تبیان، دستیار زندگی
خاطراتی از حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل از پدر بزرگوارشان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات پسر از پدر (2)

حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد فاضل

بیداری مرجعیت شیعه

در روز دو شنبه 22/5/86 از طریق اخبار مساله ادعای ارتباط فردی به نام عرفانیان با وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و دروغها و تهمتها و انحرافهایی را که به وجود آورده برای مردم مطرح نمودند .

من به یاد چند سال پیش افتادم که این شخص پنج نفر را از تهران به قم فرستاده بود که متاسفانه یکی از آنها یک روحانی پیرمردی بود و بقیه از افراد کاسب و بازاری ، در عصر یکی از روزها به دفتر ما آمدند و گفتند می خواهیم با آقا ملاقات کنیم و مطلب بسیار مهم و خصوصی با ایشان داریم .

گفتم ایشان عصرها به دفتر تشریف نمی آورند - معمولا قبل از ظهر هر روز به مدت دو ساعت تشریف می آورند و با تمام کسالتهایی که داشتند به این امر حتی در گرمای تابستان مقید بودند - بالاخره از این گروه سوال کردم که مطلب چیست ؟ ابتدا از ذکر آن امتناع نمودند و گفتند : فقط باید با پدر شما ملاقات کنیم و مطلب بسیار خصوصی است . من به آنان به صورت محکم گفتم چنانچه مطلبی دارید بیان کنید والا تشریف ببرید .

آنها بعد از مشورت کوتاهی گفتند : ما از طرف شخصی به نام عرفانیان که در تهران است آمده ایم و ایشان کسی است که در تمام سه وقت نماز خود را به جماعت پشت سر امام زمان علیه السلام می خواند و امام به ایشان فرموده به آقای فاضل لنکرانی پیغامی را برسانید و گفتند امام یک پیام دیگری را برای یکی از مراجع دیگرهم توسط این فرد داده که ما قبل از آمدن به اینجا خدمت ایشان رفته ایم و ایشان با توجه کامل به این مطالب گوش دادند.

به آنها گفتم می توانید بگویید چه پیامی برای آن مرجع محترم داده شده وآنها یک نوشته بسیار بدخط به زبان فارسی را نشان من دادند که در آن آمده بود : آقای ... چرا با مادر من زهرا مخالفت می کنی باید هرچه زودتر از فتوایی که نمی توان در نماز شهادت به عصمت حضرت زهرا داد؛ دست برداری .

من قبل از آنکه پیام مربوط به والد راحل رضوان الله تعالی علیه را بشنوم به آنها گفتم : چرا امام زمان به خط فارسی مرقوم داشته اند و چرا اینقدر بد خط ؟

و ظاهرا چند غلط ادبی هم در همان چند سطر کوتاه وجود داشت . از این مطلب عبور کردم به آن روحانی پیرمرد گفتم شما که در حوزه علمیه تحصیل نموده ای چرا چنین مطالب دروغی را باور کرده ای ؟

او گفت این شخص با سایر مدعیان رویت تفاوت دارد و اساسا دنبال شهرت و مقام و... نیست . به او گفتم مگر نخوانده ای که امام زمان علیه السلام به نایب خاص چهارم خود فرمودند بعد از تو دیگر کسی مرا نمی بیند و هر کس که ادعای رویت مرا بنماید او را تکذیب کنید و او افترا زننده و کذاب است ؟

آیا من فرمایش امام زمان را بپذیرم یا کلام این شخص را ؟ پیرمرد نتوانست جوابی بدهد و به من گفت شما از خیلی حقایق خبر نداری و مطمئن هستم اگر این پیام را به پدرتان برسانید حقایق بزرگی برای شما روشن می شود و شما هنوز از ارتباط خاص پدر خودت با امام زمان هم خبر نداری !!!

در میان آن اشخاص یک نفر به من رو کرد و گفت حاج آقا جواد شما مرا به یاد می آورید ؟

گفتم : خیر .

گفت من در سال 61 - 62 در مدرسه رضویه پیش شما کتاب معالم را خوانده ام و من طلبه بودم و شما در آن زمان اعتقادات خوبی داشتید چرا الان این طور حرف می زنید ؟

با تعجب به او گفتم اگر از حوزه بیرون نرفته بودی و درست درس خوانده بودی امروز گرفتار این دام نمی شدی .

بالاخره بعد از این بگو مگوها آنها گفتند شما امانتدار خوبی باشید و پیام را به پدرتان برسانید و ببینید ایشان چه می فرمایند ؟

گفتند پیام این است که امام زمان علیه السلام به آقای عرفانیان فرموده اند به آقای فاضل سلام مرا برسان و بگو آن شب طوفانی را به یاد داشته باشید !!!

من هم گفتم فردا خدمت ایشان خواهم گفت و شما فردا ظهر جواب را از من بگیرید.

روز بعد وقتی خدمت والد راحل رضوان الله تعالی علیه رسیدم و قضیه را نقل کردم ایشان بسیار متاثر شدند و فرمودند : چرا عده ای اینچنین مساله امام زمان علیه السلام را به بازی گرفته اند ؟ چرا می خواهند از اعتقادات مردم سوء استفاده می کنند ؟ و اساسا ایشان نسبت به ادعاهای بیهوده و دروغ که در زمان ما فراوان هم شده بسیار رنج می بردند و معتقد بودند که چنین اموری اساس مکتب را از بین خواهد برد.

ایشان در جواب فرمودند : اولا اینها را نصیحت کنید و بگویید عرفانیان که من هنوز او را ندیده ام قطعا آدم کذاب و تهمت زنی است و از دام او خود را خارج کنند و گرفتار فریب او نشوند و فرمودند به آنها بگویید من در عمرم شبهای طوفانی فراوان داشته ام و هیچ خاطره یا خصوصیت خاصی از آنها به یاد ندارم .

من وقتی جواب را به آنها رساندم متاسفانه آنها در جواب گفتند : ما فکر می کردیم ایشان ارتباط ولایتی دقیقی دارد اما معلوم می شود که ایشان در این جهت ضعیف است .

باید واقعا تاسف خورد که چگونه ذهن این افراد را شست و شو داده اند که حتی نسبت به مرجع تقلید که طبق اعتقادات ما نایب امام زمان است این چنین گستاخی می کنند.

این قضیه گذشت تا این که وزیر اطلاعات - که در آن زمان جناب حجة الاسلام یونسی بودند - به خدمت والد رسیدند .

والد ما رحمة الله علیه به ایشان فرمودند : چرا با چنین افرادی در جامعه که با اعتقادات مردم بازی می کنند و از حسن اعتقاد مردم سوء استفاده می کنند برخورد قاطع نمی شود ؟ چرا امنیت اعتقادی را مورد توجه قرار نمی دهید ؟ امنیت فقط در مسائل عادی و ظاهری نیست . سپس این جریان را نقل فرمودند و آقای یونسی گفتند ما دنبال خواهیم کرد .

چند وقت بعد مجددا ملاقاتی نمودند و به آقا گفتند بعد از آن جلسه ما به چه مسائلی که نرسیدیم و چه واقعیت هایی که کشف نشد و تمام قضایای این شخص و این که چه افرادی را منحرف نموده و چه دروغهایی را به آنها گفته و چه نسبت هایی را به امام زمان داده ، همه را بیان نمودند .

حتی در میان آنان برخی از روحانیون مسن بودند که در برخی عکس ها دیدم به همراه جمعی لباس احرام پوشیده اند و در بیابانهای بین تهران و کرج یک کعبه ای درست نموده و عرفانیان به آنها گفته بود که امام زمان فرمودند شما که اصحاب مخصوص من هستید نباید به عربستان برای حج بروید بلکه باید همین جا بیایید و طواف کنید.

ما واقعا خداوند را شکر کردیم که در این بیوت مراجع چنین قضایایی کشف و خنثی می شود و از نزدیک ملاحظه کردیم که این مرجع بزرگ و بیدار چگونه با خرافات و انحرافات مقابله فرمودند که نظایر دیگری از آن را هم به یاد دارم که در وقت مناسب دیگری خواهم نوشت.


منبع:

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی

تهیه و تنظیم: عبداله فربود ، گروه حوزه علمیه تبیان