آیا شناخت شناسنامه ای و تاریخی از امام کافیست؟
چنان معرفت و شناختی از امام زمان(عج) باید حاصل شود كه ما را از مرگ جاهلیت نجات بخشد و بنابر روایات رسیده از ائمه اطهار(علیهم السلام) بدون تردید مقصود از معرفتی (شناختی) كه امامان(علیه السلام) ما را به تحصیل آن امر فرمودهاند شناخت آن حضرت چنانكه هست میباشد، به گونهای كه سبب سالم ماندن از شبهههای ملحدان گردد و مایه نجات از گمراه ساختن گمراهكنندگان شود .
معرفت امام یعنی چه؟
در روایت منقول از شیعه و سنی شنیدهایم: «من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة الجاهلیة؛ هر كس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.»
منظور از این شناخت و معرفت چیست و چگونه حاصل میشود؟
به دلیل اهمیت حیاتی و غیرقابل انكاری كه شناخت امام و به خصوص امام زمان(عج) یعنی رهبر و الگوی زمان و تنها عامل پیوند ما با خداوند دارد، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
هر كس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.(1)
آنچه كه از روایت فوق برداشت میشود این است كه نشناختن امام زمان خود به معنی عدم ارتباط با امام است و عدم ارتباط با امام یعنی قطع پیوند هدایت با خداوند و این همان مرگ جاهلیت و خروج از دین و گمراهی است و امام صادق(علیه السلام) در جواب سۆال از چگونگی از معنای جاهلیت فرمودند:
منظور از آن جاهلیت كفر و نفاق و گمراهی است.(2)
پس چنان معرفت و شناختی از امام زمان(عج) باید حاصل شود كه ما را از مرگ جاهلیت نجات بخشد و بنابر روایات رسیده از ائمه اطهار(علیهم السلام) بدون تردید مقصود از معرفتی (شناختی) كه امامان(علیه السلام) ما را به تحصیل آن امر فرمودهاند شناخت آن حضرت چنانكه هست میباشد، به گونهای كه سبب سالم ماندن از شبهههای ملحدان گردد و مایه نجات از گمراه ساختن گمراهكنندگان شود و چنین شناختی دو وجه دارد:
1. شناخت شخص امام(علیه السلام) به نام و نسب (شناخت اسمی)
2. شناخت صفات و ویژگیها و مقامات امام(علیه السلام) (شناخت رسمی)
و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است چنانچه امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
نشانه را بشناس... چون اگر نشانه را شناختی، دیگر پس از هدایت شدن گمراه نخواهی شد و به فریبكاران تمایلی نخواهی یافت.(3)
شناخت ولیّ خدا و امام عصر(علیه السلام) تنها راه نجات و رستگاری است كه با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهدة علمی و عملی شدنی است
شاهد بر این مطالب روایاتی است كه ائمه اطهار(علیه السلام) به ذكر علامتها و صفات و ویژگیهای حضرت حجت(عج) میپردازد و در آنها توصیف نشانهها و علائم ظهور و ویژگیهای عصر ظهور بیان گردیده است. البته معرفت به نعت و صفت مرتبه بالاتری از معرفت اسم است در این معرفت ما امام را تنها از روی اسم و خصوصیات ظاهری بیان شده نمیشناسیم بلكه به یك سلسله ویژگیها و كمالات باطنی شناخت پیدا میكنیم چنین معرفتی از طریق شنیدن اوصاف و كمالات و مقامات امام(علیه السلام) حاصل میشود.
چنانچه آن حضرت(علیه السلام) در بیان وجوب معرفت پروردگار و فرستادگان او فرمودهاند: «... و بعد از آن معرفت (معرفت پروردگار، رسول و اقرار به پیامبری او) معرفت امامی است به نعت و صفت و نامش، كه در حال سختی و راحتی به او اقتدا مینماییم. و كمترین درجه شناخت امام آن است كه دانسته شود او همتای پیامبر(صلی الله علیه وآله) است به جز در مقام نبوت. و امام وارث پیامبر(صلی الله علیه وآله) است و اطاعت خداوند و اطاعت رسو ل خدا(صلی الله علیه وآله) و تسلیم بودن به او در همه امور و مراجعه كامل به او و پذیرش گفته او از مراتب شناخت میباشد.»(4)
پس بنابر روایت فوق، معرفت واجب شده از طرف پیامبر(صلی الله علیه وآله) درجهای بالاتر از معرفت به اسم و رسم است و آن معرفت و تصمیم قلبی است كه اگر كسی آن را نداشته باشد به مرگ جاهلیت میرسد. اهل بیت(علیه السلام) تعریفی كه از معرفت ارائه دادهاند این است كه معرفت همان فهم و شناخت روایات میباشد.(5)
چنانچه این تعریف خود میزانی است برای تشخیص معرفت صحیح به طوری كه در هر باب احادیث مربوط با آن باب معیار صحیح معرفت میباشد مثلاً در بحث خداشناسی میزان صحت و یا عدم صحت معرفت خدا روایاتی است كه در این خصوص وارد شده است.
آنچه از روایات استفاده میشود این است كه خداوند متعال است كه معرفتی را به بندگان خدا عطا میكند و نقش انسان در تحقق آن فقط قبول و یا ردّ آن معرفت عطا شده میباشد.
پس میتوان گفت معرفت امام(علیه السلام) به لطف و عنایت خداوند است كه بنده باید از او درخواست كند و بخواهد تا شامل چنین فضلی شود. و تحقق این امر (معرفت امام زمان(علیه السلام)) در زمان غیبت از راه تسلیم نسبت به احادیث ائمه(علیه السلام) و تقید به مراجعه به روایات در همه مسائل اعم از اعتقادی، اخلاقی و عملی امكانپذیر است.
پس معرفت یك امر اكتسابی نیست كه انسان با انجام دادن یك سری افعالی به آن دست یابد بلكه معرفت یك امر عنایتی است كه از طرف خداوند به بندگان عطا میشود و انسان باید زمینه این عنایت را در خود ایجاد نماید. البته برای طلب معرفت امام عصر وسایل و اسبابی از طرف خداوند قرار داده شده است كه انسان با توجه به آنها میتواند به نتیجه و مقصود خود برسد. بعضی از این اسباب و وسایل عبارتند از:
1. طلب و درخواست از خداوند متعال (دعا)
2. توسل پیدا كردن به ائمه برای طلب معرفت
3. پناه بردن به وجود مقدس امام زمان(عج) و طلب معرفت و یاری ایشان در این راه
4. تفكر و تدبر در كلمات نورانی اهل بیت درباره آن بزرگوار (تفقه)
5. تسلیم و گردن نهادن به ولایت امام عصر(عج)
6. مطالعه معجزات و عنایات خاصی كه به دست امامان عزیز و مهربان واقع شده.
برای شناخت مقام والای امامت و شخصیّت منحصر به فرد امام عصر(علیه السلام) راههای فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زیارتهایی كه از خود امام عصر(علیه السلام) رسیده است و یا فرموده امامان دیگر(علیه السلام) دربارة آن حضرت از بهترین این راههاست.
معرفت صحیح امام عصاره و نتیجه شناخت دین و فهم صحیح روایات و تسلیم در مقابل آن است. شناخت صحیح امام(علیه السلام) آثاری دارد كه قلب انسان را پر از محبت میكند و قلبی كه مملو از محبت امام زمان(علیه السلام) شد همه حالاتش بر اساس آن شكل میگیرد و اعمال او متناسب به میزان محبت قلبیاش روح و ارزش پیدا میكند و چنین محبتی است كه باعث میشود كه انسان در همه احوال به یاد امام زمانش باشد و از یاد او غافل نگردد و او را به انتظار فرج مولایش مینشاند تا جاییكه وظیفه خود میداند كه برای رفع غم و غریبی آن حضرت تلاش كند و دست به دعا بردارد.
تنها راه نجات و رستگاری
شناخت ولیّ خدا و امام عصر(علیه السلام) تنها راه نجات و رستگاری است كه با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهده علمی و عملی شدنی است.
وعده نجات از جهالت و رهایی از ظلمت گمراهی، دل انسانهای بصیر را از دیرباز به خود مشغول داشته است، به همین سبب بعضی شاگردان خاص اهل بیت(علیه السلام) برای یافتن طریق هدایت سۆالاتی دربارة معرفت آخرین حجّت الهی در محضر ایشان مطرح كردهاند، چنانكه جناب «زراره» میگوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه فرمود: قائم ما پیش از قیام خود، غیبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را میكشند؛ سپس فرمود: ای زراره! اوست كه انتظارش را میكشند و مردم در ولادتش شك میكنند؛ برخی میگویند پدرش از دنیا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی میگویند در شكم مادرش است؛ گروهی گویند غایب است؛ دستهای گویند به دنیا نیامده و عدّهای دیگر گویند دو سال قبل از وفات پدرش به دنیا آمد! همان، موعود منتظر است؛ ولی خدای والا میخواهد تا شیعیان را بیازماید و در این آزمایش دشوار، باطلگرایان دچار تردید میشوند.
دعا تنها مجموعهای از الفاظ برای خواندن و درخواست كردن نیست، بلكه معارف عمیق و درسهای ارزشمندی در دعای معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزههایشان ارزشمند علمی و عملی به بار میآورد، چنانكه زراره در پی آن است با این درس گرانقدر مشكل خویش را بگشاید.
برای شناخت مقام والای امامت و شخصیّت منحصر به فرد امام عصر(علیه السلام) راههای فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زیارتهایی كه از خود امام عصر(علیه السلام) رسیده است و یا فرموده امامان دیگر(علیه السلام) درباره ی آن حضرت از بهترین این راههاست.
اگر كسی معروف شناس باشد، حقیقت آن را در ولیّامر در مییابد. همانطور كه شناسندة عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سریرة و سیرة امام مشاهده میكند و در مییابد كه او صاحب مقام ولایت است
همانگونه كه تأمّل در عبارات نهجالبلاغه، سخنان سیّد الشهدا(علیه السلام) از آغاز تا پایان حادثه كربلا، معارف بلند صحیفه سجّادیه گویای برنامههای امام علی، امام حسین و امام سجّاد(علیه السلام) اند و از ایجاد حوزههای علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقین(علیه السلام) استنباط میشود، از ادعیه مأثور یا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامههای ایشان فهمیده میشود؛ زیرا وقتی امامی دعا میكند، علاوه بر مقتضیات دعا، ویژگیهای امامت و وظیفه ی امام در برابر امّت و چگونگی پیوند امام با امّت و تأثیر ملكی و ملكوتی امام را تشریح میكند.
مراتب شناخت امام زمان (عج)
شناخت امام زمان(علیه السلام) مراتبی دارد كه تأثیرگذاری آنها در زدودن غبار جاهلیّت و پاك كردن گرد تحجّر و ارتجاع یكسان نیست؛ زیرا آثار هر مرتبه از معرفت در تبیین انتظار حقیقی و صحیح، با مرتبه دیگر متفاوت است؛ مثلاً شناخت شناسنامهای امام عصر(علیه السلام) و دانستن تاریخ ولادت و زمان غیبت صغرا و كبرا و امثال آن، هرگز همانند معرفت معنای حقیقی امامت و شناخت حقیقت ولایت و انطباق انحصاری آن شخصیّت حقوقی در فلان شخص حقیقی نخواهد بود؛ همانطور كه براهین حدوث، نظم، امكان ماهوی، امكان فقری و نظایر آنها برای شناخت خدا راهگشاست؛ امّا آنكه خدا را با الوهیّت میشناسد، بهترین راه معرفت خداوند را پیموده و خداشناس خوبی شده است؛ و نظیر اینكه هر چند شناخت رسول از راه معجزه كافی است، ولی مربته بالای معرفت را تأمین نمیكند؛ امّا آن كه رسول را با علم به رسالت میشناسد، از معرفت آن حضرت به سبب معجزه بینیاز میشود؛ چرا كه وقتی معنی الوهیت و رسالت فهمیده شد، خداوند و رسول شناخته میشوند.
اگر كسی معروف شناس باشد، حقیقت آن را در ولیّامر در مییابد. همانطور كه شناسنده ی عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سریره و سیره امام مشاهده میكند و در مییابد كه او صاحب مقام ولایت است.
پینوشتها:
1. مجلسی، بحارالأنوار، ج8، ص368.
2. كلینی، اصول كافی، ج1، ص337.
3. همان، ج1.
4. تفسیر برهان، ج2، ص340.
5. مجلسی، همان، ج2، ص184.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش مهدویت تبیان
منابع :
امام مهدی(علیه السلام)، موجود موعود
كمالالدّین و الكافی
ماهنامه موعود شماره 109
ماهنامه موعود شماره 64
پرسمان