گفت وگوی با شیخ صبحی طفیلی
گفتگو با دبیر کل اسبق حزبالله لبنان، پیرامون مشکلات و اختلافاتش با جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان
"صبحی طفیلی" زادهی سال 1327 روستای "بریتال" از توابع بعلبک در درهی بقاع، مدارج علمی حوزوی را در نجفاشرف طی کرد و یکی از شاگردان شهید "سیدمحمدباقر صدر" محسوب میشود. وی سال 1358 "تجمع علمای مسلمین" را در منطقهی بقاع تاسیس کرد.
با تشکیل رسمی حزبالله در سال 1364 چهار سال بعد یعنی 1368 اولین شورای اجرایی حزب، صبحی طفیلی را بهعنوان اولین دبیرکل حزبالله برگزید. برخی اعتقادات و تک رویهای وی باعث شد تا در دومین شورای حزب در سال 1370 حجتالاسلام "سیدعباس موسوی" بهعنوان دبیرکل حزبالله معرفی شود. این مسئله بر روحیهی شیخ تاثیر بهسزایی داشت و به تحلیل رفتن و کاهش نفوذ دیدگاه وی در حزبالله منجر گشت؛ بهگونهای که شیخ صبحی طفیلی بهصورت یک عضو عادی درآمد و از داشتن مسئولیتهای اجرایی محروم گشت.
گرچه بعد از شکست در مقابل رقیبش سیدعباس موسوی، طفیلی کمی از ساختار حزبالله فاصله گرفت، اما سیدعباس موسوی که از همشاگردیهای سابق وی در نجف بود، زمینهی ادامه حضورش را در شورای مرکزی حزب فراهم کرد؛ ولی او بر اختلافات پافشاری کرد و پس از جدا شدن کامل از حزبالله، سال 1377 اقدام به راهاندازی حرکتی با عنوان "ثوره الجیاع" (انقلاب گرسنگان) در درهی بقاع نمود که به درگیریهای شدید در منطقه و کشته شدن دو نفر از جمله شیخ "خضر طلّیس" و یکی از افسران ارتش انجامید که سرانجام توسط دولت و ارتش لبنان، صبحی طفیلی در حصر خانگی قرار گرفت.
وی در سالهای اخیر در مصاحبه با رسانههای وهابی و سعودی، همواره علیه جمهوری اسلامی ایران، حزبالله لبنان و سیدحسن نصرالله به تبلیغ میپردازد.
برای کسب اطلاعات بیشتر دربارهی علل جدا شدن طفیلی از حزبالله، مراجعه شود به کتاب "زندگینامهی خود گفته سیدحسن نصرالله" بهکوشش حمید داودآبادی – 1391 نشر یازهرا (س)
ـ ابتدا به ساکن می خواستیم جناب شیخ از نقش خودشان از همان اول تشکیل حزبالله بفرمایند ... البته چیزهایی که قابل گفتن هست.
طفیلی: من در این باره صحبتی ندارم.
ـ درحال حاضر این جا مشغول چهکاری هستید؟
طفیلی: درگیر درس و متابعت بحث های فقهی هستم.
ـ الان هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارید؟
طفیلی: نهخیر، هیچ.
ـ انقلاب گرسنگان "ثوره الجیاع" که راه انداخته بودید، به کجا انجامید؟
طفیلی: یک جنبش مردمی برای این منظور بود که متأسفانه به کشتار منتهی شد.
ـ راجع به عملیات شهادت طلبانه چه می فرمایید؟
طفیلی: همین طور در این رابطه صحبتی ندارم.
ـ مشکلی وجود ندارد صحبت کنید، ما برای کتاب استفاده می کنیم، در مورد تکنیک و مسائل فنی صحبت نمی کنیم. این طور نیست که دشمن از آن بهره ببرد. فقط اطلاعاتی راجع به تشکیل و ابتدای حزبالله که می شود گفت.
طفیلی: در مورد تشکیل حزبالله و غیره، حزب تاریخش را نوشته است و به این موضعات پرداخته است. یعنی بهطور کل "السطان یکتب تاریخه" فرد غالب تاریخ را می نویسد. در مورد مسئلهی شهادت طلبان نیز فعلاً بهصلاح نیست و کسی چون من درست نیست که صحبتی در این مورد بکند؛ چون هر حرفی از جانب من در این مورد، سند می شود و من نمی خواهم وارد جنجالی بشوم که حزبالله نوشته و اعلام کرده و من نمی توانم بیایم تکذیب یا رد کنم. اینها، در این تاریخی که نوشته شده است این مدت را حذف کردهاند و من نمی خواهم وارد این موضوع بشوم.
- پس نقش شما در این برههی مهم از تاریخ لبنان چه می شود؟ منکر آن که نمی توان شد؟!
طفیلی: [با اشارهی دست] ول کنید.
ـ شما خودتان دوست دارید در چه موضوعی با ما صحبت کنید؟
طفیلی: من زیاد فکر کردهام ولی به نفع هیچ کس نیست که من نقشی در این درگیری ها داشته باشم و به مجادله و قیل و قال بپردازم. موضوع استشهادی ها، موضوع تازهایست، می توانید از کتب و منابع تبلیغات و رسانهها استفاده کنید. کلام و سخن آنها سند نیست؛ اما سخن من سند می شود.
ـ پس در چه موردی می توانید با ما صحبت کنید؟
طفیلی: چیزهایی را که قبلاً اتفاق افتاده و رخ داده، فراموش کنید؛ چیزهایی را که مربوط به حال است، مسائل فقهی و هم چنین مسائل سیاسی روز را بپرسید.
ـ درحال حاضر این جا مشغول چهکاری هستید؟
طفیلی: درگیر درس و متابعت بحث های فقهی هستم.
ـ الان هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارید؟
طفیلی: نهخیر، هیچ.
ـ انقلاب گرسنگان "ثوره الجیاع" که راه انداخته بودید، به کجا انجامید؟
طفیلی: یک جنبش مردمی برای این منظور بود که متأسفانه به کشتار منتهی شد.
- نظر شما راجع به دادگاه ترور "رفیق حریری" چیست؟
طفیلی: البته نمی شود اسمش را یک دادگاه گذاشت، این یک مسئلهی سیاسی است. بهنفع غرب و خاصه آمریکاست که پرونده را باز بگذارند. بهنظر می رسد که نیات و حتی تاریخ، درست و صحیح نیست. باز موضوع لبنان مطرح است؛ چه با حریری و چه غیر آن. اگر قاتل را می شناسند، اعلام کنند و اگر بی گناه را نیز می شناسند، هم چنین.
ـ در مورد آیندهی اسرائیل در روایات و احادیث، تحلیلی دارید؟
طفیلی: قرآن به شکل صریح اشاره به شکست آنان دارد. روایات نیز این چنین است. چیزی که الان مطرح است، این است که اسرائیل یک مجتمع نظامی است و بیشتر به یک اردوگاهی جهت اسکان می ماند. من مطمئن هستم که اسرائیل به نهایت خود رسیده است، منتهی زمان می خواهد؛ و این به عوامل دیگری چون ضعف و اتحاد ما نیز بازمی گردد. وجود یهودیان در فلسطین تثبیت نشده است و به نوعی به توریست ها شباهت دارند. آنان خارج از فلسطین املاک و اموال و مۆسسات دارند و طوری نیست که با آمدن به فلسطین ارتباطات خود را قطع کنند. مادامی که غرب از آنان حمایت می کند و ما در مقابل شان ضعیف هستیم، آنان ماندنی هستند، و ما در مقاومت از همان روزهای سال 1361 (1982 میلادی) و با حملهی اسرائیل، در پی اثبات این نکته بودیم که اسرائیل حاکمیت پایدار نیست. ما توانستیم با تعدادی از جوانان مۆمن و با سلاحی عادی و سطح پائین این حقیقت را ثابت کنیم که اسرائیل هم ممکن است شکست خورده و حتی از بین برود.
ـ آیا ممکن است اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کند و اگر این امکان هست نتیجهی چنین جنگی چه خواهد بود؟
طفیلی: اگر منظور حملات هوایی ست، هر روز این امر ممکن است؛ اما ورود زمینی موضوعی است که در بین آنان نیاز به دقت، بررسی و تدبیر زیاد و پشتیبانی بیشتر غرب از آنان دارد و موضوعی دگرگون است که با حملهی هوایی فرق دارد و در صورتی هم که وارد شوند، در فکر ماندن نخواهند بود.
ـ به نظر شما چرا این فکر دراسرائیل هست که لبنان باتلاقی است برای نیروهایش؟
طفیلی: به این دلیل که در سال 1361 که وارد لبنان شدند، در آن گیر افتادند. علی رغم این که امکانات ما در این جا خیلی کم بود و امکانات آنها بیشتر. اکنون در این جا تجربیات بیشتر شده و امکان مبارزه هم بیشتر است و زمانی که این امکانات وجود نداشت، آنها مجبور به عقب نشینی شدند
ادامه دارد...
فرآوری :عاطفه مژده بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: وبلاگ حمید داودآبادی
گفتگو کنندگان:
رضا مصطفوی- حمید داودآبادی