تبیان، دستیار زندگی
خیلی‌ها حتی یادشان نمی‌آید كه هنگامه قاضیانی پیش از حضور چشم‌گیر و پُر جلوه‌اش در نقش پیچیدة به همین سادگی، در شش فیلم نقش‌های كوتاه بی‌تاثیر و دیده‌نشده‌ای بازی كرده بود؛ از فیلم‌های جریان اصلی مثل زن دوم و بازنده تا كارهای متفاوتی چون به‌آهستگی و روایت‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به همین سادگی‌ هم نیست!

درباره كارنامه بازیگری هنگامه قاضیانی؛ به بهانه نمایش عمومی «روزهای زندگی»


خیلی‌ها حتی یادشان نمی‌آید كه هنگامه قاضیانی پیش از حضور چشم‌گیر و پُر جلوه‌اش در نقش پیچیده ی به همین سادگی، در شش فیلم نقش‌های كوتاه بی‌تاثیر و دیده‌نشده‌ای بازی كرده بود؛ از فیلم‌های جریان اصلی مثل زن دوم و بازنده تا كارهای متفاوتی چون به‌آهستگی و روایت‌های ناتمام. اقبال بلندی می‌خواست كه سینمای ایران با این فقر مطلق شخصیت‌های نظرگیر و روحیات زنانه، سخاوتمندانه موقعیتی تا این حد یگانه و ایده‌ال را به یك استعداد در حال هدر شدن پیشكش كند.

هنگامه قاضیانی

هنگامه قاضیانی كه انگار در فكر و خیالش انتظار چنین هدیه‌ای را می‌كشید، قدردانی شایسته‌ای كرد و شخصیتی به‌یادماندنی به فهرست كوتاه زنان سینمای ما اضافه كرد. نقشی به‌ظاهر كم‌جلوه كه آشوب درونی‌اش را باید به‌عمد پشت ظاهری آرام و بی‌حكایت پنهان می‌كرد تا رنگ رخساره از سر درونش خبر ندهد. مادری آشنا، همسری ساده، همسایه‌ای بی‌حاشیه اما زنی درگیر حس تردیدی بزرگ در آستانة تصمیمی بزرگ. هنگامه قاضیانی با درك و تحلیلی درست كه از تربیت تئاتری می‌آمد و اجرایی ظریف و مینیمال كه از تربیت تئاتری كاملاً دور می‌گرفت، توانست مجری درجه‌یكی برای فیلم‌نامه‌ای دشوار و انتخابی پر خطر باشد. پیش‌بینی تایید منتقدان و انتخاب داوران جشنواره فجر كار آسانی بود و حدس اضافه‌شدن نامش به گزینه‌های كم‌تعداد بازیگران زن مطمئن سینمای ایران هوش چندانی لازم نداشت.

اما این فقط بخش خوش ماجرا بود. سینمای قفسه‌بندی‌شده و قالب‌پذیر ایران به بازیگر تازه‌آمده فقط جاهایی میدان داد كه امكان عرضه ی توانایی‌های احتمالی و پتانسیل‌های بالقوة دیگرش را پیدا نكرد. طاووس‌های بی‌پر و نیلوفر هر دو فیلم‌های ناكام جریان متفاوت بودند كه باعث شد كم‌تر كسی بتواند تداوم كیفیت كار قاضیانی را در مسیری طبیعی و متعادل پی‌گیری و رصد كند. «بیداری رویاها» جواب مایوس‌كننده‌ای بود به كنجكاوی و توجهی كه «فرزند خاك» باعثش شد. فیلم بی‌رمق‌تر از آن بود كه نگاه‌ها را به كوشش و كیفیت كار بازیگر اصلی‌اش جلب كند و مجال ایفای یك نقش ماندگار دیگر و تثبیت موقعیت قاضیانی در سینمای ایران به همین سادگی از دست رفت.

هنگامه قاضیانی

حالا دیگر اقبال جایش را به بدشانسی داده بود و احتمال داشت به همین سادگی اتفاق بی‌تكراری باقی بماند. حضورهای كوتاه و تك‌سكانسی در برف روی شیروانی داغ و آینه‌های روبرو هم فقط به قصد ادامه ی حضور بود انگار و آبی ازشان گرم نمی‌شد. در این اوضاع و احوال، حضور در جمع مهمانی پر تب و تاب سعادت‌آباد برای بازیگرش سعادتی بود. گرچه نقش محوری نداشت و ریسك بازی در تنها نقش منفی جمع با گریم اغراق‌شده و زائدش ممكن بود مسیر بازیگری‌اش را باز هم پر پیچ‌تر كند. پشتوانه ی تئاتری و تجربه ی سینمایی او در كنار فیلم‌نامه و اجرای خوب فیلم باعث شد كه چنین نشود و نقشش در تنوع كاراكترهای فیلم گم نشد و پای هنگامه قاضیانی را در كنار ستاره‌ها و دیگر بازیگران مطرح سعادت‌آباد به اكران پر سر و صدا و باشگاه میلیاردی‌های گیشه هم باز كرد.

نقش‌ مكملی كه در میگرن بازی كرد، نكته تازه‌ و چهره‌ متفاوتی از او نداشت، ولی تداوم كیفیت و حضور موثرش را در نقش‌ زنان طبقه متوسط با درگیری‌های فكری و اجتماعی نشان داد. اتفاق مهم بعدی در كارنامه بازیگری‌اش، ایفای یك نقش كلیدی در فضای جنگی و حال و هوایی به‌كل متفاوت از چاردیواریِ آپارتمان‌های آشنای پایتخت در روزهای زندگی بود.

مادری آشنا، همسری ساده، همسایه‌ای بی‌حاشیه اما زنی درگیر حس تردیدی بزرگ در آستانة تصمیمی بزرگ. هنگامه قاضیانی با درك و تحلیلی درست كه از تربیت تئاتری می‌آمد و اجرایی ظریف و مینیمال كه از تربیت تئاتری كاملاً دور می‌گرفت، توانست مجری درجه‌یكی برای فیلم‌نامه‌ای دشوار و انتخابی پر خطر باشد.

تجربه‌ای كه گیر كم‌تر بازیگری در این سینما آمده و گلچهره سجادیه یك بار مشابهش را بازی كرد و یكی از سیمرغ‌های دریغ‌شده ی قبلی‌اش را با اجرای این نقش از جشنواره فجر پس گرفت. امكان تحرك و آشوبی كه كاراكتر پزشك بیمارستان صحرایی ایجاد می‌كرد در كنار كیفیت كار همبازی‌اش حمید فرخ‌نژاد و تاثیرگذاری موقعیت‌های فیلم، همان فرصتی بود كه قاضیانی چند سال پس از به همین سادگی لازم داشت و طبیعی‌ست كه هیچ بازیگر كاربلدی چنین فرصتی را به همین سادگی از دست نمی‌دهد.

هنگامه قاضیانی

جشنواره سی‌ام فجر با دو فیلم و دو نامزدی سیمر‌غ بلورین و یك سیمرغ نقش اول زن برای هنگامه قاضیانی خاطره‌انگیز شد. حالا او در فهرست كم‌تعداد دیگری هم برای خودش جایی گرفته است؛ بازیگران زن با دو سیمرغ بلورین نقش اول. وقتی برای دریافت جایزه فیلم قبلی روی صحنه رفت، میان شلوغی ابراز احساسات حاضران برای رقبای معروف و محبوبش گفت كه می‌دانم انتظار مرا این بالا نداشتید. سال گذشته هم كه برای بار دوم با عبور از كنار رقبای معروف و محبوبش روی صحنه آمد و سیمرغ گرفت، باز همین جمله را گفت اما كنایه‌ای هم درباره «قضاوت درست زمان» بهش اضافه كرد. فاصلة میان مضمون و شكل ادای این جمله روی این دو صحنه، تقابل دستپاچگیِ تازه‌واردی نگران از آینده در برابر اعتماد به نفس بازیگری‌ بود كه پایش را در جمع بااعتبارهای سینمای ما سفت كرده و چشم به اتفاق‌های پیشِ رو دارد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:سینمای ما/ نیما حسنی‌نسب