تبیان، دستیار زندگی
بابا اومد خونه و با خودش یه پاکت گیلاس آورد . مامان گیلاسارو شست و با یه ظرف خوشگل گذاشت روی میز
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کوچولو و گوشواره‌های گیلاسی

کوچولو و گوشواره‌های گیلاسی

بابا اومد خونه و با خودش یه پاکت گیلاس آورد .

مامان گیلاسارو شست و با یه ظرف خوشگل گذاشت روی میز.

کوچولو به گیلاسا نگاه کرد و پرسید اینا چیه ؟

بابا گفت این گیلاسارو می گی خوب معلومه اینا هویجن.

کوچولو خندید.

این دفعه پرسید بابا با اینا چکار می کنن؟

بابا گفت دستشونو می گیرن می برن پارک.

کوچولو گفت بابا ...بابا ... بابا ... اصلا بریم پارک؟

بابا گفت آهان حالا یادم اومد اینا گیلاسن بر می دارن می خورنشون .هیچ کجا هم با اینا نمی رن.

بعد  یه گیلاس برداشت و داد به کوچولو.

کوچولو زل زد به گیلاس و گفت چرا سوراخه؟

بابا یه خورده نگاه کرد و  گفت اینکه سوراخ نیست فکر کنم دودکش یه خونه باشه.

اصلا شاید این گیلاسه خونه ی یه کسی بوده .

بابا گیلاسو باز کرد.

درست وسط گیلاس ،یه کرم سفید کوچولو لالا کرده بود.

کرم کوچولو از خواب بیدار شد و وول خورد.

یه دفعه نگاش افتاد به کوچولو و باباش .

وقتی دید همه دارن بهش نگاه می کنن خجالت کشید. تازه نزدیک بود قهر کنه.

بابا دوباره گیلاسو بست و گفت ببخشید. نمی دونستیم اینجا خونه شماست.

مامان گفت نباید خونه کسی رو بخوری. خونه مردم که خوردنی نیست.

کوچولو دو تا گیلاس دیگه پیدا کرد که اونا هم دود کش داشتن.

کوچولو گفت حالا اینارو چکارشون کنیم .

بابا گفت گوشواره شون می کنیم .

بابا گیلاس دو شاخه  رو گذاشت روی گوش کوچولو

گیلاسا مثل گوشواره روی گوش کوچولو تکون می خوردند.

کوچولو خوشش اومد و با گوشواره های گیلاسیش رفت بازی.

انسیه نوش آیادی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

پسته اخمو

پادشاهی سه پسر داشت

ماشین مورچه‌ای

دیوار بدجنس

شر مرسان!

گیاهان بدجنس و عصبانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.