محمّد صلّى الله علیه وآله، پیرو چه دینی بود؟
در اعتقاد جامعه شیعه و پیروان خاندان نبوت، پیغمبر اسلام از آغاز زندگى و پیش از آن که رسما پیغمبرى خود را اعلام کند، معصوم و پیغمبر بوده است. خداوند روح القدس را مامور حفاظت او کرده بود، و در مدت چهل سال پیش از رسالت و بعثت، با شریعت خود عمل مىکرد. بنابر این پیرو دین و شریعت پیغمبر دیگرى نبوده است. کتاب خدا (قرآن) و سنت خود آن حضرت نیز گواه بر آن است.
روح القدس یا جبرائیل
آنچه از کتاب و سنت در تفسیر آیه 51 سوره مبارکه شورى استفاده مىشود این است که روح، در این آیه «روح القدس» است، نه جبرئیل:
«بدین گونه ما روح را براى اینکه وحى ما را به تو برساند به فرمان خود به سوى تو فرستادیم، در آن وقت تو نمى دانستى کتاب آسمانى چیست و ایمان کدام است».
باید دانست که روح القدس، جبرئیل نیست. زیرا خداوند درباره جبرئیل مىفرماید: «قرآن را روح الامین بر قلب تو نازل کرد» ( شعرا/192) و مىفرماید: «جبرئیل قرآن را بر قلب تو به امر خدا نازل کرد» ( بقره/96).
بنابراین کار جبرئیل این بود که قرآن را بر قلب پیغمبر نازل مىکرد، نه این که خود وى مامور مراقبت از حضرت باشد. این ماموریت را روح القدس به عهده داشت. از آیات قرآنى استفاده مىشود که القاى «روح القدس» مشترک بین انبیا و رسولان بوده است. یعنى خدا او را مامور حفاظت و مراقبت از همه آنها کرده بود. خداوند درباره عیسى مىفرماید: «ما به عیسى پسر مریم علائم نبوت دادیم، و او را با روح القدس تایید کردیم»(بقره/ 87 و 252)؛ این کاملا مىرساند، پیش از رسمیت یافتن مقام رسالتش با تاییدات الهى و ارتباط با روح القدس، مورد توجه خاص خداوند بوده است.
روایات شیعه مىگوید: پس از آخرین پیامبر، «روح القدس» مامور نگهدارى و حفاظت از ائمه اطهار بوده است. محدث بزرگوار، کلینى در «کافى» از ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت مىکند که در تفسیر آیه «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا»(شورى/51) فرمود: خداوند فرشتهاى بزرگتر از جبرئیل و میکائیل خلق نمود، و او با رسول خدا بود. به وى خبر مىداد و او را حفظ مىکرد، و بعد از آن حضرت، با ائمه است.
و در روایتى دیگر نقل مىکند که امام على النقى علیه السلام مىفرماید: پس از پیغمبر خاتم دیگر روح القدس به آسمان برنگشت و او در میان ماست.
نبی یا رسول
باید توجه داشت که «نبى» با «رسول» فرق دارد. نبى کسى است که از جانب خدا اخبار غیبى به وى مىرسد، یا به وسیله جبرئیل و یا روح القدس. ولى رسول کسى است که باید اخبار الهى را به مردم برساند، و رسالتخود را ایفا کند. عیسى و یحیى در زمان کودکى نبى و پیغمبر بودند، ولى در آن سن و سال براى تبلیغ و اداى رسالت، ماموریت نداشتند. پیغمبر خاتم نیز چنین بود. او از آغاز کودکى به وسیله روح القدس با الهامات غیبى آشنائى داشت، و از تعالیم دینى و احکام آسمانى با خبر بود، و خود بر وفق آن عمل مىکرد، ولى مامور نبود آن را به آگاهى قوم برساند. این ماموریت در سن چهل سالگى به وى محوّل شد.
پیامبر خاتم قبل از بعثت
امیر مۆمنان على علیه السلام در خطبه فاصعه نهج البلاغه مىفرماید: از لحظهاى که پیغمبر را از شیر گرفتند خدا بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را قرین او نمود تا اخلاق برجسته و صفات پسندیده را شب و روز به وى بیاموزد. من پیوسته در کنار پیغمبر بودم، هر روز ازصفات ممتازش دانشى به من مى داد، و امر مى کرد در هرکارى از وى پیروى کنم . پیغمبر (پیش از بعثت) در هر سال مدتی را در کوه حرا به سر مىبرد. در آن حال من او را مىدیدم، ولى کسی جز من او را نمىدید.
از این سخن على علیه السلام کاملا پیداست که پیغمبر پیش از بعثت هم حالت پیغمبرى داشته است ولى مامور نبوده قوم را باخبر گرداند. این کار به طور رسمى در چهل سالگى حضرت اتفاق افتاد.
براى اطلاع بیشتر از چگونگى وضع پیغمبر قبل از بعثت لازم است، آنچه را شیخ طوسى درکتاب پرارج «عدة الاصول» گفته است، در اینجا بیاوریم. شیخ طوسى مىنویسد: « پیغمبر نه قبل از نبوت و نه بعد از آن پیرو دین پیغمبران پیش از خود نبوده است. هر عملى را که او انجام مىداده، از جانب خدا به وى الهام مى شده است. قبل از بعثت امور خاصى به آن حضرت وحى مىشد.»
میرزاى قمى از فقهاى بزرگ شیعه در کتاب «قوانین» در این باره مىنویسد: حق این است که پیغمبر قبل از بعثت عمل به احکام شرع مىنمود، ولى نه به دین پیغمبران پیش از خود، زیرا ما آن حضرت را از همه انبیا برتر مىدانیم. اگر او پیرو دین قبل از خود بود، مىباید مفضول بر فاضل مقدم گردد، و آن هم از نظر عقلى درست نیست.
همچنین، وقتى عیسى در گهواره پیغمبر باشد، و یحیى در کودکى به مقام نبوت برسد، پیغمبر نبودن خاتم انبیا قبل از بعثت با افضلیت آن حضرت منافات دارد. زیرا به اعتقاد عموم مسلمین پیغمبر اسلام از همه انبیاء افضل بوده است. به همین جهت نیز نمىباید فاضل پیرو مفضول باشد.
اگر بگویند از کجا بدانیم که پیغمبر قبل از بعثت هم از سایر انبیا افضل بوده است؟ مىگوئیم که هیچ کس فضلیت حضرت را مربوط به وقت معینى ندانسته است. بلکه گفته است پیغمبر در تمام دوران زندگى از ولادت تا وفات از همه انبیاء افضل و برتر بوده است.
فتال نیشابورى دانشمند مشهور شیعه در کتاب معروفش «روضة الواعظین» مىنویسد: «طائفه شیعه اجماع دارند که پیغمبر پیش از بعثت در خفا پیامبر بود. از اول تکلیف روزه مىگرفت، نماز مىگزارد، عکس آنچه در میان قوم معمول بود. وقتى به سن چهل سالگى رسید، خداوند به جبرئیل امر نمود بر پیغمبر فرود آید و او را به طور آشکار مامور ایفاى مقام رسالتخود سازد».
عموم دانشمندان شیعه در این خصوص اتفاق نظر دارند، و اجماع آنها نیز حجت است.
علاوه بر این، شیعه و سنى روایت کردهاند که پیغمبر فرمود: «من در زمانى که آدم در بین آب و گل بود (یعنى وقتى که او را مىسرشتند) پیغمبر بودم»
فخر رازى دانشمند مشهور سنى در کتاب «معالم اصول الدین» مىنویسد: «حق این است که محمد پیش از نزول وحى پیرو هیچیک از انبیا نبود. زیرا ادیان پیش از دین عیسى به وسیله دین وى منسوخ شده بود. دین عیسى هم عنوان اصلى خود را به واسطه ناقلین آن که به خاطر اعتقاد به تثلیث کافر بودند، از دست داده بود. از این رو آنچه به نام دین عیسى مانده بود، اعتبار نداشت و نمىشد به آن اطمینان کرد. روى این اصل مسلم است که محمد پیش از بعثت بر دین هیچ کس نبوده است».
نتیجه سخن
پیغمبر اسلام قبل از بعثت در اصول اعتقادى همچون ابراهیم خلیل یکتاپرست بوده است. همه انبیاء بعد از ابراهیم نیز چنین بودهاند، و به روش او مى رفتند، و در فروع عملى تابع الهاماتى بوده که به وسیله «روح القدس» به وى مى رسیده و آن را معمول مى داشته است. بنابراین او قبل از بعثت مانند عیسى و یحیى، نبى و پیغمبر بود، اما نه رسول و مامور به تبلیغ. رسالت وى در سن چهل سالگى بر فراز کوه حرا آغاز شد.
فرآوری: ابوالفضل صالح صدر بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منبع: کتاب «تاریخ اسلام»، اثر استاد على دوانى.