تبیان، دستیار زندگی
تا به حال آروزی مرگ کرده اید؟ آیا در حین این آرزو به عواقب آن هم فکر کرده اید که اگر این آرزو تحقق یابد چه خواهد شد ؟ آیا واقعا مشکلات زندگی ما تا به این حد بزرگ است که تحمل سکرات مرگ از تحمل آن ها راحت تر است ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درخواست مرگ از خداوند


تا به حال آروزی مرگ کرده اید؟ آیا در حین این آرزو به عواقب آن هم فکر کرده اید که اگر این آرزو تحقق یابد چه خواهد شد؟ آیا واقعا  مشکلات زندگی ما تا به این حد بزرگ است که تحمل سکرات مرگ از تحمل آنها راحت تر است؟ آیا واقعا مرگ راه رهایی است؟ آیا اصلا ما مجازیم چنین آروزیی داشته باشیم؟

مرگ

درخواست مرگ از خداوند تعالى دو گونه است:

الف- مذموم(ناپسند)

ب- ممدوح(نیکو).

قسم اوّل آن است که انسان از سختى‏هاى دنیا شکوه کند و از این ‏رو آرزومند مرگ باشد. آدمی گاهى در اثر احساس ضعف و ناتوانى و عدم قدرت مقابله با سختى‏ها، مشکلات و ناملایمات زندگى آرزوی مرگ را می کند. این نوع آرزوى مردن مربوط به انسان‏هاى ناتوان و عاجز است که به جاى بسیج نیروهاى خداداد و استفاده از تفکر و اندیشه براى حل مشکلات و به جاى پناه بردن به خداوند و استمداد از نیروى او آرزوی مرگ می کنند و به جاى حل مسأله به دنبال پاک کردن صورت مسأله مى‏باشند.

در حالى که وجود مشکلات و سختى‏ها در زندگى امرى طبیعى و از سنت‏هاى الهى مى‏باشد و صفات نیک انسان چون صبر و استقامت و شکیبایى جز در مواجهه با چنین مشکلاتى هویدا نمى‏گردد و خود را نشان نمى‏دهد. انسانى این گونه قطعاً انسانى ناقص است و نه تنها آرزوى مرگ برایش مطلوب و ممدوح نیست، بلکه برعکس باید از خداوند بزرگ طول عمر و ادامه حیات را بخواهد تا خود را تکمیل کند و به سعادت و کمال بار یابد و ره توشه نجات ‏بخشِ از خطرات و سکرات موت، برزخ، حشر و صراط را بر گیرد. این چنین درخواستى باید، دعاى اولیه او باشد و در مرحله دوّم از خداوند تعالى مضمون زیر را بطلبد: «لا یتمنى احدکم الموت لضرّ نزل به وَلْیقل: اللّهم! اَحْینى ما کانت الحیاة خیراً لى، و توفّنى اذا کانت الوفاة خیراً لى‏؛ رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: هیچ یک از شماها به خاطر گرفتارى و تنگنایى که بر او نازل گشته، مرگ را آرزو نکند (بلکه) باید چنین بگوید: خداوندا! مادامى که زندگى برایم خیر است مرا حیات بخش و هرگاه وفات برایم خیر است جانم را بستان.(وسائل الشیعة، ج 2، ص 659)

آرزوی مرگ اگر ناشی از اشتیاق وصال الهی باشد مطلوب است ولی آرزوی مرگ بخاطر مسائل دنیوی باشد، نامطلوب و مذموم می‌باشد

قسم دوّم آن است که انسان به حدى از کمال عالى انسانى رسیده که مشتاق لقاء الله و پرواز از زندان دنیا مى‏باشد و مرگ را بهترین تحفه مى‏بیند؟ امیرالمۆمنین(علیه السلام) مى‏فرماید: «افضل تحفة المۆمن الموت؛ برترین تحفه مۆمن مرگ است‏.»( تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 165) حضرت در خطبه ی همام می فرمایند: اهل تقوا و پرهیزکاران آنانی می باشند که اگر اجل معین آنها و مدت عمری که در دنیا برای آنها تعیین گردیده نبود، روحشان حتی یک لحظه نیز در بدنشان قرار نمی گرفت، به خاطر شوق به رحمت و بهشت خداوند.

آری چنین کسى از حجاب تن مى‏رنجد و از غم فراق مى‏نالد، این درخواست مرگ در اوج حالات عرفانى و معنوى است که بسیار مطلوب است، اما در عین حال رضا به خواست خدا و انجام وظایف و کسب آمادگى افزونتر برای امثال ما بهتر است.

در حدیث آمده است که روزی پیامبر اکرم به عیادت بیماری رفت. از او احوالپرسی کرد. بیمار از درد و مشکلاتش نالید و آرزوی مرگ کرد. حضرت به او فرمود: «لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِیئاً فَتُۆَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ؛ (1) آرزوی مرگ نداشته باش؛ زیرا اگر تو آدم خوب و نیکو کاری باشی، با طولانی تر شدن عمرت بر کارهای نیک شما افزوده می شود و اگر آدم بدی باشی، مهلت مى‏یابى و مورد رضایت خدا قرار مى‏گیرى‏ پس تمنای مرگ نکنید.»

چنان که از امیر مۆمنان - علیه السلام - نیز نقل شده که: «لَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ فَإِنَّ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ شَدِیدٌ وَ إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ یطُولَ عُمُرُهُ وَ یرْزُقَهُ اللَّهُ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ؛ (2) آرزوی مرگ نکنید؛ زیرا ترس و اضطراب لحظه های جان دادن و سکرات مرگ، بسیار شدید و سخت است. یکی از خوشبختی های انسان، این است که عمرش طولانی باشد. و در نتیجه با توبه و انابه به سوی قیامت و سرای ابدی برود».

آرزو

از این رو، آن حضرت در بیان دیگری می فرماید: «لا تتمنّ الموت الّا بشرط وثیق؛ (3) آرزوی مرگ نکنید؛ مگر آن که در اثر اطاعت و بندگی خدا، آخرتش را آن چنان آباد کرده باشد که به نجات و خلاصی خود وثاقت و اطمینان داشته باشد» .

امام سجاد - علیه السلام - در مناجات با خدا عرض می کند: «الهی عَمِّرْنِی مَا كَانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِكَ فَإِذَا كَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک؛ (4) خدای من! تا زمانی که عمرم و اوقاتم صرف طاعت تو می شود به من عمر بده، و آن زمانی که عمرم می خواهد چراگاه شیطان شود، مرگم را برسان و مرا در قبض قدرت خود بگیر تا شیطان از وجودم بهره نبرد».

در نتیجه درخواست مرگ از خداوند اگر ناشی از مصیبت ها و مشکلات دنیایی باشد از منظر دینی قابل قبول نیست و با صبر و رضا به قضای الهی هم سازگاری ندارد و نه تنها معصومان بلکه مۆمنان واقعی هم در برابر سختی ها و مشکلات دنیا چنین درخواستی از خداوند نمی کنند ؛ اما اگر این درخواست ناشی از یک هدف متعالی الهی و بلندتر باشد مانند رسیدن به فوز شهادت و مانند آن یا دردمندی از مصیبت های دینی - ونه دنیایی - می توان این درخواست را منطقی و صحیح دانست .

اهل تقوا و پرهیزکاران آنانی می باشند که اگر اجل معین آنها و مدت عمری که در دنیا برای آنها تعیین گردیده نبود، روحشان حتی یک لحظه نیز در بدنشان قرار نمی گرفت، به خاطر شوق به رحمت و بهشت خداوند

بنابراین، در دو مورد است که مرگ برای اولیا الله یک آرزو می‏شود و دیگر از خدا طول عمر نمی‏خواهد:

1. کسی که در دنیا طوری زندگی کرده است که آنچه‏ که پیش فرستاده خیر و برکت است، دیگر برای او دنیا یک زندان است، چون وظایف خود را به نحو احسن انجام داده و مسئولیت خود را ایفا نموده است و احساس می کند دیگر بعد از این برای او فرصت و توانایی انجام کار نیست و زندگی در این دنیا فقط موجب تأخیر در ملاقات او با حضرت رب الارباب است، در این جا آرزوی مرگ از خداوند آرزوی تسریع در رسیدن به لقاء الله است.

2 - دوم مسأله شهادت است. مرگ به صورت شهادت، جمع میان هر دوست. از یک طرف ولىّ‏اللَّه از این جهان به جهان دیگر منتقل شده و از طرف دیگر فرصت را از دست نداده است، چرا که شهادت یعنى تبدیل کردن عمر به بهترین شکل عمل؛ یعنى به‏صورت یک عمل و به‏صورت یک تکلیف و یک مسۆلیت، عمر را به پایان رساندن، که دیگر انسان نمى‏تواند چنین فرض کند و بگوید که اگر من شهید نشوم و در دنیا عمر کنم ممکن است کار بالاترى انجام دهم؛ کار بالاترى نیست. پیغمبر فرمود: هر ذى‏بِرّى، یعنى هر صاحب عمل نیکى، فوق عمل بِرّش، برّى هست، مگر شهادت که دیگر مافوق این برّ، برّى نیست (بحارالانوار، ج 74/ ص 60)؛ یعنى کسى نمى‏تواند بگوید من آرزوى شهادت در راه خدا را ندارم، براى اینکه مى‏خواهم به جاى شهادت کار بالاترى در این دنیا انجام بدهم. پیغمبر فرمود کار بالاترى وجود ندارد.( جموعه‏آثاراستاد شهیدمطهرى، ج‏27، ص291)

نتیجه

آرزوی مرگ اگر ناشی از اشتیاق وصال الهی باشد مطلوب است ولی آرزوی مرگ بخاطر مسائل دنیوی باشد، نامطلوب و مذموم می‌باشد .

                                                                                                                                            فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع : سایت پرسمان

مرکز ملی پاسخگویی به سۆالات دینی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.