تبیان، دستیار زندگی
بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصادیق ضایع کردن نماز است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه نماز ضایع می شود؟


بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصادیق ضایع کردن نماز است.


حال و هوای نماز شب عملیات

در قرآن کریم، در سوره مریم، پس از آنکه سلسله های انبیاء را یکی پس از دیگری معرفی کرده و آنها را ستوده است، ایشان را منعمین از ذریه آدم و نوح خوانده است که در برابر تلاوت آیات الهی بی تفاوت نمانده و با اشک و سائیدن پیشانی خویش به خاک، خشوع و بندگی خود را در برابر حق نشان می دهند.

سپس می فرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا؛ آنگاه پس از آنان،نسلی به جایشان آمدند که نماز را تباه ساختند و از هوس ها پیروی کردند،پس به زودی، با شر و نکبتی[بزرگ] رو به رو خواهند شد».(سوره مریم، آیه 59)

نسل ناخلف پس از سلسله پیامبران را با دو ویژگی معرفی کرده است: «ضایع کردن نماز و تبعیت کردن از شهوت ها». این آیه کریمه نشان می دهد که؛

اولاً، ترک نماز با پیروی از شهوت ها رابطه مستقیمی دارد همانطور که نماز، مۆثر از فحشاء و منکر باز می دارد و مانع ارتکاب گناهان می شود، ضایع کردن نماز هم، سبب پیروی از شهوت ها و خواهش های نفسانی که سرچشمه فحشا و منکر است، می شود.

ثانیاً، نقطه حساس حفظ سلامت نسل و تداوم پاکی در نسل های بعدی پای بندی به ارتباط مستمر با خداوند است و ضایع کردن این رابطه، پاکی و طهارت را از سلسله فرزندان بشر می رباید.

آنچه اینجا باید مورد توجه قرار گیرد معنای ضایع کردن و انواع آن است.

در کتابی «ضایع کردن» هلاک کردن و نابود ساختن معنا کرده اند.(مهم مقاییس ذیل لغت «ضیع»)

اما آقای مصطفوی ضایع کردن را: محو صورت و نظم در شیء و مهمل وبی فایده شدن یک چیز به نحوی که اثر وجودیش بر آن مترتب نشود، معنا کرده است.(التحقیق مصطفوی: ج 7، ص53)

یکی از راه های شناخت «اضاعه» یعنی ضایع کردن، شناخت معنای ضد آن است چون همیشه در قرآن، نماز با اقامه آمده است - یعنی بر پا داشتن نماز که معنای قیام و اقدام و برپایی در آن است - به نظر می رسد اضاعه، ضد اقامه باشد و اقامه از قیام که ضد نشستن است، یعنی اقدام و دست به کار شدن و انجام کار است

به این ترتیب ضایع کردن یک عمل یعنی آن را به نحوی انجام دهی که نتیجه و اثر واقعی آن ظاهر نشود به طوری که بود و نبودش و انجام دادن و ندادنش، مساوی باشد همچنان که وقتی خداوند می فرماید: «و ما کان اللّه لیضیع ایمانکم؛ خدا نمی خواهد کاری کند که ایمان شما ضایع و تباه شود».(سوره بقره،آیه 143) به نحوی که آثار ایمان بر صاحبان ایمان ظاهر نشود و ایمانتان بی فایده شود.

از این روایت معلوم می شود که بد نماز خواندن و نماز را بدون آرامش و با سرعت به جا آوردن از مصادیق ضایع کردن نماز است.

چرا از میان تمام عبادات روی نماز در اینجا انگشت گذارده شده؟

شاید دلیل آن باشد كه، نماز چنان كه می‌دانیم سدّی است در میان انسان و گناهان، هنگامی كه این سدّ شكسته شد غوطه‌ور شدن در شهوات، نتیجه قطعی آن است.

ـ و به تعبیر دیگر همان گونه كه پیامبران، ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع كردند و به هنگامی كه آیات خدا بر آنها خوانده می‌شد به خاك می‌افتادند و گریه می‌كردند این پیروان ناخلف سقوط و انحرافشان از فراموش كردن یاد خدا شروع شد.

از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده:

و تعطیهم طرف الهدایا من الله لمواقیت الصلوه الّتی كانوا یصلون فیها فی الدّنیا.

در ایامی جالب و نخبه از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی كه در این دنیا نماز می‌خواندند به آنها در بهشت می‌رسد.(تفسیر نمونه، ج 13، ص 107)

روشن می‌شود كه مراد به ضایع كردن نماز فاسد كردن آن است، به این كه در آن سهل‌انگاری و بی‌اعتنایی كنند، و در نتیجه كار به جایی برسد كه آن را بازیچه قرار دهند، و در آن دخل و تصرّف نمایند و سرانجام بعد از قبولش به كلّی تركش كنند، و ضایعش گذارند.

پس این كه بعضی‌ها گفته‌‌اند: مراد به ضایع كردن نماز ترك آن است خیلی حرف صحیحی نیست، چون ترك به كلّی را ضایع كردن نمی‌گویند.

نماز

سبك شمردن نماز

دستور حضرت حق و صد و بیست و چهار هزار پیامبر و دوازده امام و اولیاى مقرب الهى است كه انسان به وسیله نماز در برابر عظمت حضرت رب الارباب به تواضع و خضوع قیام كند؛ كسى ‏كه این حكم با عظمت را سبك بشمارد، انسان بسیار سبك و بى‏قدرى است، انسان پست و زبونى است، موجود پلید و كثیفى است؛ كسى ‏كه با این ناچیزى و كوچكى‏اش، حاضر نباشد در برابر بزرگى حضرت اللّه، با این همه لطف و محبت و احسانى كه نسبت به او مبذول داشته، سر تواضع فرود آورد، البته كثیف و پست و از هر موجودى بدبخت‏تر و زبون‏تر است.

سبك شمردن بزرگ‏ترین و عرفانى‏ترین حكم الهى، دلیل بر جهل و ذلّت و شقاوت و كوردلى است.

اهل معرفت و عاشقان حضرت حق و اولیاى كامل و دلباختگان به مقصود واقعى عالم با چشمى غیر از همه چشم‏ها به نماز مى‏نگریستند.

نسل ناخلف پس از سلسله پیامبران را با دو ویژگی معرفی کرده است: ضایع کردن نماز و طبعیت کردن از شهوت ها

آنان با نماز رفتارى عاشقانه و ربطى عارفانه و پیوندى آگاهانه داشتند؛ نماز چشم و چراغ آنان و روشنى قلب و دل آن سرباختگان كوى محبوب بود؛ آنان بدون نماز زندگى نمى‏كردند و بى‏نماز زنده نبودند و منهاى نماز حركت نداشتند.

جهان را بى‏نماز نمى‏خواستند و براى ره بردن به عالم ملكوت راهى جز نماز نمى‏دانستند و محصول و میوه هستى را در نماز مى‏دیدند.

در برابر نماز از خود بى‏خود مى‏شدند و به هنگام ورود به نماز سر و جان نمى‏شناختند و تنها مستى و وجد و شور و سماع آنان از نماز بود.

آیا تنها ترک نماز، ضایع ساختن نماز است یا معانی دیگری هم برای آن قابل تصور است؟

یکی از راه های شناخت «اضاعه» یعنی ضایع کردن، شناخت معنای ضد آن است چون همیشه در قرآن، نماز با اقامه آمده است - یعنی بر پا داشتن نماز که معنای قیام و اقدام و برپایی در آن است - به نظر می رسد اضاعه، ضد اقامه باشد و اقامه از قیام که ضد نشستن است، یعنی اقدام و دست به کار شدن و انجام کار است.

علامه طباطبایی در تفسیر آیه می گوید: اضاعه مال یعنی تباه کردن مال با سوء تدبیر و صرف مال در راهی که شایسته صرف کردن نیست و در نتیجه تباه شدن مال. از اینجا معلوم می شود که مقصود از اضاعه نماز تباه کردن نماز است، همراه با سستی در امر نماز و خوار شمردن آن و به بازی گرفتن و تغییر ایجاد کردن در آن و ترک نماز بعد از گرفتن و قبول آن.(المیزان، ج 4، ص 77)

این كه بعضی‌ها گفته‌‌اند: مراد به ضایع كردن نماز ترك آن است خیلی حرف صحیحی نیست، چون ترك به كلّی را ضایع كردن نمی‌گویند

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «امت من چهار گروهند:

1) نمازگزاران سهل انگار که از نماز غفلت می کنند: «فویل للمصلین. الذین هم عن صلاتهم ساهون؛ پس وای بر آن نمازگزارانی که نسبت به نماز سهل انگارند! اینها اهل ویل هستند که یکی از دره های جهنم است».(سوره ماعون، آیات 4 و 5)

2) نمازگزارانی که گاهی نماز می خوانند و گاهی نماز نمی خوانند: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا».(سوره مریم، آیات 59)

اینان اهل غی هستند که یکی دیگر از درهای جهنم است.»

3) گروهی که هرگز نماز نخوانند: «ما سلکم فی سقر قالوا لم نک من المصلین؛ که چه چیز شما را به سقر درآورد؟ می گویند ما از نمازگزاران نبودیم».(سوره مدثر، آیات 42 و 43)

اینها اهل سقر هستند که دره دیگری از دره های جهنم است.

4) گروهی که همیشه نماز می خوانند و در نماز خاشعند: «الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ همانان که در نمازشان خاشع و فروتن اند.»(سوره مۆمنون، آیه 2)

کلام آخر:

در پایان،گفتار را با دعای حضرت ابراهیم(علیه السلام) در قرآن پایان می بریم:

«رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء؛ خدایا، مرا و نسل و فرزندان مرا اقامه گر نماز قرار بده. خدایا، دعایم را بپذیر.»(سوره ابراهیم، آیه 40)

                                                                                                                                           فرآوری : زهرا اجلال

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع :

نشریه بشارت ؛ نوشته مریم حاج عبدالباقی

سایت اندیشه قم

سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.