
این آشفته بازار آدم کش
روزهای زیادی از حادثه خاله شادونه و مرگ سه کودک بی گناه می گذرد اما ذهن ما هنوز درگیر ابهامات و سئوالات زیادی بوده و چراهای فراوانی را مرور می کند .خطاب به مسئولین باید بگوییم؛ ...

توجه و اهتمام به برنامه ریزی و عمل به آن از جمله عوامل توسعه و پیشرفت یک کشور محسوب میشود. اگر نگاهی به کشورها، سازمانها و شرکتهای موفق بی اندازیم اولین نکته قابل توجه برنامهریزی صحیح و حرکت به سمت اهداف تعیین شده آن مجموعه است که موجب رشد و بالندگی میشود.
سرمایه گذاری در امر برنامه ریزی یکی از ابزارهای مهم و بنیادی در جهت دستیابی به نتایج مطلوب و پیشرفت در تمامی جنبهها است به طوری که غفلت از برنامه ریزی و حرکت نکردن در چارچوبهای تعیین شده گاه خسارات جبران ناپذیری بر افراد یک جامعه یا یک مجموعه خواهد گذاشت.
برنامه ریزی یک پدیده اجتماعی است و یک فرایند مستمر و دائمی دارد. به جرئت میتوان گفت در فعالیتهای اجتماعی امروز بدون برنامه ریزی امکان ادامه حیات یک مجموعه وجود ندارد. یکی از مشکلات موجود بر سر راه بی برنامگی، بهکارگیری افراد غیر متخصص در پستها و جایگاههایی است که قابلیت و توانایی آن را ندارند و این کار علاوه بر آسیب رساندن بر بدنه آن مجموعه ممکن است شمول عام پیدا کند و افراد زیادی در این امر متضرر شوند. علاوه بر آن دیوار بی اعتمادی میان ذینفعان و کسانی که در امر برنامه ریزی کوتاهی کردهاند ایجاد میشود و در صورتی که این رویه ادامه پیدا کند عدهای سودجو که فقط به دنبال منافع و سود بیشتر هستند، بی توجه به ضرر و زیان ناشی از بی برنامگی دست به کارهایی بزنند که پیکره یک مجموعه را متلاشی و از هم گسیخته کنند.
خطاب به مسئولین باید بگوییم آیا بهتر نبود علاج واقعه را قبل از وقوع میکردید و با برنامه ریزی صحیح و بهکارگیری افراد متخصص به منظور هدایت و کنترل جمعیت از بروز چنین حوادثی جلوگیری میکردید؟ مردم تا کی باید چوب بی برنامگی ها را بخورند!؟
یکی از دیگر از خسارات ناشی از بی برنامگی هدر رفتن نیروی انسانی و هرز رفتن سرمایه و وقت انسانهاست. اگر کارها بر طبق برنامه و تدابیر از پیش تعیین شده پیش نرود حوادث و وقایعی به وقوع خواهند پیوست که پشیمانی به دنبال خواهد داشت و چه بسا علاج و درمانی نیز برای آن نتوان متصور بود. برنامه ریزی میتواند کمک بسیاری به جلوگیری از اشتباهات کند و افراد و یا یک مجموعه را به ارائه خدمات بیشتر و بهتر یاری میدهد. برنامه ریزی صحیح اساس و بنیان مدیریت صحیح است و مدیران بدون این ابزار مهم نمیتوانند به اهداف و مقاصد خود نایل شوند.

امروزه برنامه ریزی و مدیریت اجتماعات بشری ضامن تعهد مسئولین و مدیران در تمامی عرصههاست. ضعف در برنامه ریزی و عدم توجه مسئولانه به برگزاری مراسم و برنامههای فرهنگی یکی از مقولههایی است که در گذشتههای نه چندان دور حوادثی غیر قابل جبران آفریده است. یکی از این حوادث، ماجرای کشته شدن سه کودک در پایان برنامه خاله شادونه در شهرستان خرمدره از توابع استان زنجان است. این حادثه به دلیل ازدحام جمعیت در دربهای خروجی سالن ورزشی که در آن برنامه اجرا میشد اتفاق افتاد. متأسفانه ورزشگاهی که گنجایش سه هزار نفر را داشت با پذیرفتن چهار هزار نفر و بیش از ظرفیت خود موجب شد تا کودکان هنگام خروج در اثر ازدحام زیر دست و پا بمانند و در این میان سه کودک جان خود را از دست بدهند.
یکی از دلایل وقوع این حادثه عدم برنامه ریزی صحیح از سوی مسئولین سالن و مسئولین شهرستان خرمدره است. بهکارگیری افراد متخصص میتواند از وقوع چنین حادثههایی جلوگیری کند. باید از متولیان برگزاری این مراسم پرسید که وقتی ظرفیت سالن سه هزار نفر است چرا چهار هزار نفر را به این مجموعه دعوت میکنید تا حادثه ای تلخ به وجود آید؟
کوچکترین کاری که پس از پایان برنامه میشد انجام داد اطلاع رسانی صحیح به مردم در خروج تدریجی از دربهای سالن و به کارگماردن افرادی به منظور هدایت و کنترل جمعیت بود که در این مراسم گویا به فکر دستاندرکاران هم نرسید چه رسد به اجرای آن!
اگر دستاندرکاران برنامه با دقت و تأمل بیشتری برنامه ریزی میکردند و با رعایت اصول ایمنی قبل از اجرا میتوانستند جلوی هر حادثهای را بگیرند. حال اگر بپذیریم که بدون هماهنگی بیشتر از ظرفیت سالن بلیط فروخته شده است؛ آیا این فروش بلیط و انبوه جمعیت حاضر در سالن نباید مسئولان را به فکر وامی داشت که هنگام خروج افراد تدابیری بیاندیشند؟ کوچکترین کاری که پس از پایان برنامه میشد انجام داد اطلاع رسانی صحیح به مردم در خروج تدریجی از دربهای سالن و به کارگماردن افرادی به منظور هدایت و کنترل جمعیت بود که در این مراسم گویا به فکر دستاندرکاران هم نرسید چه رسد به اجرای آن!

پس از وقوع حادثه فرماندار خرمدره از بازداشت مقصران خبر داد اما آیا تنها بازداشت و مجازات افراد میتواند جبران کشتههای این واقعه را بکند!؟ خطاب به مسئولین باید بگوییم آیا بهتر نبود علاج واقعه را قبل از وقوع میکردید و با برنامه ریزی صحیح و بهکارگیری افراد متخصص به منظور هدایت و کنترل جمعیت از بروز چنین حوادثی جلوگیری میکردید؟ مردم تا کی باید چوب بی برنامگی ها را بخورند!؟ آیا صرف گفته یکی از مسئولان مبنی بر اینکه «برای برگزاری برنامه با ما هماهنگی صورت نگرفته بود» میتواند درد و تألم ناشی از فقدان عزیزان از دست رفته را برای والدینشان درمان کند؟ اگر با مسببین این حادثه برخورد شود دیگر شاهد چنین حوادثی در آینده نخواهیم بود؟ به نظر شما وقت آن نرسیده که کمی بیشتر به برنامهریزی و هماهنگیهای لازم در امور مختلف به خصوص برگزاری چنین مراسم و همایشهایی بیندیشیم تا دیگر خبری مبنی بر وقوع اینگونه حوادث در رسانهها نشنویم؟ آیا مهر و موم کردن در سالن میتواند دیگر حادثه نیافریند؟
در گذشته حوادثی از این دست باز هم خبرساز بودهاند. حادثههایی چون کشته شدن دانش آموزان در دریاچه، کشته شدن تعدادی در اثر ازدحام جمعیت در استادیوم آزادی و... امید آن داریم که مسئولان با توجه و اهتمام لازم در امر برنامه ریزی، در آینده دیگر خبری از این دست که ناشی از بی برنامگی مسئولان و عدم هماهنگیهای لازم است تکرار نشود و مردم با آرامش و اعتماد کامل از ضریب امنیتی و وجود نظم و انضباط در فرایند اجرای امور در مراسمی اینچنینی شرکت کنند و اوقات فراغتی شاد و مفرح برای خود رقم بزنند.
منصوره فراهانی
بخش اجتماعی تبیان