تبیان، دستیار زندگی
معلم: «سعید، توجه کن! پنجاه تومان نخود، سی تومان لوبیا و چهل تومان گوشت خریدیم. جمعشان چقدر می شود؟» سعید پس از کمی فکر: «یک کاسه آب گوشت حسابی!»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لطیفه باران
لطیفه باران

آب گوشت حسابی

معلم: «سعید، توجه کن! پنجاه تومان نخود، سی تومان لوبیا و چهل تومان گوشت خریدیم. جمعشان چقدر می شود؟»

سعید پس از کمی فکر: «یک کاسه آب گوشت حسابی!»

سردرد

اولی: ببخشید با حرف هایم سرشما را درد آوردم.

دومی: نه اختیار دارید. من حواسم از همان اول جای دیگر بود!!!

امرار معاش و نویسندگی

سعید به دوستش محسن: برادرت که به خارج رفته ، از چه راهی امرار معاش می کند؟

محسن : از راه نویسندگی.

سعید : چه می نویسد؟

محسن : هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد.

جمله سازی

معلم : امیر جان ، با حمید یک جمله بساز.

امیر : شما چقدر شبیه همید!

جمله رمزی

حسن پس از شرکت در امتحانات پایان سال ، به همکلاسی اش گفت : ما می خواهیم به مسافرت برویم. لطفا نمره های مرا بپرس و اگر تجدید شده بودم ، به صورت رمزی به من خبر بده. اگر از یک درس تجدید شده بودم ، بگو : سلیم به تو سلام می رساند. اگر هم از دو درس تجدید شدم بگو : سلیم و برادرش سلام می رسانند.

حسن بعد از مدتی نامه ای از همکلاسی اش دریافت کرد که در آن نوشته بود: خانواده سلیم همگی سلام می رسانند!!

به غضنفر میگن با عذاب جمله بساز میگه ماهی هر وقت از آب بگیری تازه است.

یه روز اینشتین و نیوتن داشتن با هم قایم موشک بازی می کردن. انیشتن چشم می ذاره و نیوتن میره پشت سر انیشتن یه مربع به ضلع یک متر می کشه و توی اون مربع می ایسته! وقتی شمارش انیشتن تموم میشه بر می گرده و نیوتن رو می بینه! میگه: نیوتن! سوک سوک! نیوتن میگه: من نیوتن نیستم! الان ثابت می کنم: مساحت این مربع 1 متر در 1 متر میشه 1 متر مربع و من هم که روی این مربع ایستادم! بنابراین نیوتن بر متر مربع میشه پاسکال

فرآوری:نعیمه درویشی

بخش کودک و نوجوان تبیان


منابع:جوک باران،وبلاگ دانش آموزان مدرسه افشار پویا

مطالب مرتبط:

همه تازه اش را دوست دارند!

با هم بخندیم

همه تازه‌اش را دوست دارند!

لبخند بزن

خنده خنده

ها ها ها!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.