى خورد که توجه به آن سالک و عابد و عبد را از خواب غفلت و گرداب شهوت بیدار مى سازد امیربیان مولاى متقیان مى فرماید:

«ایاکم و تحکم الشهوات علیکم...»(12)

مبادا که شهوتها بر شما حاکم شوند (و شما را محکوم و مغلوب سازند.)

و نیز مى فرماید:

«ایاکم و غلبة الشهوات على قلوبکم...»(13)

مواظب باشید (سیل) شهوتها (و لشکر خواسته ها، خانه دلهایتان را تسخیر نکند) و بر شما غالب نشود.

شهوتهاى گوناگون، شهوت مقام، شهوت مال، شهوت قدرت و ثروت، شهوت جنسى هر کدام لشکرى خطرناک است که اگر به دژ مستحکم دل و جان آدمى راه پیدا کنند حقیقت و هویت آدمى را دگرگون مى سازند و از این موجودى که مى تواند به (اعلى علیین) گام بگذارد، موجودى پست و پلشت و ساقط شده در (اسفل سافلین) مى سازند .

خلوت دل نیست جاى صحبت اغیار   دیو چو بیرون رود فرشته درآید

پى نوشت ها :

1. غررالحکم و دررالکلم، آمدى، چاپ دانشگاه، ج 2، ص 314.

2. نهج البلاغه، خ 28.

3. مفردات راغب، واژه شه.

4. تفسیر نمونه، ج 2، ص 523.

5. سوره آل عمران، آیه 14.

6. سوره نساء،آیه 25.

10.همان، ج 4،ص 383.

11.همان، ج 5، ص 327.

12.همان، ج 2، ص 324.

13.همان، ج 2، ص 326.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع :پاسدار اسلام ، شماره 313

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.