مسجد دیار دل
مسجد نمودى نیك از عرش برین است
مسجد تجلى گاه رب العالمین است
در آستین آسمان گر آفتابى ست
هر مسجدى خورشید تابان در زمین است
در مدح مسجد مثنویها مىتوان گفت
تنها یكى معراج ختم المرسلین است
پیغمبر پاكى، رسول راستى گفت:
مسجد خدا را خانه در روى زمین است
مسجد حریم عاشق و معشوق باشد
ماواى محبوب است و بیتالعاشقین است
صاحبدلان با صد زبان گفتند و گویند
مسجد دیار دل، منار نشر دین است
اى آن كه دنبال دیار دوست هستى
رو مُحرم مسجد بشو، مقصد همین است
در سیر سبز زندگى منزل به منزل
هرجا روى مسجد محل بهترین است
محكم تر از مسجد پناهى نیست جان را
هر مسجدى در جاى خود حصن حصین است
تا تشنهاى دل داده در دشت طلب هست
هر مسجدى مصداقى از حبل المتین است
البته میدان جهاد اكبر اینجاست
محراب مسجد خود شكاران را كمین است
در سنگر سجاده با شمشیر اخلاص
خصمى كه باید كشت، این نفس لعین است
هر لحظه باید خیبر خود را شكستن
اصلى كه در معناى محراب است، این است
با تیر تكبیر و تشهد مىتوان كشت
چشم چراغى را كه شرك است و دوبین است
در وصف مسجد عابدى شعرى طلب كرد
گفتم حریم حضرت حق المبین است
خلوتگه یار است و میقات ملاقات
داماد دل را حجلهاى بس دلنشین است
از مسجد آمد هم ز مسجد رفت مولا
مسجد شهادتگاه مولى المتقین است
تا بود مسجد بود على را خانه عشق
یعنى كه مسجد خانه یعسوب دین است
در خانه حق رستم از هر آن كه جز اوست
این ناله ی مولا امیرالمومنین است
تا ناله " فزت و رب الكعبه" سر داد
معلوم شد هنگامهاى بس سهمگین است