تبیان، دستیار زندگی
نمونه، به آنچه هر سال در کمیسیون تلفیق مجلس روی می‌دهد، توجه کنید که نماینده‌های پرقدرت به راحتی بودجه برخی جاهای دیگر را از آن خود می‌کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دولت با  نفت، به مردم نیاز ندارد!


به جای آنکه منابع کشور، صرف گروه‌های مفید شود، به سوی کسانی می‌رود که قدرت سیاسی بیشتری دارند؛ برای نمونه، به آنچه هر سال در کمیسیون تلفیق مجلس روی می‌دهد، توجه کنید که نماینده‌های پرقدرت به راحتی بودجه برخی جاهای دیگر را از آن خود می‌کنند.


 دولت‌ با  نفت، به مردم نیاز ندارد!

دولت رانتیر، دولتی است که بخش بزرگی از درآمدش را از یک منبع اقتصادی همچون نفت، گاز و یا دیگر منابع طبیعی و با هزینه بسیار کم به دست می‌آورد. ویژگی اصلی درآمدهای رانتی این است که دولت را از فعالیت‌های اقتصادی جامعه و مالیات ناشی از آن بی‌نیاز می‌کند.

به گزارش «تابناک»، مفهوم دولت رانتی در قرن بیستم شایع شد، هرچند ریشه آن به برخی از متفکران قرن نوزدهم برمی‌گردد.

متفکران علوم سیاسی، ویژگی‌های یک دولت رانتیر را برشمرده‌اند؛ برای نمونه و بنا به یک تعریف:

ـــ در دولتی که 42 درصد یا بیشتر از کل درآمد خود را از رانت و درآمد حاصل از صدور یک یا چند ماده خام به دست می‌آورد، دولت رانتیر است.

ـــ دولت رانتیر نه تنها انحصار دریافت رانت را داراست، بلکه هزینه کردن آنها را هم در اختیار دارد؛ بنابراین، یک مۆسسه پخش درآمدهای حاصل مواهب الهی است.

ـــ بوروکراسی در چنین جوامعی، «غیرعقلایی» است.

وقتی که دولت بتواند درآمد فراوانی را با زحمت کم به دست آورد، در سیاست‌گذاری خود دچار انحرافاتی می‌شود که مهمترین آنها، «افق دید کوتاه مدت سیاستگذاران» و «سیاستگذاری شتاب زده و نسنجیده» است.

چنین دولتی، چون دارای قدرت انحصاری و کنترلی است، توجه دقیقی به منافع جامعه نمی‌کند و در عین حال با رانت‌هایی که دارد، درصدد جلب نخبگان و گروه‌های رقیب برای نگه داشتن قدرت خود است.

متأسفانه، جامعه ما به راه‌های گوناگون، درگیر پیامد درآمدهای بادآورده است.

یکی از این پیامدها، انحراف در برخی مفاهیم و تصمیمات است. دولت چون پول نفت را به راحتی به دست می‌آورد، آن را به ‌آسانی و برای کار‌ها و پروژه‌های بی‌ثمر و بی‌فایده حرام می‌کند و افزون بر آن، چون این تصمیمات پشتوانه علمی کمی دارند، به سرعت هم فراموش می‌شوند؛ برای نمونه از طرح بزرگ بنگاه‌های زودبازده ـ که منابع فراوانی را از بین برد ـ چه باقی ماند؟ آیا فواید و ضررهای این ایده، بررسی و از مسئولان آن بازخواستی شد؟

مشکل آخری که در اینجا به آن اشاره می‌شود، هزینه منابع همگانی بدون رضایت عامه مردم است. مثلا بسیاری از مردم، از پولی که در فوتبال هزینه می‌شود، عصبانی و ناراحت هستند، ولی این ناراحتی برای دولت، هیچ اهمیتی ندارد و لازم نمی‌بیند ذره‌ای به آن پاسخ دهد

مفهوم صندوق ذخیره ارزی هم از این لحاظ دچار انحراف شده است. به این دلیل که باز هم دولت بر پایه اراده خود و یا تصمیمات مجلس ـ که آن هم از لحاظ کار‌شناسی بیشترشان ضعیف‌تر از دولت است ـ منابع ارزی را هزینه می‌کند.

مشکل دوم آن که رابطه بین زحمت کشیدن و کسب منافع قطع شده است. مثال ساده؛ به جای آن که منابع کشور صرف گروه‌های مفید شود، به سوی کسانی می‌رود که قدرت سیاسی بیشتری دارند؛ برای نمونه، به آنچه هر سال در کمیسیون تلفیق مجلس رخ می‌دهد، توجه کنید که نماینده‌های پرقدرت به آسانی بودجه برخی جاهای دیگر را از آن خود می‌کنند.

مشکل آخری که در اینجا به آن اشاره می‌شود، هزینه منابع همگانی بدون رضایت عامه مردم است. مثلا بسیاری از مردم، از پولی که در فوتبال هزینه می‌شود، عصبانی و ناراحت هستند، ولی این ناراحتی برای دولت، هیچ اهمیتی ندارد و لازم نمی‌بیند ذره‌ای به آن پاسخ دهد.

آقای دولت، اگر بودجه یک روستای سیستان را به فلان شهر بدهی، نارضایتی ایجاد می‌کنی. اگر پول نفت مردم را در حلق مفت‌خور‌ها بریزی هم نارضایتی ایجاد می‌کنی. لطفا گوش خود را نبند؛ هر کسی به اندازه زحمتش... .

بخش سیاست تبیان


منبع:تابناک