خودت را چگونه می بینی؟

به احتمال زیاد،هیچ یک از این موارد در حیطه اختیار و اراده انسان نیست و به صورت آگاهانه رخ نمی دهد. به نظر می رسد این رفتارها می تواند بازتابی از میزان علاقه ی هر فردی نسبت به خودش، باشد.

نکته مهم این است که انسان باید با تمام قدرت و تمرکزی که دارد، برای مثبت فکر کردن، تلاش کند و این می تواند از مهمترین عوامل، برای داشتن زندگی آرام و توام با شادمانی باشد.

آن دسته از افراد که تصویر ذهنی ناسالم و ضعیفی از خویش دارند، به نظر می رسد همواره با ندایی از درون خویش در ارتباط هستند که به آنها می گوید:"من شایسته هیچ چیز نیستم و خیلی بدشانسم."

کسی که دائما و به محض وقوع کوچکترین اتفاقی به این نحوه اندیشیدن رجوع می کند، به تدریج، شادی های درونی اش کمرنگ می شوند و چنانچه در موقعیت های استثنایی همچون سفر کردن، رفتن به مهمانی و یادگیری مهارت های جدید و...قرار گیرد، به طور ناخودآگاه و به واسطه ذهن نیمه هشیارش، همه این موقعیت ها را نادیده می گیرد و آنها را از دست می دهد.

اما وجود تصویر ذهنی غلط از خویشتن، دارای نشانه ها و رفتارهایی است که برخی از آنها را در ادامه می بینیم.

**حسادت

**صحبت های منفی درباره خود

**احساس گناه

**ناتوانی در ابراز تعارفات کلامی

**عم پذیرش تعارفات کلامی

**اهمیت ندادن به خواسته های درونی خویش

**سوال نکردن درباره خواسته های خود

**بدون دلیل خود را از آرامش محروم کردن

**ناتوانی در ابراز عواطف درونی

**ناتوانی در پذیرش محبت دیگران

**انتقاد از دیگران

**مقایسه کردن خود با دیگران

**عملکرد ضعیف در ایجاد سلامتی پایدار ¹

آنچه مسلم است اینکه ایجاد تغییر در رفتار، کاری دشوار است و جالب اینجاست که تصاویر ذهنی ناسالم و ضعیف درباره خویشتن، در اغلب اوقات قوی تر از تصاویر ذهنی مثبت در جهت حفظ و تداوم خویش، عمل می کنند. اما برای فردی که می خواهد برای نگهداری افکار مثبت تلاش کند و در مسیر اصلاح خویش حرکت کند، علاقه ای برای حفظ الگوهای سرزنش و تحقیر، وجود ندارد.

برای ایجاد این تغییر می توان چند راهکار ارائه داد:

اول: اینکه سعی کنید در رفتارها و روابط روزمره خود، از کلمات و عبارات تشکرآمیز، زیاد استفاده کنید.

دوم : اگر در شرایطی قرار گرفتید که حس خوبی نسبت به خود نداشتید سعی کنید درباره خود چیزی نگوئید و این بهتر از بیان کلمات منفی است.

سوم : وقتی موفق به انجام عملی مثبت و با ارزش می شوید، در درون خود به انجام این کار اعتراف کنید.

چهارم : باور کنید انسان جایزالخطا است و اگر ناخودآگاه مرتکب اشتباهی شدید، خود را دائما سرزنش نکنید و فکر نکنید فرد بیهوده و کم ارزشی هستید.

پنجم : به سلامتی جسم خود اهمیت دهید.

ششم : سعی کنید به اطرافیان خود بفهمانید که دوست دارید چه رفتاری را از جانب آنها ببینید و به این ترتیب خودتان را هم به آن رفتار نزدیک کنید.

هفتم : از هم نشینی با خوبان بهره برید.

هشتم: سعی کنید کتابهایی بخوانید و در جلساتی شرکت کنید که به شما انرژی مثبت دهد و شما را به سمت مثبت اندیشی تشویق کند.

فراموش نکنید که فکر کردن به چیزهایی که دوست دارید آنها را داشته باشید می تواند قدمی برای رسیدن به ان چیزها باشد و این نکته ای است که بارها گفته ایم و باز هم می گوئیم که همواره در زندگی خویش، سعی کنید تا چیزهای خوب و شایسته را در ذهن خود تداعی کنید و به این ترتیب دائما خود را به اندیشه های مثبت نزدیک کنید تا به این وسیله از زندگی لذت و بهره بیشتری ببرید و آرامش و شادکامی را تجربه کنید.

پی نوشت:

با اندکی تغییر:برگرفته از کتاب"راز شاد زیستن"نوشته اندرو متیوس

مطالب مرتبط:

باورهای‌تان را باور کنید

آرامش در همین نزدیکی ماست!

ذهنتان را بتکانید !

چرا به آرزوهایتان نمی رسید؟

اندیشه‌های من،زندگی من

غر زدن ممنوع!