تبیان، دستیار زندگی
تازه به این محل کار آمده‌اید و می‌خواهید تأثیری مثبت روی رئیستان بگذارید. این خیلی خوب است، اما ممكن است برخی از كارهای شما، ناخواسته رئیستان را آزار دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رئیستان را آزار ندهید!


تازه به این محل کار آمده‌اید و می‌خواهید تأثیری مثبت روی رئیستان بگذارید. این خیلی خوب است، اما ممكن است برخی از كارهای شما، ناخواسته رئیستان را آزار دهد.


مدیر

حقیقت این است که وقتی وارد دنیای حرفه ای می‌شوید، بعضی عادات شخصی خودتان را هم وارد کار می‌کنید که ممکن است خوشایند رئیستان باشد یا نباشد؛ و این احتمال وجود دارد که شما دیدگاه درستی در مورد تفاوت آن نداشته باشید.

محیط شرکت، طبق روال از قبل مقرر شده و ثابت عمل می‌کند و برای کارکرد خوب و بهره‌ور، بر الگوها، سیستم‌ها، چرخه‌ها، و پروسه‌های مختلف متکی است. چنین جوی، رفتارهای مختلفی در هر فرد ایجاد می‌کند. واقعیتی که فراموش کردن آن خیلی آسان‌تر از به خاطر داشتن آن است.

همین طور که سعی می‌کنید جای پایتان را در شرکت محکم کنید، عاقلانه است که به خاطر داشته باشید که ایجاد عادت‌های خوب، نیاز به تلاش بسیار دارد؛ درحالی‌که عادت‌های بد، خیلی سریع در انسان رشد می‌کند.

پس قبل از اینکه این عادت‌ها در شما ریشه بدواند، بهتر است با انواع مختلف عادت‌های بدی که کارفرما و رئیس از آن‌ها متنفر است آشنا شده و از پرورش یافتن آن‌ها جلوگیری کنید.

انگیزه نشان نمی‌دهید

هیچ رئیسی دوست ندارد مجبور باشد مدام به شما بگوید که چه باید بکنید و چه نکنید. این کار علاوه بر اینکه وقت‌گیر و خسته‌کننده است، اعتماد و اطمینان او را به توانایی‌هایتان از بین می‌برد. این رفتار نشانه تنبلی است و رئیس‌ها از آن متنفرند.

نباید این قدر صبر کنید تا رئیس به شما بگوید چه باید بکنید، مخصوصاً در ساعت استراحت شرکت. وقتی رئیس ببیند در ساعت استراحت به جای گشت و گذار بیخود در اینترنت، با ابتکار یک قفسه از فایل‌ها را به ترتیب الفبا می‌چینید، مطمئناً نظرش در مورد شما عوض می‌شود.

وقتی خودتان را فردی بی‌انگیزه نشان دهید، ناخودآگاه رئیستان نظری منفی به شما پیدا می‌کند. رئیستان احتمالاً خیلی در کارش سرمایه گذاری کرده است، به همین خاطر چیزی که خیلی او را ناراحت می‌کند، این است که شما به کارتان بی‌علاقه و بی‌انگیزه باشید.

وقتی رئیس ببیند در ساعت استراحت به جای گشت و گذار در اینترنت، با ابتکار یک قفسه از فایل‌ها را به ترتیب الفبا می‌چینید، مطمئناً نظرش در مورد شما عوض می‌شود.

انگیزه بیش از حد دارید

از طرف دیگر باید مراقب باشید که بیش از حد هم انگیزه نشان ندهید! مهم نیست که این انگیزه زیاد از جاه طلبی شما باشد یا انرژی زیادتان یا حتی میل به خشنود کردن. این هم یکی از رفتارهایی است که رئیس زیاد از آن خوشش نمی‌آید.

مراقب باشید کارهایی که به شما محول می‌شود را بیش از حد و افراطی انجام ندهید. واقعاً نیازی به این کار نیست. وقتی می‌خواهید این احساس را ایجاد کنید که فردی سخت کوش و خلاق هستید، ممکن است دیگران تصور کنند بی کفایت هستید: چه لزومی دارد به جای اینکه وقتتان را صرف اضافه کردن رنگ و نمودار به تکالیف تحقیقی‌تان بکنید، چرا آن ‌را صرف انجام کارهای دیگر نمی‌کنید؟

خطر دیگر نشان دادن انگیزه زیاد، این است که نسبت به ساختار درجه بندی، بی‌حرمتی کنید. وقتی بالاتر و پایین‌تر از حد وظایفتان پیش بروید، این احتمال وجود دارد که این وسط پا روی دم شیر هم بگذارید!

بهانه‌گیری می‌کنید

این یکی از آزاردهنده‌ترین رفتارهایی است که رئیس از آن متنفر است. اگر برای او بهانه بیاورید، به این معنی است که از وظیفه‌ای چشم پوشی کرده‌اید و با این بهانه‌ها می‌خواهید از این غفلت و اهمال کاری، دفاع کنید. «من نتوانستم فلان کار را انجام بدهم، چون در راه پنچر شدم و وقتی به خانه رسیدم دیگر خیلی دیر شده بود.» این گفته چه درست باشد و چه غلط، چیزی که رئیستان می‌شنود این است: «تقصیر من نبوده، پنچر شدن ماشین باعث شد نتوانم کارم را انجام دهم.» چیزی که برای رئیستان مهم است این است که کار را انجام نداده‌اید، همین.

سرانجام باید تفاوت بین بهانه و توجیه را بدانید. اولی دنبال معاف کردن خود از تقصیر است، اما دومی به دنبال روشن کردن ابهام است. جزئیات غیر لازم که به بهانه بال و پر می‌دهد فقط ابهام بیشتری ایجاد می‌کند و نکته اصلی را كه اشتباه شما بوده، عنوان نمی‌کند. وقتی اشتباهتان را عنوان کنید، با فهمیدن و قدم گذاشتن برای اصلاح آن، تنها چیزی است که برای رئیستان مهم است.

اگر برای رئیس خود بهانه بیاورید، به این معنی است که از وظیفه‌ای چشم پوشی کرده‌اید و با این بهانه‌ها می‌خواهید از این غفلت و اهمال کاری، دفاع کنید.

و آخر اینکه، باید در مقابل پرو بال دادن به بهانه‌هایتان مقاومت کنید. ممکن است برای ایجاد راه حلی برای خلاص کردن خود از گیر و دار، این بهانه‌ها را می‌تراشید، اما با این کار مشکلات دیگری برای خودتان درست می‌کنید.

شکوه و شکایت می‌کنید

گله و زاری و آه و ناله، مترادف‌هایی منطقی برای شکایت کردن است؛ و هیچ کس، به ویژه رئیستان، علاقه ای به شنیدن این‌ها ندارد. این هم یکی از رفتارها و عادت‌هایی است که رئیس از آن‌ها متنفر است.

فقط به این خاطر که رئیستان هم در همان جا کار می‌کند و پول بیشتری در می‌آورد، به این معنا نیست که در بعضی جوانب کار، مثل شب دیر ماندن سر کار، از شما کمتر زحمت می‌کشد. او هم برای خود زندگی دارد و می‌داند که چه موقعیت‌هایی در اداره بدون تذکر شما، خوشایند نیست. باید تا می‌توانید از به زبان آوردن این قبیل عبارات خودداری کنید: «اَه خیلی سخت است» یا «من یه ساعت پیش با کسی قرار داشتم باید می‌رفتم.»

قبل از اینکه دهانتان را باز کنید، باید فرق بین شکایت و انتقاد را بدانید. شکایت خیلی شخصی است و همه می‌توانند شکایت کنند. انتقاد، نیازمند تلاش است چون باید سازنده باشد، یعنی قصد اصلاح چیزی را داشته باشد. اگر حرفی که می‌خواهید به زبان بیاورید، راه حلی را ارائه نمی‌دهد و اگر پیش پا افتاده و معمولی باشد، حتی نمی‌تواند از یک راه حل دفاع کند. پس این‌طور حرف‌ها را برای وقتی نگه دارید که خانه هستید، نه محل کار.

مدیر

زیاد سۆال می‌پرسید

به طور طبیعی سۆال کردن چیز بدی نیست، مخصوصاً وقتی بخواهید قبل از انجام کاری که به شما محول شده، ابهامات خود را برطرف کنید. در واقع باید همه را به سۆال کردن ترغیب کرد. اما سۆال کردن بیش از حد، به ویژه سۆالات احمقانه، رفتار و عادتی است که رئیس از آن متنفر است و ممکن است باعث عصبانی کردن او شود.

این کار باعث هدر دادن وقت رئیس و نشانه بی‌کفایتی و بی‌عرضگی شما است. همچنین هوش و ذکاوت شما را هم زیر سۆال می‌برد. این کار باعث می‌شود مدیر قبل از محول کردن کاری به شما به خاطر بیاورد که بار قبل به یک نفر نیاز داشتید که دست شما را بگیرد و به شما بگوید چه بکنید و چه نکنید. رئیس‌ها معمولاً به کارمندانی ارزش می‌گذارند که آنقدر کاردان و چاره‌ساز باشند، که بتوانند پاسخ این گونه سۆال‌ها را خودشان پیدا کنند.

عادت‌های بد را کنار بگذارید

بدون استثناء یک اصل در همه این عادت‌ها جاری است و آن اولین دلیلی است که باعث می‌شود رئیس از آن‌ها متنفر باشد: همه این عادت‌ها به طریقی زمان و مکانی از رئیس را اشغال می‌کنند که در مالکیت شما نیست. با تلف کردن وقت او، او را از کار دیگرش انداخته‌اید و او احتمالاً همیشه دلیل آن را به خاطر خواهد داشت.

ممکن است ببینید که برخی افراد، حتی باتجربه‌ترین افراد اداره، عادت‌ها و رفتارهایی که رئیس‌ها از آن متنفرند را ادامه می‌دهند. تعجب نکنید اگر دیدید همین افراد هستند که مدام از سقف شیشه‌ای شرکت شکایت می‌کنند و نمی‌توانند دیگران را به کاری ترغیب و تشویق کنند و به ندرت ترفیع می‌گیرند.


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: baharrrrr88