تبیان، دستیار زندگی
معرفت و شناخت امام نیز، هم چنان كه از خود حدیث استفاده می‌شود و فرمودة امیرمؤمنان(علیه السلام) بیانگر آن است، این می‌باشدكه امامی را كه شخصیّت ساخته شده، برگزیده، منصوب از طرف خدا، معرفی شده به وسیلة پیامبر(صلی الله علیه و آله)، أعلم، أتقای ناس و معصوم از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شناخت شناسنامه ای؟ یا معرفت حقیقی؟

امام علی

با توجّه به اینكه مسئله ی شناخت امام زمان هدف اصلی از ایراد حدیث «من مات ولم یعرف امام زمانه... » و دیگر احادیث فراوانی از این قبیل را به خود اختصاص داده، این سۆال مطرح است كه مقصود از شناختن امام چیست و حدّ و مرز شناسایی امام از چه قرار باشد؟

در پاسخ به این پرسش می‌گوییم: ناگفته پیداست كه شناختن امام به نحو عموم ـ از قبیل دانستن نام، لقب، نام پدر و مادر، فامیل و محلّ ولادت و سكونت و ویژگی‌های قدّ و قامت ـ در مسئله امام شناسی كافی نیست.

همچنان كه آشنایی با امام در حدّ همسایگی، خویشاوندی، ملاقات و مبادله سلام و تحیّت، دید و بازدید و حتّی فراگیری علمی و پرسش و سۆال هم نمی‌تواند پاسخ‌گوی وظیفه امام‌شناسی باشد.

چه بسیاری از اهل تسنّن یا مخالفان و دشمنان سرسخت ائمه معصومان(علیهم السلام)؛ اعمّ از معاصران با آنان یا كسانی كه در فاصله‌های مختلف و قرن‌های بعد از ایشان به دنیا آمدند، در این جهات حتّی از بعض افراد شیعه و پیروان واقعی امامان برتری داشته و گاهی اضافه بر این، جزئیات زندگی یكایك آنها را در كتب اختصاصی یا ضمن كتاب‌های حدیث، تاریخ و عقیده‌شناسی شرح داده‌اند كه حتّی برای شیعة معمولی آموزنده و برای علما و محقّقان، مستند و مایه استدلال و مناظره با آنهاست، ولی نه از خود این افراد و نه از دیگران، كسی این گونه شناخت و شناسایی را به حساب امام شناسی موضوع بحث نمی‌گذارد و این مقدار شناخت و شناسایی هم نمی‌تواند نقش آن چنانی داشته باشد كه قصور یا تقصیر در آن، به مرگ جاهلی و رفتن به جهنّم بیانجامد.

درست همان طوری كه به‌طور مثال برای درمان فلان بیماری خطرناك با جرّاحی مغز و قلب، اكتفا به شناخت یك پزشك متخصّص یا جرّاح، در حدّ آگاهی بر اسم و رسم، عنوان پزشكی و جرّاحی و آدرس او علاج‌پذیر نیست؛ بلكه باید:

1-  آگاهی به رشته تخصّصی علمی پزشك و اطمینان كامل به داشتن مدرك علمی و اجازه ی اعمال نظر در بیماری مربوط از طرف مراكز علمی و اساتید فنّ رشته‌های تخصّصی پیدا كند.

معرفت و شناخت امام نیز، هم چنان كه از خود حدیث استفاده می‌شود و فرموده امیرمۆمنان(علیه السلام) بیانگر آن است، این می‌باشد كه امامی را كه شخصیّت ساخته شده، برگزیده، منصوب از طرف خدا، معرفی شده به وسیله پیامبر(صلی الله علیه و آله)، أعلم، أتقای ناس و معصوم از خطا و هوی و واجب الاطاعه است، بشناسد تا با چنین پشتوانه عقیدتی و شنوایی دستوراتش و پیروی از گفتار و رفتارش خود را از مرگ جاهلی برهاند

2-  از آن پس مراجعه و اقدام به نظرخواهی در جهت درمان یا انجام جرّاحی و گرفتن دستور دارو و دیگر چیزهای لازم را بنماید.

3-  و در مرحله سوم، التزام عملی به دستورات او داشته باشد، كه در این صورت برای مراجعه كننده امید و امكان بهبودی از مرض و رهایی از مرگ یا شدّت بیماری را در پی خواهد داشت؛ والّا تقصیر یا قصور درباره هر یك از مراتب بالا به مرگ بیمار یا دست كم به شدّت مرض می‌انجامد و بس. معرفت و شناخت امام نیز، هم چنان كه از خود حدیث استفاده می‌شود و فرموده امیرمۆمنان(علیه السلام) بیانگر آن است، این می‌باشدكه امامی را كه شخصیّت ساخته شده، برگزیده، منصوب از طرف خدا، معرفی شده به وسیله پیامبر(صلی الله علیه و آله)، أعلم، أتقای ناس و معصوم از خطا و هوی و واجب الاطاعه است، بشناسد تا با چنین پشتوانه عقیدتی و شنوایی دستوراتش و پیروی از گفتار و رفتارش خود را از مرگ جاهلی برهاند.

وگرنه با نشناختن چنین امامی كه دارای این ویژگی‌ها باشد یا شناخت توأم با فاصله‌گیری و بدون اعتراف عقیدتی و استمداد علمی و التزام عملی به پیروی از دستوراتش، هیچ گاه به اسلام راستین دست نیافته و در نتیجه، مرگش مرگ جاهلی و سرنوشت ابدی‌اش حشر با مردم جاهلی و پیشوایان باطل و به دور از حق خواهد بود.

بخش مهدویت تبیان


منبع:ماهنامه موعود شماره 113 - مهدی فقیه‌ایمانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.