تبیان، دستیار زندگی
زیباترین مناجات‏ها در دیار «صحیفه سجادیه» ماندگار می‏شوند. صحیفه سجادیه، سرزمین نور و خوشبختی است که همیشه مهیای ورود سالکان دلسوخته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شوقستانی از ذکر

امام سجاد

از چشم‏های آینه، می‏توان خواند که امروز، شفاف‏ترین مرحله سجاده است و هیچ رنگی، از احساس معطر سجاده زیباتر نیست.

از این پنجره‏هایی که رو به دقایق معنوی باز می‏شوند، می‏توان خواند که نیایش‏هایی از جنس بلور، در محراب چکیده شده است و هیچ انبساطی، فراتر از تصاویر جذبه‏های الهی نیست.

شوقستانی از ذکر «سبحان اللّه‏» پدید آمده است و دریاها، بوی قنوتِ «ربّنا» می‏دهند.

شعرها، کاروانی از پرنده و لبخندند که تا دیار خدا پر می‏کشند.

پایان بی‏قراری‏ها، خبری شاد است که درِ خانه حسین علیه‏السلام را می‏زند. گلسرودهایِ بشارت می‏آیند تا در محضر مادری عفیف، زانو بزنند.

برای خطِ سرخِ حسین علیه‏السلام ، ادامه‏ای مقدس‏تر از امروز نیست.

تلاوت حدیث بیداری

زین‏العباد علیه‏السلام آمده است و طغیان شیطان، باز ایستاده است روبه‏روی این تنومندیِ تعبد؛ روبه‏روی این همه صلابت ایمان، مقابل این روح شفاف.

صدا، صدایِ عارفانه‏های شب است که حدیث بیداری تلاوت می‏کند.

قافلهِ نافله‏ها را بنگر که از ثانیه‏های معصوم او می‏گویند.

مبارک است این نام و تکثیر غزل‏های پاک، بر صفحات روح بکر!

مبارک است این نام و نزول قطره‏های باران، بر کویرستان بشریت!

به راستی پناه جستن از خدا در برابر ستم و نادانی، بهترین فریاد مبارزه است؛ آن هنگام که نان و نادانی، مردم را در بند عافیت گرفتار می‏کنند و استبداد، بر غیرت دینی و انسانی مردم افسار می‏بندد

چه بار گرانی بودند روزها برای انسان؛ اگر حدیثی از طراوت لب‏هایش، دل‏ها را بهاری نمی‏کرد و «صحیفه سجادیه»اش نبود!

چه تلخْ‏منزلی بود دنیا؛ اگر یاد او فضا را چنین درخشان نمی‏کرد!

به این حقیقت پدید آمده در پهنه گیتی گوش فرا ده؛ به این فصل پرشکوفه و لبخند.

سلامی آفتابی داشته باش به این موسم «ارتباط با خدا».

نگاه کن! تبسم ملیحی بر لبان عبادت نقش بسته است.

زیباترین مناجات‏ها در دیار «صحیفه سجادیه» ماندگار می‏شوند. صحیفه سجادیه، سرزمین نور و خوشبختی است که همیشه مهیای ورود سالکان دلسوخته است.

نگاه کن، چگونه سجاده‏ها روی سنگفرش اشتیاق، نیایش‏های بکر را می‏سرایند! امروز، آکنده است از تپش‏های پردوام وصال.

امروز، سرشار است از عطشناکی واژه‏ها.

بوی ابدی‏ترین قصیده‏ها می‏آید. اوقات شریف، رنگ سبز نماز به خود گرفته‏اند و در قنوت‏های اشک‏ریز، صدای سوزناکی از «ربنا» می‏درخشد. زین العابدین، پلک وا کرده است.

پایان بی‏قراری‏ها، خبری شاد است که درِ خانه حسین علیه‏السلام را می‏زند. گلسرودهایِ بشارت می‏آیند تا در محضر مادری عفیف، زانو بزنند

میلاد عشق

کسی غوغای دل مرا به چنگ و دف می‏زند.

نمازم رنگ موسیقی گرفته.

دو صد قیام آواز می‏خوانم؛ دو صد نیاز در سماع آمده و دو صد سجده در ترنم و غزل می‏نشینم.

سجده می‏کنم به درگاه خدایی که تو زیبا سجده‏اش کردی.

ای تاریخ کربلا! ای پهلوان شام و ای معنای علوی بودن!

تو پیغام حسین علیه‏السلام بودی و چه زیبا پاس داشتی آخرین نماز او را.

به راستی پناه جستن از خدا در برابر ستم و نادانی، بهترین فریاد مبارزه است؛ آن هنگام که نان و نادانی، مردم را در بند عافیت گرفتار می‏کنند و استبداد، بر غیرت دینی و انسانی مردم افسار می‏بندد.

سلام خدا بر حسین علیه‏السلام و بر تو علی بن الحسین و بر یاران تو و پدر شهیدت، ای فرزند نماز و ای پدر دعا.

روز میلاد تو، روز پیوند نماز و جهاد است و روز یگانگی دین و حکومت. تو زندگی را با رنگ دعا در کام بشر ریختی؛ آن گاه که جماعت مسلمانان یا از ترس ظلم و استبداد بنی امیه، راه زهد و گوشه‏گیری پیش گرفته بودند و با دنیا کاری نداشتند و یا در علاقه دنیا و غنائم جنگ غرق بودند و معنویت و عبادت را با زندگی بیگانه می‏دانستند.

میلاد تو میلاد راز و نیاز است.

میلاد تو معنای زندگی عاشقانه است.

میلاد تو میلاد عشق است.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


محمدکاظم بدرالدین

حسین امیری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.