تبیان، دستیار زندگی
فقه و اخلاق، با کمک یکدیگر انسان را در رساندن به مدارج عالی و کمالات یاری می دهند و چنانچه بین این دو تغایر یا تباینی وجود داشته باشد، انسان را در رسیدن به مدارج و کمالات اخلاقی ناتوان است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رابطه فقه و اخلاق

اخلاق


فقه و اخلاق، با کمک یکدیگر انسان را در رساندن به مدارج عالی و کمالات یاری می دهند و چنانچه بین این دو تغایر یا تباینی وجود داشته باشد، انسان را در رسیدن به مدارج و کمالات اخلاقی ناتوان است.


یکی از مباحث مهم فلسفه علوم، بررسی رابطه آنها با یکدیگر است، در این میان بررسی رابطه فقه و اخلاق از اهمیتی ویژه ای برخوردار است.

دراین نوشتار سعی بر آن است که این موضوع اجمالا مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

1- رابطه فقه و اخلاق، رابطه تأثیر و تأثر است.

یعنی فقه و اخلاق، با کمک یکدیگر انسان را در رساندن به مدارج عالی و کمالات یاری می دهند و چنانچه بین این دو تغایر یا تباینی وجود داشته باشد، انسان را در رسیدن به مدارج و کمالات اخلاقی ناتوان است.

2- فقه و اخلاق هر دو زیر مجموعه حکمت عملی می باشند و موضوع هر دو علم رفتارهای اختیاری انسان است.

3- فقه و اخلاق در منابع اصلی یعنی کتاب، قرآن، سنت - قول، فعل و تقریر رسول خدا - صلی الله علیه و آله - و ائمه اطهار علیهم السلام و حکم قطعی عقل که پیامبر درونی است با هم شباهت دارند ولی در اخلاق، فطرت و گوهر انسانیت به عنوان منبع مطرح است که در فقه خبری از آن نیست.

4- فقه و اخلاق در متد و روش استنباط، با هم شباهت دارند، یعنی در هر یک از آن دو در مرحله اول به قرآن کریم، سپس به سنت، حکم قطعی عقل و اجماع مراجعه و حکم فقهی و اخلاقی استنباط می گردد.

اهدافی که در فقه مطرح است یعنی تهذیب روح، تزکیه نفوس، اقامه عدل، رعایت مصالح بندگان از جهاتی رنگ و بوی اخلاقی دارند و به گونه ای با مسائل اخلاقی ممزوج شده اند که تشخیص مرز بین فقه و اخلاق را دچار مشکل کرده است و می توان ادعا کرد که این اهداف از نوع مسائل اخلاقی هستند ولی در اهداف و غایت فقه، ثواب و عقاب اخروی مطرح است که در هدف اخلاقی به ثواب و عقاب توجهی نشده است و فقط به اصلاح و معایب شخص و جامعه می پردازد

تفاوت روش فقیه و استاد اخلاق

روش فقیه و استاد اخلاق با سنت - قول، فعل و تقریر معصوم (علیهم السلام) - متفاوت است، فقیه در استنباط احکام شرعی روایت را از جهت سند و متن بررسی می کند و چنانچه از این دو جهت اشکال و ایرادی داشته باشد به آن عمل نمی کند و کنار می گذارد، ولی استاد اخلاق چون به دنبال کمالات نفسانی است به گونه فقها در سند و متن روایات دقت نمی کند و به روایات ضعیف عمل نموده و تکالیف اخلاقی و استنباط می کند.

5- اهدافی که در فقه مطرح است یعنی تهذیب روح، تزکیه نفوس، اقامه عدل، رعایت مصالح بندگان از جهاتی رنگ و بوی اخلاقی دارند و به گونه ای با مسائل اخلاقی ممزوج شده اند که تشخیص مرز بین فقه و اخلاق را دچار مشکل کرده است و می توان ادعا کرد که این اهداف از نوع مسائل اخلاقی هستند ولی در اهداف و غایت فقه، ثواب و عقاب اخروی مطرح است که در هدف اخلاقی به ثواب و عقاب توجهی نشده است و فقط به اصلاح و معایب شخص و جامعه می پردازد.

6- منشأ الزام در احکام و تکالیف فقهی و اخلاقی، اراده تشریعی خداوند سبحان است نه عقل و فطرت و وجدان و... که از سوی برخی از صاحب نظران اسلامی ارائه شده است.

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش احکام اسلامی تبیان


منابع:

مجله دین پژوهان، مهر و آبان 1381، شماره 10 (مطلبی از عنایت الله شریفی)

سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.