امام باقرعلیه السلام و تربیت فرزند
آداب تربیتى پس از تولد
تاثیر شیر مادر در تربیت
كودك و نیاز به محبت
ستایش از فرزند صالح
والدین و نصیحت فرزند
اهمیت آرامش خانواده در تربیت
نقش تربیتى عمل والدین و مربیان
تربیت معنوى فرزندان
تربیت اساسىترین مساله انسان است كه بدون آن به سعادت دنیا وآخرت نایل نمىگردد. معصومین علیهم السلام همچنان كه در سایرابعاد زندگى، چراغ هدایت پیروان خود بودهاند در زمینه تربیت نیز بهترین و مطمئن ترین الگویند. این مقاله بر آنست تا نكاتى از دفتر زرین دیدگاهها و سیره تربیتى یكى از آن بزرگواران یعنى امام باقرعلیه السلام را به پیروان آن حضرت تقدیم نماید.
الف- آداب تربیتى پس از تولد:
از امتیازات تربیت اسلامى این است كه در آن علاوه بر زمینه سازى مناسب در قبل از تولد فرزند و بلكه پیش از ازدواج والدین، تربیت از آغازین لحظه تولد به طور عملى شروع مىشود و آداب و سنن ویژهاى نسبت به نوزادان سفارش شده است كه در اینجا به برخى از آنها كه در كلمات گوهربار امام باقر(ع) مورد توجه واقع گردید اشاره مىشود.1و2- گفتن اقامه در گوش و باز كردن كام نوزاد با آب فرات:
امام باقر(ع) فرمودند: «شایسته است كام نوزاد با آب فرات بازگردد و در گوشش اقامه گفته شود.»(1)3و4- عقیقه و نامگذارى:
آن حضرت فرمودند: «هرگاه براى شما فرزندى به دنیا آمد در روزهفتم اگر پسر است گوسفند نر و اگر دختر است گوسفند ماده برایشعقیقه كنید و از گوشت آن به قابله بدهید و در روز هفتم او را نامگذارى كنید.(2) نكته مهم در نامگذارى انتخاب نام نیكو و پرهیز از نامهاى ناخوشایند است. زیرا نام نیكو مایه سرور فرزند و نام ناخوشایند باعث نگرانى و دغدغه خاطر او مىگردد، امام باقر(ع) در سخنان خود برخى از نامهاى نیكو و غیر نیكو را بیان كردهاند. آن حضرت در این زمینه فرمودند: «اصدق الاسماء ما سمى بالعبودیه و افضلها اسماء الانبیاء.»(3) صادقترین نامها، نامهایى است كه بندگى خداوند را تداعى نماید و بهترین آنها نامهاى پیامبران است.ب- تاثیر شیر مادر در تربیت
در تربیت فرزندان، والدین نخستین نقش را دارا هستند، این نقش و تاثیر در مقاطع گوناگون سنى یكسان و هم اندازه نمىباشد بلكه در مقاطع و مراحلى از تربیت نقش پدر برجسته تر و در مراحل دیگرى نقش مادر تعیین كننده تر است و در یك دیدگاه كلى مىتوان گفت كه تا پیش از سن نوجوانى به ویژه در دوران جنینى و شیرخوارگى نقش مستقیم مادر در تربیت فرزند بیشتر از پدر خواهد بود و از دوره نوجوانى به بعد به خصوص در مورد پسران نقش پدران مهمتر است، البته این بدان معنا نیست كه نقش پدر در دوران كودكى و نقش مادر در دوران نوجوانى و جوانى ناچیز و كم رنگ باشد بلكه مقصود بیان برجستگى نقش و تاثیر بیشتر هر یك در یك مرحله خاص است. بنابراین یكى از مقاطع مهم مقطع شیرخوارگى است كه در آن، مادر نقش مستقیم و اساسى را دارد. در این مقطع شیردادن مهمترین عامل ارتباط نوزاد با مادر است، شیر مادرعلاوه بر نقش مهمى كه در تغذیه و بهداشت جسمانى نوزاد دارد عامل ایجاد و انتقال بعضى ویژگیها به فرزند نیز مىباشد و ما به دو نمونه از آنها كه در سخنان امام باقر(ع) بیان شده، اشاره مىكنیم: 1- حماقت و كودنى: امام باقر(ع) فرمود: «لا تسترضعوا الحمقاء فان اللبن یعدى و ان الغلام ینزع الى اللبن یعنى الى الظئر فى الرعونه و الحمق.» زنان كودن را دایه فرزندانتان قرار ندهید زیرا از طریق شیر حماقت و كودنى به آنها منتقل مىشود.(4)2- زیبایى و زشتى: آن حضرت فرمودند: «دایههاى زیبا براى فرزندانتان انتخاب كنید و از دایههاى زشت رو بپرهیزید زیرا چه بسا شیر انتقال دهنده (زشتى و زیبایى) باشد.»(5) نیز در حدیث دیگرى فرمود: «بر شما باد به انتخاب دایههاى نظیف و زیبا، زیرا شیر انتقال دهنده (زیبایى) است.»(6)
ج- كودك و نیاز به محبت:
محبت از ضرورى ترین نیازهاى عاطفى فرزند در دوران كودكى است و بدون توجه به آن كودك به رشد عاطفى مناسب نایل نمىشود، این نیاز، براى كودك به شكلهاى گوناگون قابل پاسخگویى است كه مىتوان به بوسیدن كودك، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبتآمیز، خریدن هدیه و اسباب بازى و... اشاره كرد. امام باقر(ع) در فرصتهاى مناسب از طریق در آغوش گرفتن و بیان جملات محبتآمیز، محبت خود را به كودك خردسالش امام صادق(ع) نشان مىدادند و از این طریق به نیاز عاطفى او پاسخ مىگفتند، محمد بن مسلم از اصحاب بزرگ آن حضرت نقل مىكند كه من در خدمت امام باقر(ع) بودم؛ در این هنگام فرزند(خردسال-) ش جعفر(ع) وارد شد و بر سراو ذؤابه(7) و در دستش عصایى بود كه با آن بازى مىكرد. امام باقر(ع) او را به گرمى در آغوش گرفت و به سینه خود فشرد و خطاب به او فرمود: « پدر و مادرم به فدایت باد (با این چوب) كار لهو انجام مده و بازى مكن، سپس فرمود:«اى محمد، پس از من او امام توست. از او پیروى كن و از دانش او استفاده نما، به خدا سوگند اوهمان صادقى است كه رسول خدا(ع) او را توصیف نمود كه شیعیان او در دنیا و آخرت پیروزند و دشمنانش در زمان هر پیامبرى ملعونهستند. در(این هنگام) جعفر(ع) خندید و صورتش قرمز گردید، آنگاه امام باقر(ع) به من فرمود: از او سؤال كن، من از او پرسیدم اى پسر رسول خدا، خنده از كدام عضو بدن منشا مىگیرد. جعفر(ع) فرمود: اى محمد، عقل از قلب، اندوه از كبد و نفس از ریه و خنده از طحال منشا مىگیرد. (وقتى این پاسخ را از اوشنیدم) از جایم برخاستم و او را بوسیدم.»(8)د- ستایش از فرزند صالح:
ستایش بجا از فرزند و كارهاى نیك او باعث احساس موفقیت و توانایى و نیز موجب انگیزه قوى براى تكراركارهاى خوب و رشد بیشتر او مىگردد. به خصوص اگر این تمجید به موقع و درحضور كسانى باشد كه آگاهى آنها از رفتار شایسته فرزند براى او مهم باشد. على بن حكم به نقل از طاهر یكى از اصحاب امام باقر(ع) نقل مىكند. من در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم كه فرزندش جعفر(ع) وارد شد. امام باقر(ع) در بارهاش فرمود: «او بهترین مخلوقات خداوند است.»(9) در این حدیث ملاحظه مىشود كه امام باقر(ع) در نزد صحابى خود فرزندش را كه صلاحیت و شایستگى لازم را داشته به بهترین وجه ممكن ستوده است.ه- والدین و نصیحت فرزند:
نصیحت فرزندان و صحبت كردن با آنها علاوه بر آن كه والدین ازطریق آن مىتوانند رهنمودهاى مهم و اساسى را ره توشه زندگى فرزندانشان قرار دهند مىتواند یك نوع زمینه ایجاد ارتباط صمیمى بین والدین و فرزندان را فراهم نماید و از این طریق والدین به خصوص پدر، مىتوانند به فرزند نزدیك شوند و در یك فضاى صمیمى و عاطفى، ضمن آگاهى از مشكلات و خواستههاى فرزندان رهنمودهاى لازم را به آنها ارائه دهند. امام باقر(ع) نیز در فرصتهاى مناسب با فرزندان خود صحبت مىكردند و گاهى به شكل گروهى و عمدتا به شكل فردى به نصحیت آنها مىپرداختند كه به نمونههایى از آنها اشاره مىكنیم:1- اسماعیل بن خالد نقل مىكند كه از امام باقر(ع) شنیدم كه فرمود: پدرم ابو جعفر(ع) ما (فرزندان) را جمع مىنمود و به ما مىفرمود: اى فرزندان از تعرض نسبت به حقوق دیگران بپرهیزید، بر مشكلات و سختیها صبر پیشه كنید و اگر خویشان شما را به كارى كه ضررش براى شما بیش از نفعش باشد دعوت كردند اجابت نكنید.»(10)
2- از جمله سفارشهاى آن حضرت به فرزندش امام صادق(ع) این جملات است: «خداوند سه چیز را در سه چیز دیگر پنهان كرده است، رضایش را در اطاعت مخفى كرد پس هیچ طاعتى را كوچك نشمار، شاید كه رضایتش در همان طاعت باشد. خشم و غضبش را در معصیت پنهان نمود پس هیچ نوع معصیتى را كوچك نپندار، شاید كه غضبش در همان باشد. و اولیاء خود را در میان بندگانش پنهان كرد، پس احدى از بندگان او را حقیر مدان كه شاید همان بنده ولى او باشد.»(11)
3- آن حضرت به فرزندش فرمود:« فرزندم از كسالت و اندوه بپرهیز كه این دو كلید هر شرى مىباشند، زیرا اگر سست و تنبل باشى به اداى حق نخواهى پرداخت و اگر محزون و اندوهناك باشى بر حق، صبر پیشه نخواهىكرد.»(12)
4- سفیان ثورى نقل مىكند كه امام صادق(ع) را ملاقات كردم و از او خواستم مرا نصحیت كند... آن حضرت فرمود: اى سفیان! پدرم مرا به سه چیز سفارش و از سه چیز برحذر داشت، از جمله آن سفارشات این بود كه فرزندم، هر كه با رفیق بد همراه شود سالم نمىماند و هر كه در محلهاى اتهام برود مورد اتهام قرار مىگیرد و هر كه بر زبان خود كنترل نداشته باشد پشیمان مىشود.»(13)
و- اهمیت آرامش خانواده در تربیت:
تردیدى نیست كه خانواده نقش اساسى در تربیت فرزند دارد و پرورش صحیح فرزندان بدون توجه جدى والدین به این امر مهم و ایجاد فضاى مناسب و آرام براى آن میسر نیست. نا بسامانى خانواده، اختلاف و نزاعهاى والدین، عدم رابطه صمیمى میان اعضاى خانواده به ویژه والدین، فقدان امنیت و آرامش لازم در جامعه كوچك خانواده، تربیت صحیح فرزند را به مخاطره مىاندازد. از این رو در مبحث حسن خلق در روایات، بیش از هر مورد دیگرى در باره خوش رفتارى پدر خانواده با اهلش تاكید شده است و این حاكى از آن است كه خوش رفتارى در كانون خانواده اهمیت ویژه دارد و آثار مثبت آن فراتر از خوش رفتارى با افراد دیگر است، زیرا در جامعه كوچك خانواده افراد كاملا با هم در ارتباط هستند و بر یكدیگر تاثیر مىگذارند و چتر آثار مثبت خوش رفتارى و پیامدهاى سوء بد رفتارى بر سر همه اعضاى خانواده پهن مىگردد ودر یك كلام خوش رفتارى در كانون خانواده آثار تربیتى فراوان و بد رفتارى پیامدهاى سوء بىشمار به همراه دارد. امام باقر(ع) در زمینه اهمیت خوش رفتارى در كانون خانواده فرموده است:«... من حسن بره باهله زید فى عمره.»(14) هر كس احساس و ملاطفتش را نسبت به خانوادهاش نیكو گرداند عمرش طولانى مىگردد. در این حدیث شریف تعبیر لطیف و ظریف «من حسن بره» دلالت بر آن دارد كه نه تنها احسان و ملاطفت نسبت به خانواده پسندیده و لازم است بلكه مىبایست براى تاثیر بیشتر، این احسان و ملاطفت به نیكویى و بهترین وجه انجام گیرد.ز- نقش تربیتى عمل والدین و مربیان:
مربیان موفق در جهاد مقدس تربیت بیش از آن كه به گفتار دعوت به نیكى كنند با عمل صالح دعوت كردهاند، پیش از آن كه سخن بگویند عمل نمودند، پیش از آن كه به تربیت دیگران اقدام كنند به اصلاح خویش پرداختند، بنابراین والدین كه خود اولین مربیان فرزندان هستند مىبایست با زبان عمل با فرزندانشان سخن بگویند، فرزندان باید در عمل ببینند كه والدین به آنچه مىگویند پاى بند هستند و خود عمل مىكنند و گفتارشان با عملشان مطابقت دارد. به نظر مىرسد كه اساسىترین عامل تربیتى معصومان علیهمالسلام و در واقع مهمترین راز موفقیتشان در تربیت فرزندان همان تربیت با عمل و پاى بندیشان به آنچه مىگفتند بوده است و این شیوه در سیره تربیتى امام باقر(ع) نیز كاملا آشكار است، فرزندان آن حضرت با دیدن اعمال پدر براى انجام اعمال صالح و رفتار درست الگو مىگرفته و به راز بندگى خداوند دست مىیافتند. در ذیل به ذكر دو نمونه از رفتارهاى آن حضرت اكتفا مىكنیم:1- امام باقر(ع) و صدقه به فقراء: از فرزند بزرگوار آن حضرت نقل شده است كه روزى بر پدرم وارد شدم و مشاهده كردم كه در آن روز پدرم هشت هزار دینار به تهى دستان مدینه صدقه دادهاند و اهل خانهاى را كه تعداد آنها به یازده نفر مىرسید آزاد كرده است.»(15)
2- اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل كرده است: من پیوسته رختخواب پدرم را پهن مىكردم و منتظر مىماندم تا ایشان به رختخواب بروند و بخوابند، سپس برمىخاستم و به رختخواب خود مىرفتم، شبى آن حضرت تاخیر كردند و من در طلب او به مسجد رفتم، در حالى كه مردم خواب بودند، او را در حال سجده دیدم وغیر او كسى در مسجد نبود. من صداى او را مىشنیدم كه مىگفت:«سبحانك اللهم انت ربى حقا حقا، سجدت لك یا رب تعبدا و رقا، اللهم ان عملى ضعیف فضاعفه لى، اللهم قنى عذابك یوم تبعثعبادك و تب على انك انت التواب الرحیم.»(16)
ح- تربیت معنوى فرزندان:
تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است كه به عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگراست. این نوع تربیت كه شامل پرورش بعد معنوى انسان و فراهم نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاكید ائمه علیهم السلام بوده است و آن بزرگواران در تمام صحنههاى زندگى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مىدادند و براى تحقق آن از شیوههاى خاص بهره مىگرفتند كه به نظر مىرسد از مهمترین شیوهها، دو شیوه (ذكر و دعا) است و هر چند دعا نیز یك نوع ذكر تلقى مىشود اما از آنجا كه درتربیت معنوى عنصرى كلیدى و مهم است از آن به عنوان یك شیوه جداگانه یاد مىكنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این دو شیوه به شكل خاصى بهره جستند.1- ذكر و یاد خدا:
ذكر كه عبارت از توجه قلبى انسان نسبت به خداوند است و گاهى در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مىشود. نقش بسیار مهمى درتربیت بعد معنوى انسان دارد. ابن قداح از امام صادق(ع) نقل كرده كه «پدرم (امام باقر-ع-) بسیار یاد خدا مىنمود، همراه او راه مىرفتم او را در حال ذكر مىدیدم با او غذا مىخوردم او را در حال یاد خداوند مىدیدم، با مردم سخن مىگفت و این كار او را از یاد خدا غافل نمىكرد. من مشاهده مىكردم كه زبان او مدام در حال گفتن ذكر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مىنمود وما را به ذكر و یاد خدا امر مىفرمود و این كار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر كدام از ما كه قرائت قرآن آموخته بود به خواندن قرآن و هر كدام كه قرآن نیاموخته بود به گفتن ذكر امرمىنمودند.»(17) این حدیث در بردارنده دو نكته مهم است. نخست آن كه بر مطابقت گفتار با عمل حضرت دلالت دارد و نشان مىدهد كه امام ابتدا خود عمل مىنمودند و از ذكر گفتن غافل نمىشدند و بعد فرزندانشان را به ذكر و یاد خدا امر مىنمودند. نكته دوم آن كه نباید فرزندان را به حال خودشان رها كرد بلكه مىبایست ضمن حفظ آزادى حساب شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به انجام كار نیك مشغول نمود.2- دعا:
دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت بعد معنوى انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مىكند و در پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت سیراب مىگرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مسالهاى پدرم را محزون مىكرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مىنمود. آنگاه خود دعا مىكردند و آنها آمین مىگفتند.»(18) همچنین برید بن معاویه عجلى نقل مىكند:«هرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلى جمع مىنمودند و این چنین دعا مىكردند «اللهم انى استودعك نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارك، اللهم لا تسلبنا نعمتك ولا تغیر ما بنا من عافیتك و فضلك.» پرودگارا خود و اهلم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تو سپردهام، پروردگارا ما را حفظ كن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضیلت را نسبت به ما تغییر مده.»(19)از دو حدیث بیان شده معلوم مىشود كه آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مىگردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مىداد كه باید در تنهایى و هنگام مشكلات بر خداوند توكل نمود و تنها از او در خواست كمك نمود.
پىنوشت ها:
1- وسایل الشیعه، ج 15، ص 138، ح 2.2- همان، ص 151، ح 11.
3- همان، ص 124، ح 1.
4- تهذیب الاحكام، ج 8، ص 110، ح 375.
5- الكافى، ج 6، ص 44، ح 12.
6- التهذیب، ج 8، ص 110/ الكافى، ج 6، ص 44، ح 13.
7- الذؤابه، طرف العمامه و السوط ، و فى الحدیث، كان ابى یطول دوائب نعلیهاى اطرافها (مجمع البحرین، ج 2، ص 57) اما در فرهنگهاى عربى به فارسى آن را به «زلف و گیسو» معنا كردهاند.
8- بحارالانوار، ج 47، ص 15، ح 12؛ به نقل از كفایة الاثر، ص321.
9- همان، ص 13، به نقل از ارشاد مفید.
10- حلیة الابرار، ج 2، ص 126.
11- كشف الغمه، ج 2، ص 360؛ سیرة الائمة الاثنى عشر، ج 2، ص230-229.
12- همان، ص 344.
13- الخصال، صدوق، ص 169.
14- تحف العقول، ص 216/ ائمتنا، ج 1، ص 365.
15- بحارالانوار، ج 46، ص 290.
16- حلیةالابرار، ج 2، ص 112.
17- الكافى، ج 2، ص 299/ بحارالانوار، ج 46، ص 8-297/ حلیةالابرار، ج 2، ص 111-110.
18- بحارالانوار، به نقل از الكافى، ج 2، ص 487.
19- حلیة الابرار، ج 2، ص 134.