تبیان، دستیار زندگی
دوستان عزیز، با توجه به مراحل حل مسأله که به آنها پرداختیم، شاید سؤالی از طرف شما مطرح شود که «آیا این روش ارزش یاد گرفتن و وقت گذاشتن برای آن را دارد؟» ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تربیت اثر بخش 11

تربیت اثر بخش 1-6

معلمین عزیز، حال که با مراحل روش (3) آشنا شدید، بهتر است در این مقاله با فوائد و کاربردهای آن در مدارس آشنا شویم.

فوائد و دستاوردهای حل مسأله (روش 3) در مدارس

دوستان عزیز، با توجه به مراحل حل مسأله که به آن ها پرداختیم، شاید سۆالی از طرف شما مطرح شود که «آیا این روش ارزش یاد گرفتن و وقت گذاشتن برای آن را دارد؟» برای پاسخ به این سۆال، برخی از فوائد حل مسأله را در زیر می‌آوریم:

1- عدم رنجش

- وقتی اختلافات طوری حل شوند که هیچ‌کس نبازد، رنجشی دیگر به وجود نمی‌آید.

- هرگاه دو نفر روی اختلاف‌شان کار کنند و به راه‌حلی برسند، رابطه بین آن ها استحکام می‌یابد.

- هرگاه در اختلافی، یک نفر برنده و یک نفر بازنده باشد، در شخص برنده، احساس گناه به وجود می‌آید.

خشم

2- انگیزه بیش‌تر برای عمل کردن راه‌حل

- به گزارش معلمین وقتی دانش‌آموزان برای انجام راه‌حل‌های روش (3) برانگیخته می‌شوند به دلیل شرکت کردن در تصمیم‌گیری است.

- همه افراد در مقابل کنترل  و تصحیح توسط دیگران، رنجیده شده و مقاومت می‌کنند و احساس خصومت در آن ها به وجود می‌آید.

- وقتی دانش‌آموزان در تصمیم‌گیری شرکت می‌کنند، در مورد آن، احساس تعهد می‌کنند و خود را مسئول می‌دانند.

3- روش (3) یک فرآیند مشارکتی است.

- حل مسأله، تفکر خلاق، قدرت مغزی و تجربه معلم و شاگرد را تواماً به کار می‌گیرد بنابراین راه‌حل‌های خلاق و منحصر به فردی به وجود می‌آید.

4- در روش (1) معمولاً لازم است وقتی معلم، راه‌حلی را پیشنهاد می‌کند، دانش‌آموز را ترغیب کند و در روش (2) نیز عکس این مسأله صادق است.

ولی در روش (3)، ترغیب جزء ساختار فرآیند حل مسأله است (در مرحله سوم) و وقتی یک تصمیم به عنوان راه‌حل نهایی مورد پذیرش دو طرف قرار می‌گیرد، ترغیب لازم نیست. بنابراین در روش (3) در وقت صرفه‌جویی می‌شود.

تربیت اثر بخش 11

5- عدم نیاز به زور

در روش (3)، زور که باعث کاهش رابطه می‌شود، از بین می‌رود. پس در این وضعیت معلم و دانش‌آموز بدون هیچ‌گونه فشار و استرسی به کار خود ادامه می‌دهند.

6- ایجاد کننده رابطه دوستی

روش (3) روابطی توأم با احترام متقابل، توجه متقابل و اعتماد متقابل را به وجود می‌آورد و احساس گرمی را بین معلم و شاگرد ایجاد می‌کند.

7- از دلایل واقعی مسائل پرده برمی‌دارد.

در روش (1) و (2) با مسائل به صورت سطحی برخورد می‌شود ولی در روش (3) معلمین به جای حدس زدن در مورد انگیزه‌های پنهان رفتار دانش‌آموز، به علل واقعی پی می‌برند و علاوه بر این معلمین اختلاف‌نظر با دانش‌آموزان را بر اساس نیازهای برآورده نشده خودشان بازبینی می‌کنند، در نتیجه مسأله واقعی کم‌کم به سطح می‌آید. بنابراین تا مسأله واقعی شناخته نشود، راه‌حل‌ها هر چقدر هم عالی باشند نامناسب هستند.

8- مسئولیت‌پذیری و بالغ‌تر شدن دانش‌آموز

یکی از هدف‌های اولیه مدارس به وجود آوردن حس مسئولیت و رشد در دانش‌آموزان می‌باشد. در حالی که با کنترل و جهت دادن به کودکان و جوانان با کاربرد زور (با تنبیه یا تهدید به تنبیه و با پاداش یا قطع پاداش) که  موقعیت مسئول بودن را از بچه‌ها می‌گیرد و آن ها را در وابستگی و عدم رشد نگه می‌دارد و به طور خلاصه به دانش‌آموز می‌فهماند که او غیرمسئول‌تر، بی‌توجه‌تر و رشد یافته‌تر از آن است که بتواند خودش ذاتاً رفتاری مسئولانه، با توجه و بالغ‌تر داشته باشد ولی در مقابل روش (3) به دانش‌آموز علامت می‌دهد که آن ها قادرند رفتاری رشد یافته و قابل اعتماد داشته باشند و قادر به درک دیگران و تغییر در رفتارشان در صورت مزاحمت برای دیگران را دارند.

کاربردهای عملی روش (3)

کاربردهای روش (3) نامحدود هستند. اختلاف در انواع مدارس و تمام کلاس‌ها وجود بروز می‌کند. این اختلافات می‌تواند بین یک معلم و یک شاگرد، بین معلم و تمامی کلاس، بین دو دانش‌آموز یا دو گروه از دانش‌آموزان، بین دو معلم، بین یک معلم و یکی از والدین، بین معلمین و مدیران و دیگر کارکنان مدرسه. به طور کلی هرجا انسان‌ها با یکدیگر ارتباط دارند چه فردی و چه گروهی، اختلاف اجتناب‌ناپذیر است.

اما در مدارس این اختلافات به طور مکرر و مداوم هستند زیرا مدرسه تنها مۆسسه‌ای است که مجموعه نامتجانسی از انسان‌ها را در تمام سنین، تمام درجات و مهارت‌های فرهنگی، و تمام سطوح قدرت، تمام درجات رشد اجتماعی و عاطفی و تمام استعدادهای مختلف را در خود جای می‌دهد. و کاستن از حجم اختلافات مدارس به علت گوناگونی جمعیت تقریباً غیرعملی است.

هم‌چنین در صورتی مدارس مۆثر هستند که افراد آن برای حل سازنده اختلافات پرورش‌یافته باشند. این افراد شامل معلمین، دانش‌آموزان، والدین دانش‌آموزان، کارکنان مدارس، کارکنان دفتری و مدیران می‌باشند.

در این بخش کاربرد روش (3) را در ارتباطات مختلف ارائه می‌دهیم. امیدواریم که دوستان عزیز نمونه‌های واقعی از کاربرد روش (3) را برای ما ارسال کنند.

1- حل اختلافات تدریس - آموختن با روش (3)

نسبتاً اختلافات بسیاری که بین معلم - شاگرد اتفاق می‌افتد، به نوع رابطه معلم و شاگرد در ناحیه تدریس - آموختن برمی‌گردد. معلمین بیش از هر زمان دیگری در این ناحیه نقش جدی و مقتدرانه‌ای ایفا می‌کنند. با عملی کردن روش (3) می‌توان از اختلافات مربوط به آن کاست. برای این کار باید:

- از برچسب زدن به دانش‌آموز که در این ناحیه مشکل دارد، پرهیز شود.
- احساس واقعی دانش‌آموز را درک کنید.
- از گوش دادن فعال استفاده شود.
- باید دانش‌آموز را ترغیب کرد تا به راه‌حل‌های دیگر نیز فکر کند.
- با توجه به نتایج راه‌حل‌ها، بر روی 1 یا 2 راه‌حل توافق کرد.
- در مورد چگونگی و زمان عملی شدن راه‌حل به یک نظر برسند.

2- چگونگی حل اختلافات بین دانش‌آموزان با روش (3)

اختلافات بین دانش‌آموزان موجل کاهش زمان تدریس – آموختن طرف‌های درگیر می‌شود و هم‌چنین برای کل دانش‌آموزان مزاحمت ایجاد می‌کند.

در عمل آرزوی دور بودن از چنین اختلافاتی ممکن نیست زیرا دانش‌آموزان در هر سنی گرفتار عدم توافق، بگو مگو، کشمکش، جنگ و حتی کتک‌کاری هستند.

رفتار معلم و سرزندگی دانش آموزان

معمولاً معلمین این اختلافات را با اقتدار یعنی زور، تهدید به تنبیه یا تنبیه عملی حل و فصل می‌کنند ولی خود معلمین اعتراف می‌کنند که در این موارد، شدیداً احساس بی‌تأثیری و بی‌کفایتی دارند. در زیر علاوه بر نکات قبلی، مواردی را می‌آوریم:

- نقش معلم در اختلافات بین دانش‌آموزان به صورت «تداوم‌بخش صحبت» است. در اینجا نقش اصلی معلم که تعلیم و تربیت است، آشکار می‌شود.
- در ابتدا معلم در مورد اختلاف به وجود آمده، صحبت می‌کند.
- نشان دادن این که مسأله‌ای وجود دارد به طرفین درگیر با جملاتی شبیه «به نظر من شما دو نفر مسأله‌ای دارید. من فکر می‌کنم می‌توانم به هر دو طرف دعوا گوش بدهم و شاید بتوانم به نتیجه‌گیری و یا حتی راه‌حلی برسیم.»
- ترغیب طرفین به گفتن احساسات‌شان
- گوش دادن فعالانه
- بازخورد دادن صحبت‌های طرفین، جهت روشن شدن مسأله واقعی
- پیشنهاد نوشتن راه‌حل‌ها
- نوشتن راه‌حل‌های طرفین
- اگر معلم نیز پیشنهادی دارد، آن را ارائه دهد.
- صحبت در مورد نتایج راه‌حل‌ها
- اگر مشکل بر سر اجرای قوانین (مثلاً قوانین بازی) است، آن ها را هدایت کنید تا با هم فکری قوانینی را لیست کنند.
- وقتی اختلاف بین دو یا چند دانش‌آموز است فقط با خود آن ها جلسه بگذارید و مسأله را به کل کلاس منتقل نکنید.
- استفاده از «پیام‌های من» مۆثر
- کمک به طرفین اختلاف تا یکدیگر را درک کنند.

با توجه به مسائل بالا، این‌گونه نیست که همیشه در اجرای روش (3) همان طوری که ما انتظار داریم، پیش برود ولی در خیلی از موارد، روش (3) می‌تواند اختلافات را حل کند. و در مجموع روش (3) باعث می‌شود که تغییرات سازنده رفتاری ایجاد شود در صورتی که قبلاً بچه‌ها را دست‌کم می‌گرفتیم و جوی از محلت و اعتماد ایجاد شود و شانس ارضاء نیازهای اساسی آنها فراهم شود.

3- استفاده از روش (3) برای تدوین قوانین کلاسی

وجود قوانین در همه‌جا و همه شئون زندگی انسان از زندگی خانوادگی تا شرکت‌ها و مۆسسات در آخر در جامعه لازم و ضروری است.

با کلاس

بدون وجود قوانین و مقررات مردم نمی‌توانند روابط اجتماعی خود را پیش ببرند. در مقابل انواع قوانین، متغیر هرج و مرج وجود دارد.

این مطلب بیش‌تر از همه‌جا در مدارس و کلاس‌ها، صدق می‌کند. بنابراین قوانین در کلاس نقش مهمی را ایفا می‌کند و نبود آن می‌تواند عوارضی داشته باشد که عبارتند از:

- در جایی که دانش‌آموزان، محدودیت‌ها را ندانند، دچار مشکل می‌شوند.
- وقتی قانونی وجود نداشته باشد یا قوانین مبهم باشند، اختلافات غیرقابل پیش‌گیری می‌باشند.
- گاهی در مقابل کلاس‌هایی دارای قوانین روشن و واضح نیستند، کلاس‌های وجود دارد که بیش از حد قوانین دارند که حتی امکان دارد دانش‌آموزان معنا و مفهوم آن ها را ندانند و صرفاً به نفع معلمین می‌باشد.
- در نتیجه اختلافات معلمین و شاگردان در 3 حالت بروز می‌کند:

الف) وقتی قوانین و مقررات روشنی وجود نداشته باشد.
ب) وقتی قوانین و مقررات دقیقاً توضیح داده نشده و مورد درک قرار نگرفته باشند، بنابراین برای تفسیر آنها دچار مشکل شوند.
ج) وقتی قوانین از طرف بزرگ‌ترهای مقتدر بدون مشارکت دانش‌آموزان وضع شده باشد و برای آنها تحمیلی باشد.
- بهترین زمان «جلسه قانون‌گذاری کلاس» اولین روز سال تحصیلی می‌باشد، ولی می‌توان آن را حتی بعد از فراگیری نحوه قانون‌گذاری اجرا کرد.
- گاهی معلمین احساس تهدید می‌کنند که مبادا دانش‌آموزان قوانین مناسبی نگذارند یا قوانین خیلی سهل‌گیرانه یا خشن باشد. معلم باید بداند که دانش‌آموزان نمی‌توانند قوانینی خارج از قدرت معلم و حیطه آزادی او وضع کنند.
- برای شروع جلسه، منظورتان را از تشکیل جلسه بیان کنید.
- ترتیب فیزیکی مهم است. چیدمان صندلی‌ها به گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان چهره‌به‌چهره یکدیگر را ببینند.
- ابتدا با دانش‌آموزان، فهرستی از فعالیت‌هایی را که می‌خواهید قوانین در مورد آن وضع کنید، بنویسید.
- سعی نکنید برای همه چیز قانون بگذارید.
- از نوشتن بر روی تخته کلاس استفاده کنید.
- معلم هم قوانینی را پیشنهاد کند.
- مراحل 6 گانه روش (3) را فراموش نکنید.
- جلسه را خیلی طولانی نکنید که حوصله بچه‌ها سر برود. سریع عمل کنید.
- یک نسخه از لیست قوانین آخر را در اختیار دانش‌آموزان قرار دهید و یک نسخه را روی تابلو کلاس نصب کنید.
- معلم در جلسه قانون‌گذاری نقش رهبری دارد،
بنابراین: - استفاده از گوش دادن فعال
- با گفتن جملاتی از منحرف شدن مطلب جلوگیری کنید مثل: «این مسأله دیگری است، بیایید فعلاً به این مسأله بپردازیم».
- استفاده از پیام‌های من برای رسیدن به نیازهایتان
- خودداری از ارزش‌یابی مثبت یا منفی یا با جملات مثلاً «نظر خوبی است» یا «پیشنهاد احمقانه‌ای است»

معلمین محترم، در این مقاله در مورد پیدا کردن راه‌حل‌ها و قوانین صحبت شد، ولی سۆالی که مطرح می‌شود این است که آیا همیشه این راه‌حل و قوانین توسط دانش‌آموزان اجرا می‌شود یا نه و با چالش‌های آن چگونه برخورد شود. در مورد این موضوع در مقاله آتی صحبت خواهیم کرد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: فرهانی  - تنظیم: داودی