تبیان، دستیار زندگی
نقش مادرانه دختران خردسال برای همگان آشناست ، دخترکی که با مهر سرشار مادرانه عروسکش را در آغوش می فشارد ، در خیال کودکانه اش او را از شیره جانش می نوشاند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تغذیه با شیر مادر

عشقی مادرانه یا رنجی بیشمار؟


نقش مادرانه دختران خردسال برای همگان آشناست ، دخترکی که با مهر سرشار مادرانه عروسکش را در آغوش می فشارد ، در خیال کودکانه اش او را از شیره جانش می نوشاند ، شبها آن عروسک بی جان را که با مهر و خیال به هم آمیخته او جان گرفته است در بستر ودر آغوش خود می خواباند ، همه وهمه حکایت از روح مادرانه مواجی دارد که در نهاد هر دختر و زنی نهاده شده است . پسران هم از این موهبت بی بهره نیستند ، اگر پسر بچه کوچکی را به حال خود رها کرده و دست و پای او را با قواعد مردانه و بزرگسالانه نبندند ، او نیز با بازی با عروسک خواهرش ، پدربودن را تمرین می کند . این حس شاید ناشی از نیاز انسان به زایا بودن است که در نهاد هر انسانی اعم از کودک و بزرگسال وجود دارد . البته بعضی فرهنگها نظیر فرهنگ ما به این حس ونیاز دامن می زنند ، در کشور ما برخلاف کشور های صنعتی و پیشرفته که شمار زیادی از زوج های جوان هیچ تمایلی برای فرزند دار شدن ندارند، یکی از دلایل عمده جوانان برای ازدواج ، تشکیل خانواده ای گرم با تعدادی فرزندان زیبا و دوست داشتنی است . در کشور ما اگر خانواده ای متشکل از یک زوج جوان ، فاقد نوزاد و یا کودکی باشد همواره با بهت و گاه دلسوزی آشکار نگریسته می شود . ولی با تمام تفاوتهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه وجود دارد آنچه مسلم است آن که ، مسئولیت اساسی کودکان حداقل در سه ساله اول زندگی به عهده مادران است . دوره بارداری 9 ماهه و دوره شیردهی 2 ساله ( البته در کشور ما ؛ در کشورهای صنعتی این دوره تنها 6 ماه است) خود بیانگر سهم عمده مادر در پرورش فرزند است . البته در بعضی ازکشورها از مجاری قانونی پدران را موظف به ارائه کمک به مادران جوان می کنند ، و حتی در خبرها خواندیم که در یکی از کشورهای اروپایی برای پدرانی که صاحب نوزادی شده اند دوره مرخصی طولانی مدت ،( نظیر مرخصی زایمان زنان شاغل در کشورمان ) درنظر گرفته اند . این همه مادری را برای زنان نه به کاری طاقت فرسا که همه ساعات و روز زن را در بر می گیرد ، که کاری عاشقانه و به راستی مادرانه بدل می کند .

ولی آیا در کشور ما نیز چنین است ، در آستانه روز جهانی شیرمادر بهتر است به قوانینی که در کشور ما سعی دارد مادری و اشتغال را در زنان شاغل با یکدیگر آشتی دهد ، نگاهی بیندازیم و به بررسی این قوانین بنشینیم . هر زن شاغل در کشور ما بعد از زایمان می تواند از مرخصی استحقاقی زایمان بهره بگیرد . مصوبه های هیات وزیران 12/06/1374 ذیل آیین نامه مرخصی ها اذعان دارد : ماده 26- به بانوان باردار برای هر بار وضع حمل تا سه فرزند ، سه ماه معذوریت و برای فرزند چهارم به بعد ، دو ماه معذوریت و برای وضع حمل دوقلو ، چهارماه و برای وضع حمل دو قلو به بالا یک سال معذوریت با استفاده از حقوق و فوق العاده های مربوط داده می شود . معذوریت وضع حمل جز مرخصی استعلاجی محسوب می شود و تشخیص تاریخ شروع آن بر عهده پزشک معالج است ." در مصوبه هیات وزیران به تاریخ 21/09/1375 و ذیل" آیین نامه قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی " اذعان شده است : " ماده 3- اعطای چهارمین ماه مرخصی زایمان منوط به گواهی پزشک متخصص اطفال یا پزشک مرکز بهداشتی – درمانی ( شهری – روستایی ) همراه با شناسنامه نوزاد شیرخوار ( برای احراز عدم استفاده از شیر خشک ) است "

چنان که ملاحظه می شود اعطای مرخصی زایمان برای مادران شاغل در صورتیکه خود نوزاد خود را بدون استفاده از شیرخشک تغذیه کنند حداکثر 4 ماه اعلام شده است ولی در وصورتی که مادر کودکش را با شیرخشک تغذیه کند 3 ماه ، در زایمان های توامان 5 ماه و بیش از آن یک سال مقرر شده است . با توجه به اینکه زایمان های دو قلو و بیش از جز موارد نادر است ما تنها به مادرانی می پردازیم که نوزادان خود را با شیر خود و یا با شیر خشک تغذیه می کنند .

با توجه به اینکه علم پزشکی جدید حداقل سن شیرخوارگی نوزاد و استفاده از شیرمادر را 6 ماه اعلام می کند و توصیه های پزشکی برای شروع غذاهای کمکی در نوزادان پس از شش ماهگی آغاز می شود ، به نظر می رسد در این زمینه در قوانین کشور ما (که حمایت از مادران شیرده در جهت ترویج تغذیه با شیر مادر یکی از مواد قانونی است )نوعی کاستی وجود دارد ، به نظر می رسد قانونگذاران در این زمینه حداقل ها را در نظر داشته اند . مادر شاغلی را کودک شیرخوار دارد در نظر مجسم کنید ،از سویی مرخصی چهارماهه زایمان روبه اتمام است و از سوی دیگر پزشک استفاده از غذاهای کمکی را برای کودک تجویز نکرده است در این صورت مادربا کودک شیرخوارش و با کار تمام وقت چه باید بکند ؟

علی الظاهر در این زمینه نیز قانون راهکاری در نظر گرفته و آن استفاده از مرخصی های ساعتی برای مادران شیرده است : " حق استفاده از مرخصی ساعتی شیر ویژه مادرانی كه فرزندان شیرخوار دارند ( مصوب هیات عمومی دیوان عدالت اداری به تاریخ : 24/1/1382) قانونگذار بشرح تبصره یك ماده 3 قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی مصوب 1374 حق استفاده از یك ساعت مرخصی در هر روز را برای مادران شیرده تا20 ماهگی كودك به رسمیت شناخته"است .

مادر شیرده می تواند در هر روز یک ساعت مرخصی ساعتی دریافت کرده و به تغذیه کودک خود بپردازد ؛ ولی استفاده از این تسهیلات نیازمند وجود مراکزی نظیر مهدکودک ها در جوار محل کار مادران شیرده است که قانون این مسئله را نیز پیش بینی کرده است : " و به موجب ماده 4 قانون مزبور به منظور تحقق این امر واحدهای دولتی را موظف به ایجاد تسهیلات مناسب برای تغذیه شیرخوارگان با شیر مادر در جوار محل كار كاركنان زن نموده است " بر اساس نص صریح قانون ، وزارتخانه ها ، مؤسسات و شركتهای دولتی موظفند متناسب با تعداد مادرانی که فرزند خود را شیر می دهند محل مناسبی را بدین امر اختصاص دهند .

چنانکه به نظر می آید از نظر قانونی تسهیلاتی هر چند به صورت حداقلی برای بانوان شاغل که فرزند شیرخوار دارند درنظر گرفته شده است ، ولی متاسفانه یکی از ویژگی های کشور ما داشتن قوانین خوب ، تنها وتنها در کتاب های قانون است . بسیاری از مراکز دولتی و غیر دولتی از در اختیار گذاشتن مکانی برای تغذیه کودکان شیرخوار امتناع می کنند . البته این امتناع با قرار قبلی و یا به اصطلاح عامدانه نیست ، اساساً در کشور ما مشکلات زنان شاغل جز اهم مشکلات در نظر گرفته نمی شود و لذا یک نهاد دولتی یا خصوص که با کمبود فضا روبروست ، صد البته از ایجاد مکانی برای بانوان شیرده سرباز می زند . ازسوی دیگر آیا میزان یک ساعت مرخصی ساعتی در روز برای تغذیه یک نوزاد 4 یا 5 ماهه که کاملاً به شیر مادر وابسته است کافی است ؟ آیا مادران در این شرایط به ناچار استفاده از غذاهای کمکی را زودتر از موعد مقرر شروع نخواهند کرد ؟ و آیا این امر برای کودکان شیرخوار عوارضی در بر نخواهد داشت ؟ چنانکه همه می دانیم تغذیه با شیر مادر باعث ایجاد ایمنی در کودک می شود ؛ آیا نقصان در تغذیه با شیر مادر در کودک مادر شاغل زمینه ابتلای آنان را به بیماری ها را فراهم نمی کند ؟ آیا نبود مراکز نگهدارینوزادان و کودکان در جوار محل کار مادران را ناچار نمی سازد که کودک خود را به مراکزی که ازمیزان رسیدگی آنان به کودک مطمئن نیست ، بسپارد؟ .و بسیاری سوالات و آیاهای دیگر . دراین گونه مواقع بسیاری از بانوان شاغل به دلیل فشارهای وارده ، بیماری های فراوان کودک به ناچار دست از فعالیت اجتماعی شسته ، خانه نشین می شوند .

در کشور ما نهادهای تبلیغی بسیاری بر این امر که خانه داری وتربیت کودکان ازاهم وظایف یک زن است داد سخن می دهند ، از سوی دیگر با توجه به ساختار دینی حکومت در کشور ما دولت و دولتمردان نیز به طور ضمنی بر این امر تاکید می ورزند ، با این همه جای این سوال است که تربیت کودکان وظیفه زن و حضور فعال در جامعه حق انسانی اوست ، چرا دولتمردان و قانونگذاران ما که طی مواد قانونی بر حمایت از مادران تاکید می ورزند اندکی از این حداقل پا را فراتر نمی نهند تا خیل عظیم مادران شیرده و شاغل را از فشارهای ناشی از کاربیرون و مسئولیت های درون خانه رها ساخته و میان وظایف زنان به عنوان مادر و همسر و حقوق آنان به عنوان یک انسان آشتی برقرار کنند تا کار بدانجا نرسد که بانویی شاغل یکی از این دو را فدای دیگری کند. ؟؟!

در صورت حل این مشکلات به راستی می توان تغذیه با شیر مادر را کاری عاشقانه دانست عشقی که هدیه الهی به زن است تا در آفرینندگی خدا شریک باشد ، و با ادامه همین وضع این عشق و مهر مادرانه به اعمال شاقه یا رنجی بسیار بیشتر شبیه خواهدبود .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.