اوقات فراغت اما از نوع سالمندی
«بیا دست هم را بگیریم و برویم یك طرفی. یك جایی كه هوا خوب باشد و مردم مهربانتر. توی این آپارتمان 50 متری دلم گرفت. نه سروصدای بچهای اینجا میشنوم، نه جایی هست كه بتوانم گلی یا پرندهای پرورش بدهم و دلم باز شود.
بچهها كه رفتهاند و كسی هم به فكر ما نیست. چرا بیخود خودمان را معطل بگذاریم كه سالی ماهی كسی بیاید به ما سر بزند؟»
وقتی مهین خانم این حرفها را میزند، آقا احسان به فكر فرو میرود و یاد شهرهایی میافتد كه دلش خواسته است آنجا زندگی كند. جاهایی كه زندگی خیلی ارزانتر از تهران است؛ از اطراف تهران گرفته تا شهرهای كوچك و آرام آذربایجان و روستاهای مه گرفته شمال، اما وقتی پیر میشوی انگار پای رفتن را از تو میگیرند و قفل میشوی به همان جایی كه رویش نشستهای! به همین خاطر است كه آقا احسان هم نیم اخمی می کند و میگوید: «ول كن خانم. پولمان كجا بود آخر عمری ییلاق و قشلاق كنیم. اگر دلت گرفته یك سر میبرمت پابوس امام رضا».
بعد هم برای این كه بحث ادامه پیدا نكند، بلند میشود و كفش و كلاه میكند تا برود به پارك سر كوچه و سیگاری بكشد و مهین خانم میماند و چاردیواری تنگ خانه كه این روزها دارد انگار روی سرش آوار میشود.
نبود امكان سفر، ورزش، تفریحات جمعی و خیلی از فعالیتهای مفید دیگری كه سالمندان میتوانند داشته باشند، دلگیری خانههای آپارتمانی را برای سالمندان شهری صدچندان میكند.
سالمندان روستایی دستكم به فضای باز و خرمی دسترسی دارند كه بتوانند وقتی دلشان میگیرد قدمی بزنند و هوایی بخورند، اما سالمندان شهری اغلب از همین مقدار نیز محرومند.
فراغتی به طول سالمندی
اوقات فراغت چیزی است كه گاهی سراسر زندگی سالمند را فراگرفته و نداشتن برنامهای برای گذران آن فراغت را به بطالت و افسردگی میكشاند.
فاطمه شعاعی كه در پژوهش خود به موضوع فرهنگ ایرانی و سالمندان پرداخته است، میگوید: سالمندانی كه تنها زندگی میكنند، اغلب بخش اعظم وقت خود را به فكر كردن درباره فرزندان دور از خود یا با حسرت خوردن برای همسر مرحوم خود و مسائلی از این دست میگذرانند. اینگونه انزوا ممكن است براحتی به افسردگی منجر شود.
این كارشناس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با اشاره به مطالعاتی كه انجام داده است، میافزاید: در كشورهای مختلف جهان با توجه به فرهنگ هر سرزمین برای اوقات فراغت سالمندان راههای متفاوتی اندیشیدهاند.
مشاركت در كار خیر
فاطمه شعاعی كه در این زمینه تحقیقات گستردهای انجام داده، معتقد است: باید سنتهای خوب گذشته را احیا كنیم و از تجربیات دیگر كشورها نیز بهره بگیریم. وی انتشار نشریاتی به زبان ساده و حروف درشتتر مخصوص سالمندان را كه برای پیشگیری و معرفی بیماریها و نیازهای روزمره آنان اطلاعرسانی كند، ضروری میداند و میافزاید: گسترش مكانهای خاص سالمندان با امكانات فرهنگی، ورزشی و آموزشی میتواند در پر كردن اوقات فراغت آنها نقش بسزایی داشته باشد.
فرهنگ اوقات فراغت
گرچه توصیه ز گهواره تا گور دانش بجوی ریشه در اعتقادات ما دارد، اما گویی در فرهنگ ما چنان كه باید و شاید رسوخ نكرده است.
نگاهی به پژوهشهای انجام شده نشان میدهد”‹ درصد كمی از سالمندان بعد از بازنشستگی به مطالعه، آموزش و فراگیری هنری جدید میپردازند.
بازآموزی در سالمندان تا به حدی پایین است كه درصد بسیار اندكی از آنان در جامعه ایرانی توانایی استفاده از اینترنت، كامپیوتر و امكاناتی چون وبكم را دارند. آنان به دلیل نا”‹توانایی در استفاده از این امكانات از فروشگاههای تلفنی و اینترنتی كمتر استفاده میكنند در رزرو هتل، بلیت قطار و هواپیما اغلب به كمك نیاز دارند. این حتی شامل سالمندانی كه تحصیلكرده هستند نیز میشود.
نادر علیخانی، سالمند و بازنشسته آموزش و پرورش در آستانه 70 سالگی قرار دارد. او میگوید حتی برای انجام خدماتی كه به آن دولت الكترونیك میگویند كسی به ما آموزش نداده است. جایی هم نیست كه حوصله سالمندان را داشته باشند و مفاهیم اولیه را به طور ساده به ما آموزش دهند. بچهها و نوهها هم از این قاعده مستثنا نیستند، در نتیجه برای كارهایی كه اینترنتی قابل انجام است یا باید شخصا مراجعه كنم یا این كه باید دست به دامان نوهها و بچهها شوم.
منبع : چهاردیواری
مطالب مرتبط: