تبیان، دستیار زندگی
باغبون بذرهای گندم رو توی زمین کاشت . بعد زمین رو آبیاری کرد .آب به دونه های گندم توی دل زمین رسید. گندمها جوونه زدن و سبز شدن و بعد از مدتی از دل خاک بیرون زدن و زیر نور آفتاب زندگی خوبی رو آغاز کردن
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گیاهان بدجنس و عصبانی
گیاهان بدجنس و  عصبانی

باغبون بذرهای گندم رو توی زمین کاشت . بعد زمین رو آبیاری کرد .آب به دونه های گندم توی دل زمین رسید. گندمها جوونه زدن و سبز شدن و بعد از مدتی از دل خاک بیرون زدن و زیر نور آفتاب زندگی خوبی رو آغاز کردن.

گندما خیلی مهربون و با ادب بودن .اونا دوست داشتن با همه ی سبزه ها و گیاهای توی باغ دوست بشن. اما یه روز دیدن باغبون با قیچی باغبونی اومده و می خواد بعضی از گیاهای توی باغ رو بچینه. مثل اینکه باغبون اون گیاهارو دوست نداشت. گندما از این کار باغبون ناراحت شدن و اخم کردن. باغبون که قضیه رو فهمید لبخندی زد و دست از کار کشید و رفت.طولی نکشید که زندگی قشنگ گندمها خراب شد .آخه بعضی از گیاهای توی باغ، با بدجنسی شروع کردن به اذیت کردن گندما. اونا خشن و عصبانی بودن. همش غذای گندما رو می خوردن و جای اونارو تنگ می کردن . گیاهای عصبانی، انقدر به این کارها ادامه دادن که نزدیک بود گندمها مریض و زرد بشن. این وضعیت خیلی طول نکشید تا اینکه باغبون دوباره با قیچی علف چینی وارد باغ شد و از گندما پرسید : "حالا دوست دارید این گیاهای بدجنس رو از توی باغ جمع کنم؟"گندما که تازه متوجه ماجرا شده بودن لبخندی زدن و از باغبون عذرخواهی کردن.

باغبون به گندما گفت که اینا علف هرز هستند .اینا اصلا گندم نیستن ونمی تونن دوست شما باشن. علفهای هرز دشمن شما هستند و شما نباید با دشمنان بدجنس خودتون قصد دوستی کنید.

باغبون اون روز تا شب کار کرد و علفهای هرز رو از توی باغ جمع کرد. از اون به بعد دوباره شادی و سلامتی به زندگی گندما برگشت .

انسیه نوش آبادی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

بخاری نفتی – بخاری گازی

قورباغه عینکی

کفش‌های نو

یه خونه‌ی خوراکی

چاله‌ی بیکار

لوكوموتیو قرمز

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.