تبیان، دستیار زندگی
نشانه‌ی ایمان واقعی، عمل به دستوراتی است که بر خلاف سلیقه‌های شخصی انسان باشد وگرنه انجام دستوراتِ مطابق میل انسان، نشانی از میزان ایمان واقعی ندارد. «تَقْتُلُونَ»، «تُفادُوهُمْ» (در کشتن یکدیگر به تورات کاری ندارید، ولی در آزاد سازی اسیران اهل ایمان می‌
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علت تبعیض در احکام خدا !


اصولاً عمل کردن به دستوراتی که به سود انسان است نشانه اطاعت از فرمان خدا محسوب نمی‌شود، زیرا انگیزه آن فرمان خدا نبوده بلکه حفظ منافع شخصی بوده است، زمانی فرمان‌بردار از عاصی و گنه‌کار شناخته می‌شود که عمل به دستوری بر خلاف منافع شخصی باشد.


عبادت

نشانه‌ی ایمان واقعی، عمل به دستوراتی است که برخلاف سلیقه‌های شخصی انسان باشد وگرنه انجام دستوراتِ مطابق میل انسان، نشانی از میزان ایمان واقعی ندارد.

جامعه پیکری واحد و افراد آن، اعضای این پیکر

وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (بقره 84)

و (به یاد آرید) هنگامی که از شما پیمان گرفتیم، خون‌های یکدیگر را نریزید و همدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید، پس شما (به این پیمان) اقرار کردید و خود بر آن گواه هستید.

شاید مراد از میثاق بنی اسرائیل درباره‌ی احترام به خون مردم، آیه 32 سوره مائده باشد که می‌فرماید: «بر بنی اسرائیل نوشتیم که هر کس شخصی را بدون دلیل و از روی فساد در زمین بکشد، گویا همه مردم را کشته است

حقّ حیات، اوّلین حقّ برای هر انسان است و قتل نفس از گناهان کبیره می‌باشد.

و نیز در سوره‌ی نساء آیه 93 می‌خوانیم:

هر کس با اختیار و دانسته مسلمانی را بکشد، برای همیشه در دوزخ و مورد غضب خداوند است.

و همچنین در سوره‌ی مائده آیه 32 کشتن یک نفر را بدون هیچ جرمی برابر با کشتن همه مردم شمرده است.

در حدیث آمده است: تمام گناهان مقتول به گردن قاتل می‌افتد.

و نیز آمده است: اگر اهل آسمان‌ها و زمین در قتل یک نفر شریک شوند همه به دوزخ می‌افتند.

روش طاغوت‌ها آن است که برای محکم کردن پایگاه خود، قلعه‌ها و کاخ‌ها بنا می‌کنند و مردم را آواره کرده و مورد آزار و هتک حرمت قرار می‌دهند. در حالی که حتّی بستانکار حقّ ندارد، بدهکار را مجبور به فروش خانه خود نماید؛ و اگر شخصی در مسجد برای خود جای بگیرد، کسی حقّ ندارد در آنجا نماز بخواند؛ و هر کس زودتر از دیگری مکانی را برای کار یا عبادت یا کشاورزی انتخاب نمود، در اولویّت قرار می‌گیرد و احدی حقّ مزاحمت ندارد.

نشانه‌ی ایمان واقعی، عمل به دستوراتی است که بر خلاف سلیقه‌های شخصی انسان باشد وگرنه انجام دستوراتِ مطابق میل انسان، نشانی از میزان ایمان واقعی ندارد. «تَقْتُلُونَ»، «تُفادُوهُمْ» در کشتن یکدیگر به تورات کاری ندارید، ولی در آزاد سازی اسیران اهل ایمان می‌شوید!

انتقاد از یهودیان زمان رسول اکرم صلی اللَّه علیه و آله که در جمله «أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ» به چشم می‌خورد به خاطر عملکرد نیاکانشان است. آری، هر کس به کار شخصی یا قومی مربوط به زمان‌های گذشته یا آینده راضی باشد، شریک در آن قلمداد می‌شود.

پیام‌های آیه:

1- برای اطمینان از انجام کارهای مهم، سفارش و فرمان کافی نیست، میثاق و عهد لازم است. «أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»

2ـ امنیّت جان و وطن، سفارش همه مکاتب الهی است. «لا تَسْفِکُونَ»، «لا تُخْرِجُونَ»

3ـ علاقه به وطن، یک حقّ فطری و طبیعی است و سلب این حقّ، ظلم آشکار است. «وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ»

4ـ جامعه به منزله‌ی پیکری واحد است که افراد آن، اعضای این پیکرند. «دِماءَکُمْ»، «أَنْفُسَکُمْ»

از کلمه «دِماءَکُمْ» و «أَنْفُسَکُمْ» استفاده می‌شود، کشتن یا اخراج دیگری در واقع کشتن و اخراج خود است.

سعدی می‌گوید:

بنی آدم اعضای یکدیگرند                                   که در آفرینش ز یک گوهرند

کشتار

خطر التقاط!!

ثُمَّ أَنْتُمْ هۆُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِیقاً مِنْکُمْ مِنْ دِیارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ یَأْتُوکُمْ أُساری تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُۆْمِنُونَ به بعضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ به بعضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِکَ مِنْکُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلی أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ به غافلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره 85)

امّا این شما هستید که یکدیگر را به قتل می‌رسانید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان (آواره و) بیرون می‌کنید و بر علیه آنان، به گناه و تجاوز همدیگر را پشتیبانی می‌کنید. ولی اگر همانان به صورت اسیران نزد شما آیند، بازخریدشان می‌کنید (تا آزادشان سازید) در حالی که (نه تنها کشتن، بلکه) بیرون راندن آن‌ها (نیز) بر شما حرام بود. آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید و به برخی دیگر کافر می‌شوید؟ پس جزای هر کس از شما که این عمل را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان، چیزی نخواهد بود و روز قیامت به سخت‌ترین عذاب باز برده شوند و خداوند از آنچه انجام می‌دهید، غافل نیست.

خداوند در این آیه، بنی اسرائیل را سرزنش می‌کند که علی رغم پیمان و میثاقی که داشتید، همدیگر را کشتید و یکدیگر را از سرزمین‌هایتان بیرون کردید. شما موظّف بودید یک جامعه‌ی متّحد بر اساس روابط صحیح خانوادگی و رسیدگی به محرومان تشکیل دهید، ولی به جای آن در گناه و تجاوز به حقوق دیگران، یکدیگر را یاری و حمایت نمودید و در جامعه، هرج و مرج و تفرقه و خونریزی را رواج دادید.

با حمایت شما، حاکمان ظالم جرأت قتل و تبعید پیدا کردند و عجیب اینکه شما به حکم تورات، اگر در این درگیری‌ها اسیری داشته باشید با پرداخت فدیه آزادش می‌نمایید، در حالی که حکم تورات را در تحریم قتل و تبعید، گوش نمی‌دهید. حاضرید همدیگر را بدست خود بکشید، ولی حاضر نیستید اسیر یکدیگر باشید!

اگر اسارت توهین است، کشتن از آن بدتر است، و اگر فدیه دادن و آزاد کردن اسیران، فرمان تورات است، نهی از قتل و تبعید هم فرمان خداوند است! آری، شما تسلیم فرمان خداوند نیستید، بلکه آیات الهی را هر جا مطابق میل و سلیقه‌ی خودتان باشد می‌پذیرید و هر کجا نباشد، زیر بار نمی‌روید.

برای اطمینان از انجام کارهای مهم، سفارش و فرمان کافی نیست، میثاق و عهد لازم است. «أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»

این آیه نسبت به خطر التقاط، هشدار می‌دهد که چگونه افرادی بخشی از دین را می‌پذیرند و قسمت دیگر آن را رها می‌کنند. مسلمانانی که به احکام فردی عمل می‌کنند، ولی نسبت به مسائل اجتماعی بی‌تفاوتند، باید در انتظار خواری و ذلّت دنیا و عذاب قیامت باشند. ای بسا کسانی که شرایط و احکام نماز و روزه را مراعات می‌کنند، ولی در شرایط و وظایف حاکم و حکومت، متعهّد نیستند.

تبعیض در احکام خدا و انگیزه آن

گفتیم قرآن مجید یهود را در برابر اعمال ضد و نقیض و تبعیضشان در میان احکام خدا شدیداً مورد سرزنش قرار داده و به اشد مجازات تهدید می‌کند، به خصوص اینکه آن‌ها احکام کوچک‌تر را عمل می‌کردند، اما در برابر احکام مهم‌تر یعنی قانون تحریم ریختن خون یکدیگر و آواره ساختن هم مذهبان از خانه و دیارشان، مخالفت می‌کردند.

در حقیقت آن‌ها تنها برای دستوراتی ارج و بها قائل بودند که از نظر زندگی دنیا به نفعشان بود، آنجا که منافعشان اقتضا می‌کرد خون یکدیگر را می‌ریختند اما چون احتمال اسارت برای همگی وجود داشت به منظور نجات از اسارت احتمالی آینده از دادن فدیه برای آزاد ساختن اسیران مضایقه نداشتند.

اعتکاف

اصولاً عمل کردن به دستوراتی که به سود انسان است نشانه اطاعت از فرمان خدا محسوب نمی‌شود، زیرا انگیزه آن فرمان خدا نبوده بلکه حفظ منافع شخصی بوده است، زمانی فرمان‌بردار از عاصی و گنه‌کار شناخته می‌شود که عمل به دستوری بر خلاف منافع شخصی باشد، آن‌ها که از چنین قانونی پیروی کنند، مۆمنان راستین هستند و آن‌ها که تبعیض کنند سرکشان واقعی می‌باشند، بنا بر این تبعیض در اجرای قوانین نشانه روح تمرد و احیاناً عدم ایمان است.

و به تعبیر دیگر اثر ایمان و تسلیم، آنجا ظاهر می‌شود که قانونی بر ضد منافع شخصی انسان باشد و آن را محترم بشمرد، وگرنه عمل به دستورات الهی در آنجا که حافظ منافع انسان است نه افتخار است و نه نشانه ایمان، و لذا همیشه مۆمنان را از منافقان از این طریق می‌توان شناخت، مۆمنان در برابر همه قوانین الهی تسلیمند و منافقان طرفدار تبعیض.

و همان طور که قرآن می‌گوید: نتیجه این عمل، رسوایی و ذلت و بدبختی است، ملتی که جز به جنبه‌های مادی دین آن هم فقط از دریچه منافع شخصی و خصوصی، نمی‌اندیشد دیر یا زود در چنگال ملتی قوی پنجه اسیر می‌گردد، از اوج عزت به زیر می‌آید و در جوامع انسانی رسوا می‌گردد.

اصولاً عمل کردن به دستوراتی که به سود انسان است نشانه اطاعت از فرمان خدا محسوب نمی‌شود، زیرا انگیزه آن فرمان خدا نبوده بلکه حفظ منافع شخصی بوده است، زمانی فرمان‌بردار از عاصی و گنه‌کار شناخته می‌شود که عمل به دستوری بر خلاف منافع شخصی باشد، آن‌ها که از چنین قانونی پیروی کنند، مۆمنان راستین هستند و آن‌ها که تبعیض کنند سرکشان واقعی می‌باشند، بنا بر این تبعیض در اجرای قوانین نشانه روح تمرد و احیاناً عدم ایمان است

این از نظر دنیا و اما از نظر آخرت همان‌گونه که قرآن می‌گوید شدیدترین مجازات در انتظار این گونه تبعیض گران است.

البته این قانون مخصوص بنی اسرائیل نبوده برای همگان و برای ما مسلمانان امروز نیز ثابت است، و چه بسیارند تبعیض گران، و چه بدبخت و رسوایند این گروه!؟

پیام‌های آیه:

1ـ قرآن، کشتنِ دیگران را، به کشتن نفسِ خود تعبیر کرده است تا بگوید دیگر کشی، خودکشی است و افراد یک جامعه همچون اعضای یک پیکرند. «تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ»

2ـ یاری‌رسانی و همکاری در گناه و تجاوز، ممنوع است. «تَظاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»

(در احادیث آمده است: اگر کسی ستمگر را در ظلم و ستم راهنمایی و کمک کند، در دوزخ قرین «هامان» وزیر فرعون خواهد بود؛ و حتّی آماده کردن دوات و قلم برای ستمگر، جایز نیست.

امام کاظم علیه‌السلام خطاب به یکی از مسلمانان بزرگوار فرمود: کرایه دادن شتر به دستگاه هارون‌الرشید هر چند برای سفر حج باشد، جایز نیست. «تفسیر أطیب البیان»)

3ـ علامت ایمان، عمل است و اگر کسی به دستورات دین عمل نکند، گویا ایمان ندارد. «أَ فَتُۆْمِنُونَ به بعضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ به بعضٍ» قرآن، به جای انتقاد از اینکه چرا بعضی دستورات را عمل می‌کنید و بعضی را رها می‌کنید، فرموده است: چرا به بعضی ایمان می‌آورید و به بعضی کفر می‌ورزید.

4ـ نشانه‌ی ایمان واقعی، عمل به دستوراتی است که بر خلاف سلیقه‌های شخصی انسان باشد وگرنه انجام دستوراتِ مطابق میل انسان، نشانی از میزان ایمان واقعی ندارد. «تَقْتُلُونَ»، «تُفادُوهُمْ» (در کشتن یکدیگر به تورات کاری ندارید، ولی در آزاد سازی اسیران اهل ایمان می‌شوید!)

5ـ کفر به بعضی از آیات، در واقع کفر به تمام احکام است؛ و به همین جهت جزای کسانی که به قسمتی از آیات عمل نکنند، خواری دنیا و عذاب قیامت خواهد بود. «خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا»، «یُرَدُّونَ إِلی أَشَدِّ الْعَذابِ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1-  تفسیر أطیب البیان

2-  تفسیر نورج 1

3-  تفسیر نمونه ج 1