تبیان، دستیار زندگی
انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی در ایران سر منشاء تحولات بزرگی در وضعیت و گرایشات زنان ایران محسوب می شود.در جریان تحولات برزگ اجتماعی ایران گردهمایی های سنتی زنان مبدل به گروه های سیاسی اثر گذاری در سطح جامعه شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش زنان در دوران مشروطه


انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی در ایران سر منشاء تحولات بزرگی در وضعیت و گرایشات زنان ایران محسوب می شود.در جریان تحولات برزگ اجتماعی ایران گردهمایی های سنتی زنان مبدل به گروه های سیاسی اثر گذاری در سطح جامعه شده است.

مشروطه

دستاورد مهم و تاریخی زنان در جنبش ملی مشروطیت آن بود که آنان از محیط های بسته خانگی و از ورای دیوارهای اندرونی ها بیرون کشیده شدند. در امور خارج از خانه، در مسایل غیر سنتی و غیر مرسوم زنانه و در زندگی اجتماعی شرکت کردند، مسئولیت اجتماعی را حس و تجربه نمودند و حاصل آن در عین حال رشد تمایل جدید و نیرومندی بود برای “دیده شدن”‌و به “حساب آورده شدن”‌… که آثار آن بلافاصله پس از سال 1285 در ایجاد انجمن ها و سازمان های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان و متعاقبا تاسیس و گسترش مدارس زنانه، فعالیت های مطبوعاتی، انتشار مجلات و طرح مشخص مسائل زنان مشاهده می شود، تا بدین ترتیب اولین پایه های جنبش اجتماعی زنان برای دستیابی به حقوق برابر و رفع ستم جنسیتی پایه ریزی شود.

در مراحل ابتدایی انقلاب مشروطه (اواخر دهه 1270 – اوایل دهه 1280) زنان بیشتر تحت تاثیر روحانیان بودند و به دلیل حمایت آنان از مشروطیت، از خانه‌هایشان بیرون آمدند و در تظاهرات و رفتارهای دیگری که غیرزنانه تلقی می‌شد شرکت می‌کردند، مانند جریان «شورش نان». کم‌کم حرکت زنان محسوس‌تر شده و استقلال بیشتری یافت. آنها انجمن‌ها و دوره‌های خصوصی برپا می‌کردند و آگاهی اجتماعی و فعالیت غیرخانگی‌شان بالاتر می‌رفت.

برخی از انجمن‌ها و سازمان‌های مخفی زنان به نبردهای مسلحانه برای مشروطیت دست می‌زدند. برای مثال، در مبارزه‌ای مسلحانه بین موافقان و مخالفان مشروطه در آذربایجان جسد 20 زن در لباس مردانه یافت شده است. در سال 1290 وقتی شایعه شد برخی نمایندگان مجلس به خواسته‌های روس‌ها تن داده‌اند حدود 300  تن از زنان با تپانچه به مجلس رفتند تا آنان را مجبور به «حراست از آزادی و تمامیت ارضی کشور» کننددر آذربایجان قیام زینب پاشا را در دهه 1310 قمری مشاهده می‌کنیم و هنگام اوج‌گیری مبارزات مسلحانه مشروطیت زنان بسیاری مخفیانه در لباس مردان در مبارزات شرکت کرده‌اند و برخی از آنان به طور اتفاقی شناخته شده‌اند، مثلا سربازی بود که جراحت برداشته بود و در درمانگاه از مداوای زخمش امتناع می‌کرد. کار به آنجا رسید که ستارخان به بالین او می‌آید و از او می‌خواهد که «پسرم تو نباید بمیری مابه نیروی تو، به اراده آهنین تو نیاز داریم. چرا راضی نمی‌شوی زخمت را مداوا کنند؟» و سرباز در گوش او می‌گوید که من زن هستم. مثال ثبت شده دیگر حاکی است که در جریان یکی از مبارزه‌های آذربایجان پس از یافتن اجساد یک گروه 20 نفره از سربازان مشروطه‌خواه، مشخص شد که تمامی آنها زن بودند.

برخی از انجمن‌ها و سازمان‌های مخفی زنان به نبردهای مسلحانه برای مشروطیت دست می‌زدند

انجمن‌های زنان اقدامات غیرقهرآمیز زیادی نیز در دفاع از مشروطیت و نیز وادار کردن انگلیس و روسیه به ترک ایران انجام دادند. از جمله فروختن جواهرات و خرید سهام از دولت در جریان تاسیس بانک ملی توسط مجلس. زنان مبتکر تحریم کالاهای خارجی بودند، مثلا سعی کردند قهوه‌خانه‌ها را متقاعد کنند برای کاهش مصرف شکر وارداتی تعطیل شوند. این انجمن‌ها میتینگ‌های بزرگی درباره نقش زنان در جنبش ملی 1290 برای خارج ساختن انگلیس و روسیه از ایران برگزار می‌کردند. جالب آنکه در یکی از مراوده‌های میان انمن‌های زنان و هیئت روسی، این هیئت تلاش کرده بود زنان را متقاعد کند به دلیل اینکه قانون اساسی ایران حقوق زنان ایران را رعایت نکرده است، آنها نیز نباید برای حراست آن تلاش کنند. پاسخ گروه‌های زنان این بوده است که آنها خود نیز از شرایط خودشان ناراضی هستند اما مقصر، پیچیدگی‌های سیاسی ناشی از حضور قدرت‌های خارجی است.

گروه‌های زنان در سال 1290 با فعالان حق رای زنان در انگلستان تماس گرفتند و از آنان تقاضا کرده بودند دولت انگلیس از نفوذ سیاسی خود برای حمایت از ایرانی‌ها استفاده کند، که این فعالان پاسخ داده بودند متاسفانه هیچ امتیاز سیاسی در دولت خود و قدرتی برای حمایت مردم ایران ندارند.

مشروطه

حضور اجتماعی زنان

حضور اجتماعی زنان از اواخر دهه 1270 و اوایل دهه 1280، همزمان با آغاز دور جدیدی از تلاطمات سیاسی و اقتصادی کشور، عموما متاثر ازدستورات و فتواهای رهبران مذهبی، آغاز شده است. جنبش تنباکو (1275خورشیدی / 1896 میلادی) و بحران بزرگ نان (1277 خورشیدی) دو نمونه بارز از حضور زنان در خیزش های اجتماعی دوره دهساله پیش از صدور فرمان مشروطیت است.

از ابتدا تا به آخر واقعه رژی زن ها فعالانه در صحنه های مختلف اعتراضات اجتماعی حضور داشتند. در تهران در حمایت از میرزای آشتیانی مجتهد بزرگ تهران و در اعتراض به شاه که به او اتمام حجت کرده بود که یا باید در ملا عام قلیان بکشد و یا از ایران خارج شود، زنان مقابل محل سکونت او دست به تظاهرات زدند و بازار تهران را به تعطیلی کشاندند. حکم میرزای شیرازی برای تحریم تنباکو و اعتراض به واگذاری امتیاز تنباکو به ماژور تالبوت انگلیسی، حتی زنان حرمسرای دربار را هم تحت تاثیر قرار داده بود .نه فقط زنان تهران، زنان سایر شهرها از جمله تبریز و شیراز و حتی زنان ایلاتی هم در کنار مردان به صورت جدی به مخالفت و اعتراض برخاسته بودند و با استفاده از امکان جدید و بی همتای ارتباطی و اطلاع رسانی آن روز یعنی خطوط تلگراف، مکررا تلگراف های تهدیدآمیز در رابطه با فسخ واگذاری امتیاز تجارت تنباکو به تهران مخابره می کردند.

خشکسالی، و نیز احتکار غلات توسط درباریان و دولتمردان کمبود و گرانی نان و لاجرم گرسنگی را آنچنان شدت داده بود که یکبار دیگر تهران و تبریز و سایر شهرهای کشور صحنه اعتراضات گسترده شد. اعتراض و نارضایتی زنان به گرانی نان در اشکالی هم چون بست نشینی، مراجعه و یا نامه نگاری به سفارت روس و انگلیس و واسطه قرار دادن سفرای این کشورها تبارز می یافت. در یکى از اعتراض هاى زنان، چند هزار زن جلوى کالسکه ناصرالدین شاه را که از شکار برمى گشت، مى گیرند و از او مصرانه مى خواهند تا به وضع نابسامان نان سر و سامانى دهند و البته براى رسیدن به شاه باید با محافظان او درگیر مى شدند. با وعده هایى که شاه براى رفع مشکل نان مى دهد، کالسکه اش اجازه عبور مى یابد. اما همراهان شاه و خصوصاً کامران میرزاى نایب السلطنه که در احتکار گندم دست داشت، توسط این زنان تأدیب مى شوند .

در روزهایی که تبریز صحنه درگیری مردم و تفنگ چی های حکومت بود و وقتی که انبارهای غلات به تسخیر مردم در می آمدند ، باز هم زنان در میدان نقش آفرینی می کردند.

حضور اجتماعی زنان از اواخر دهه 1270 و اوایل دهه 1280، همزمان با آغاز دور جدیدی از تلاطمات سیاسی و اقتصادی کشور، عموما متاثر ازدستورات و فتواهای رهبران مذهبی، آغاز شده است

در نهضت مشروطه و رویدادهای پس از آن نیز زنان لحظه به لحظه حضوری مشخص و ملموس داشتند . آنان به همراه مردان در مسجد شاه تهران بست نشستند، در تلاش برای بازگرداندن علما از مهاجرت، بستن بازار ،پیوستن به متحصصین شاه عبدالعظیم، حضور در قصرمظفرالدین شاه برای گفت و گو، تحصن در سفارت انگلیسی و نظایر آن مشارکت داشتند.

جریان مهاجرت صغری، زنان با شرکت در تظاهرات خیابانی خواهان بازگشت علما شدند و عمرمیرزا جهانگیرخان صوراسرافیل را یکی از انجمن های سری، مأمور رساندن نامه ای تهدید آمیز به شاه کرده بود، گروهی مأمور دیگر از زنان به سرکردگی زنی مشهور به زن حیدرخان تبریزی مراقبت و حفاظت از جان علمای مشروطه خواهی را که بر منبر سخرانی می کردند بر عهده داشتند.

پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای اسلامی، آن گاه که نمایندگان مجلس در صدد تاسیس بانک ملی و نیازمند مساعدت مردم بودند، زنان از گروه های مختلف اجتماعی جواهرات و زینت آلات خود را می فروختند و از دولت سهم می خریدند.

در فراخوان مشروطه خواهان برای تحریم کالاهای خارجی و استفاده از محصولات داخلی این زنان بودند که پیشگام شدند. در بعضی از شهرها مثل تبریز و تهران انجمن هایی به منظور ترویج منسوجات داخلی و تحریم پارچه های خارجی تشکیل دادند.

زنان

نامه اتحادیه غیبی نسوان به نمایندگان مجلس برای تدوین و تصویب سریع متمم قانون اساسی، کمک های مالی زنان به انجمن های ایالتی از طریق فروش جواهرات و اموال شخصی، اعتراض های مکرر به بی عملی و کلای مجلس شورای ملی و هیات وزیران برای پایان دادن به سرکوب مشروطه خواهان آذربایجان و دفع تجاوز عثمانیان به خاک ایران نمونه هایی از عزم و عمل زنان در جهت تحکیم نظام پارلمانی در ایران بعد از مرگ مظفرالدینشاه و اوایل دوران محمد علی شاه است.

بعد از به توپ بسته شدن مجلس و قتل عام و تعقیب مشروطه خواهان ، کسانی که اجساد مجاهدین وجوانان را از سنگ فرش خیابانها برمی داشتند زن ها بودند و هم آنان بودند که مجاهدین را در خانه هاشان پناه و یاری می دادند. شواهد و روایت های مکرری گواه می دهند که در تبریز و رشت در گردان های مسلح و در کسوت مردانه، زنان دوشادوش مردان مبازره می کردند.

علاوه بر اینها اولین تجربه فعالیت های بین المللی زنان در همین دوره اتفاق می افتد. در استانبول جایی که بسیاری از مشروطه خواهان به آنجا مهاجرت کرده بودند، کمیته ای از زنان ودختران مشروطه خواه تشکیل می شود و به افشاگری اعمال و جنایت های محمد علی شاه دست می زنند،یا با مخابره تلگراف هایی به ملکه های انگلیس وآلمان سعی می کنند ازنفوذ آنها برای مهار شاه استفاده کنند .

با توجه به این شواهد روشن است که زنان در خیزش های اجتماعی پیش از مشروطیت، در دوران انقلاب مشروطه و رویدادهای پس از آن فعالانه شرکت داشته اند.

گر چه گروه هایی از زنان وابسته به دربار و یا طبقات بالای اجتماعی که امکان تحصیل و سواد آموزی پیدا کرده و آشنا به افکار و آرای مدرن و مترقی و در مجموع مجهز به خود آگاهی جنسیتی شده بودند، شرکتشان در انقلاب مشروطه از همان آغاز به منظور طرح مسائل زنان و احقاق حقوقی مانند تحصیل و برخی برابریهای جنسیتی بوده است، لیکن توده زنان عمدتا در راستای خواسته های روحانیون معترض به نفوذ قدرت های خارجی و مخالف استبداد شاهان بودند. البته شرایط اجتماعی و فرهنگی آنروز ها که جلوه بارز آن بیسوادی و گرایش به خرافات مذهبی بود، اقتضا نمی کرد که توده زنان نسبت به جایگاه و موقعیت خود واقف باشند و حقوق انسانی خود را بشناسند و آن را مطالبه کنند.

فرآوری:طاهره رشیدی

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع:1-سرچشمه حیات / 2- شفاف / 3- ویکی پدیا