تبیان، دستیار زندگی
دردآور است كه انسان احساس كند، دیگران به واسطه راهنمایى هاى او به بهشت راه یافتند و او با اینكه مى توانست با بهره بردن از داشته هاى خود درجات عالى ترى را كسب كند، به مهلكه جهنّم درافتد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بزرگترین حسرت عالم در قیامت


دردآور است كه انسان احساس كند، دیگران به واسطه راهنمایى هاى او به بهشت راه یافتند و او با اینكه مى توانست با بهره بردن از داشته هاى خود درجات عالى ترى را كسب كند، به مهلكه جهنّم درافتد و مریدانش به تماشاى او بنشینند! آنها در بهشت متنعم گشته اند و او در جهنّم معذّب است. اگر او هیچ عذابى نداشت، جز محروم گشتن از نعمت هایى كه تربیت شدگان او بدان رسیده اند، برایش كافى بود.


گناه

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خاط به ابوذر فرمود :‌«یا اباذرّ؛ یطلع قوم من أهل الجنّة على قوم من أهل النّار، فیقولون: ما أدخلكم النّار؟ وقد دخلنا الجنّة بفضل تادیبكم وتعلیمكم. فیقولون: انّا كنّا نأمر بالخیر ولا نفعله»

اى ابوذر؛ در روز قیامت گروهى از بهشتیان بر گروهى از جهنّمیان اشراف مى یابند، سپس از آنان سۆال مى كنند: چگونه شما وارد جهنّم شدید با اینكه ما به بركت تربیت و تعلیم شما وارد بهشت گردیدیم؟ در جواب مى گویند: ما دیگران را به اعمال شایسته فرمان مى دادیم و خود به آن عمل نمى كردیم.

یكى از صحنه هایى كه در قرآن از قیامت ترسیم شده، این است كه بهشتیان بر جهنّمیان اشراف دارند و آنان را مى بینند و با آنان گفتگو مى كنند. گویا بهشت در مكان رفیعى قرار دارد و جهنّم در مكانى پست و از این جهت بهشتیان بر آنها اشراف دارند.

تعبیر قرآن این است كه گاهى بهشتیان جهنّمیان را مخاطب قرار مى دهند و گاهى بالعكس جهنّمیان بهشتیان را مخاطب مى سازند:

«وَ نَادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا مَا وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقّاً قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمینَ.»( اعراف / 44) بهشتیان دوزخیان را ندا كنند كه آنچه (پیامبران) به ما وعده دادند (از مقامات بهشتى) حق یافتیم، آیا شما نیز آنچه را خدا به شما وعده داد، حق یافتید؟ آنها گفتند: بله (ما نیز به سزاى خود رسیدیم) آنگاه در بین آنان منادى ندا كند كه لعنت خداوند بر ستمكاران باد.

اى ابوذر؛ در روز قیامت گروهى از بهشتیان بر گروهى از جهنّمیان اشراف مى یابند، سپس از آنان سۆال مى كنند: چگونه شما وارد جهنّم شدید با اینكه ما به بركت تربیت و تعلیم شما وارد بهشت گردیدیم؟ در جواب مى گویند: ما دیگران را به اعمال شایسته فرمان مى دادیم و خود به آن عمل نمى كردیم

بله چنانكه در این روایت آمده است، بهشتیان به گروهى از جهنّمیان مى گویند: ما به پاس راهنمایى ها و هدایت گرى هاى شما و به بركت تعلیم و تربیت شما به بهشت دست یافتیم، چه شد كه شما گرفتار جهنم و عذاب الهى شدید؟ آنها با حسرت و ندامت جواب مى دهند: ما به آنچه گفتیم عمل نكردیم، شما را به انجام كار نیك و شایسته دعوت كردیم، ولى خود از آن كناره گرفتیم. شما را به انجام مستحبّات دعوت كردیم، ولى خود عمل نكردیم. شما را به دورى از گناه و غیبت راهنمایى كردیم، ولى خود به غیبت و گناه آلوده گشتیم. شما به گفته هاى ما گوش دادید و عمل كردید و در آن منزل برین جاى گرفتید، اما ما با همه دانشمان عمل نكردیم و به این سرنوشت نكبت بار و دردناک دچار شدیم.

این رسوایى و حسرت، سرانجام كسانى است كه به علم شان عمل نمى كنند. مسلّم براى آنان این حسرت دردناك تر از سوختن به عذاب الهى است، چرا كه عذاب هاى روحى از عذاب هاى جسمانى سوزنده تر است. درد شماتت دشمن، بیش از درد شكنجه و سوازندن است.

دردآور است كه انسان احساس كند، دیگران به واسطه راهنمایى هاى او به بهشت راه یافتند و او با اینكه مى توانست با بهره بردن از داشته هاى خود درجات عالى ترى را كسب كند، به مهلكه جهنّم درافتد و مریدانش به تماشاى او بنشینند! آنها در بهشت متنعم گشته اند و او در جهنّم معذّب است. اگر او هیچ عذابى نداشت، جز محروم گشتن از نعمت هایى كه تربیت شدگان او بدان رسیده اند، برایش كافى بود.

با توجه به نكته هایى كه در این حدیث شریف ذكر گردیده است، ما باید از ابتدا، نیت مان را تصحیح كنیم و براى خدا و انجام وظیفه، به كسب علم روى آوریم و از ابتدا به آنچه مى گوییم عمل كنیم تا این ویژگى براى ما ملكه شود و اگر چنانچه به معلومات بیشترى دست یافتیم، بتوانیم به آن عمل كنیم. اگر از اوّل بنا را بر سهل انگارى و تسامح گذاشتیم، ابتدا وظیفه اى را ترك كردیم و بعد وظیفه دیگرى را، ملكه عصیان در ما تقویت مى گردد و دیگر مبارزه با نفس مشكل خواهد بود.

كمترین عقوبتى كه عالم بى عمل را به آن مبتلا مى كنم، از هفتاد عقوبت و عذاب سخت تر است و آن اینكه شیرینى مناجاتم را از دلش خارج مى كنم و پس از آن از یاد من لذّت نمى برد

تقسیم بندى علماء در بیان امام على(علیه السلام)

در تقسیم بندى و دسته بندى علما و دانشمندان، امیرالمۆمنین(علیه السلام) مى فرماید:

«الْعُلَماءُ رَجُلانِ، رَجُلٌ عالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ فَهَذا ناج وَ رَجُلٌ تارِكٌ لِعِلْمِهِ فَهَذا هالِكٌ وَ اِنَّ اَهْلَ النَّارِ لَیَتَأَذَّونَ مِنْ ریحِ الْعالِمِ التّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَّدَ أَهْلَ النّارِ نَدامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعا عَبْدَاً إِلى اللّهِ سُبْحانَهُ فَاسْتَجابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطاعَ اللَّهَ فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَ أَدْخَلَ الدّاعىَ النّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ.»( بحارالانوار، ج 2، ص 34)

دانشمندان دو دسته اند: دسته اوّل دانشمندى كه به علم خویش عمل مى كند و رستگار مى گردد.

دسته دوّم دانشمندى كه به علم خود عمل نمى كند و هلاك مى گردد و بى تردید جهنّمیان از بوى بد عالم بى عمل، اذیّت مى شوند. همانا پشیمان ترین و حسرت زده ترین اهل جهّنم، كسى است كه دیگرى را به سوى خدا دعوت كند و دیگرى از او بپذیرد و خدا را اطاعت كند و سپس خدا او را به بهشت داخل سازد، اما دعوت كننده را، به جهت عمل نكردن به علم خویش، وارد جهنّم مى نماید.

در حدیث قدسى، خداوند خطاب به حضرت داوود مى فرماید: «إِنَّ أَهْوَنَ ما أَنَا صانِعٌ بِعالِم غَیْرِ عامِل بِعِلْمِهِ أَشَّدُ مِنْ سَبْعینَ عُقُوبَةً أَنْ أُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلاوَةَ ذِكْرى...»( بحارالانوار، ج 2، ص 32) كمترین عقوبتى كه عالم بى عمل را به آن مبتلا مى كنم، از هفتاد عقوبت و عذاب سخت تر است و آن اینكه شیرینى مناجاتم را از دلش خارج مى كنم (و پس از آن از یاد من لذّت نمى برد).

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: کتاب ره توشه، آیت الله مصباح یزدی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.