تبیان، دستیار زندگی
انچه میخوانید دل نوشته ای است برای پیکرهای پاک 96 شهید گرانقدر كه در قالب كاروان فرزندان روح الله در آغوش روح الله از خرمشهر حركت كرده اند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : عاطفه مژده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در آغوش روح الله


آنچه میخوانید دل نوشته ای است برای  پیکرهای پاک 96 شهید گرانقدر كه در قالب كاروان 'فرزندان روح الله در آغوش روح الله' از خرمشهر حركت كرده اند.

در آغوش روح الله

خیلی وقت بود ذهنم را یه جمله مشغول کرده بود و به خاطر این جمله هزاران سوال از ذهنم میگذشت که جوابی براشون پیدا نمیکردم :

امام حسین گریه کن نمیخواد شمشیر زن میخواد بره توی میدان 72 یارش بشن 73

واقعا چطور میشه شد یار امام حسین؟

چطور میشه رفت در دل میدان جنگ؟

چطور میتوان شمشیر زد؟

اصلا با چه کسی باید جنگید؟

الان در جامعه کنونی به جای شمشیر چه چیزی باید به دست گرفت؟

چطوری میشه شهید شد؟

و یا چطور میشه راه شهدارا ادامه داد؟

و یا حد اقل اگه نمیتونیم کاری انجام بدیم  چه طور میتوان حرمت خون شهدا را حفظ کرد؟

در  فکر جواب این سوالات بودم که یک خبر شنیدم (( پیكر پاك 96 شهید گرانقدر دفاع مقدس كه در قالب كاروان 'فرزندان روح الله در آغوش روح الله' از خرمشهر حركت كرده ند ،و شنبه وارد حرم مطهر امام خمینی (ره) میشوند.پیكر مطهر این شهدا مربوط به عملیات والفجر هشت و خیبر است كه 25 شهید در جزیره مجنون و 71 شهید دیگر در منطقه فاو تفحص شده بود.پیكر پاك این شهدای گرانقدر در شوش، دزفول، اندیمشك و دوكوهه تشییع و پس از حضور در استانهای لرستان، مركزی، اصفهان و قم امروز در حرم بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی تشییع میشود.بر اساس گزارش كمیته جستجوی مفقودین ستاد كل نیروهای مسلح، شهدای مذكور در مرحله چهارم تفحص در خاك عراق از مناطق عملیاتی مجنون و فاو كشف و از طریق منطقه مرزی شلمچه به آغوش میهن اسلامی باز گشتند. ))

در آغوش روح الله

این خبر فرصت خوبی برای من ایجاد کرد با خودم گفتم اگر برم حرم امام استقبال کاروان شهدا شاید بتونم از شهدا بخوام که اونها چراغ راه این مسیر را برای من روشن کنند.

شنبه خودم رو به حرم امام رسوندم اما با توجه به جمعیت زیادی که بود من نتونستم تابوت شهدا رو از نزدیک ببینم

وقتی آمدم خانه با خودم گفتم یعنی من چه اشتباهی کردم کردم چه گناهی کردم که لیاقت دیدار آنها نصیبم نشد؟

فردای آن روز روز سوم  اعتکاف بود . روز اعمال ام داوود. فرصت خوبی بود تا من کمی با خدای خودم رازو نیاز کنم من که معتکف نشده بودم دست کم می توانستم برای روز سوم روز اعمال ام داوود به مسجدی بروم به مسجدی که قرار بود پیکر شهید گمنامی را به آن جا بیاورند و من نمی دانستم اصلا فکر نمی کردم که قرار است تا بوت یک شهید را به تنهایی در آغوش بکشم فکر نمیکردم میتوانم 2 ساعت تمام، بدون هیچ ازدحام جمعیتی سرم را روی تابوت پاک یک شهید گمنام بگزارم و یک دل سیر با او درد و دل کنم

دیروز روز فهمیدم، شهدا که می‌آیند دیگر کسی سختش نیست چفیه به گردن آویزان کند و لباس خاکی بپوشد و به آن نمادهای ماندگار افتخار کند.

دیروز فهمیدم انگار گریه کردن و درددل کردن خیلی هم سخت نیست.ا

دیروز وقتی مادر شهدارا دیدم که کنار تابوت شهید گمنام گریه میکردند و او را پسرم صدا میکردند فهمیدم میشه آدم همه رو دوست داشته باشه و هر کسی رو از پوست و گوشت خودش بدونه

دیروز وقتی مادر شهدارا دیدم که کنار تابوت شهید گمنام گریه میکردند و او را پسرم صدا میکردند فهمیدم میشه آدم همه رو دوست داشته باشه و هر کسی رو از پوست و گوشت خودش بدونه

دیروز فهمیدم، شهدا که می‌آیند همه با هم مهربان می‌شوند و کمتر کسی گرانی این روز‌ها برایش دغدغه می‌شود.

جایی خواندم نوشته بود: شهدا شما چه کرده‌اید که امروز همه مردم ایران به احترام شما سر خم می‌کنند و برای بدرقه کردنتان سر از پا نمی‌شناسند و کاسه‌های پر آب نگاه‌شان را نذر قدم‌هایتان می‌کنند.

در آغوش روح الله

شما بگویید در خلوت و نجواهای شبانه خود چگونه با خدایتان مناجات کردید که امروز مزارتان زیارتگاه اهل یقین شده است.

تابوت‌های شهدا را که دیدم با خودم فکر می‌کردم که این تکه‌های استخوان از آن چه کسانی است؟ کاش می‌شد از بین آن 96 شهید، شهیدی برمی‌خاست و لب به سخن وا می‌کرد و از رنج‌هایی که کشیدند برایمان می‌گفت.

و چه زیبا یک شهید از مردمان امروز ما میپرسد:

شهید مهدی بخشی سورکی در وصیت نامه خود سئوالی از جامعه امروزمان کرده است که دوست داشتم از چند نفر بپرسم تا ببینم آن‌ها چگونه پاسخ می‌دهند.

این شهید در فرازی از وصیت نامه خود آورده است، آیا شما‌ها در شهر‌ها به یاد خدا هستید؟ به یاد آن بزرگمردان رشید اسلام که برای آزادی و حفظ نوامیس شما جان دادند کاری کردید؟ به خدا روزی فرا خواهد رسید همه شما در مقابل این شهادت قرار می‌گیرید و از شما می‌پرسند ما خون دادیم و عزیز‌ترین متاع عمرمان را، شما چه کردید؟

فکر میکنم به قولی دوستی رسالت امروز شهدا بیدار کردن ما است بیدار شویم که

لااقل اگر شمشیر زن امام حسین(ع) نیستیم دشمن مقابل او نباشیم.

جواب شما به سوال این شهید چیست؟

عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان