تبیان، دستیار زندگی
این راهکار که به ازای هر نوزادی که به دنیا می‌آید یک میلیون تومان پرداخت شود، راهگشا نبوده است کما اینکه رشد جمعیت نه تنها افزایش نیافته بلکه کاهش یافته است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه رجبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست تنظیم خانواده تعطیل؟


شاید کسانی که اکنون دهه سوم عمرشان را می‌گذرانند به یاد بیاورند زمانی را داشتن 4-5 فرزند برای خانواده‌ها امری طبیعی بود به طوری که کودکان امروز بیشتر از آنکه خواهر یا برادر داشته باشند خاله و دایی و... دارند.

تنظیم خانواده

اگر بخواهیم روند افزایش نرخ رشد و کاهش یکباره آن را بررسی کنیم بحث بسیار طولانی می‌شود و شاید خودش بتواند به تنهایی یک گزارش باشد. چیزی که در این نوشتار کوتاه می‌خواهیم به آن بپردازیم وضعیت کنونی کاهش نرخ جمعیت و تبعات آن برای جامعه ایرانی است با این وجود مرور کوتاهی بر روند کاهش و افزایش جمعیت لازم به نظر می‌رسد.

آمار‌ها نشان می‌دهند رشد جمعیت در سال‌های 1338 تا 1348، 3/1 بوده است اما آن زمان سیاست ورزان تصمیم گرفتند با در پیش گرفتن سیاست‌های کنترل جمعیت و ارائه برنامه‌های تنظیم خانواده رشد جمعیت را کنترل کنند. آنان تا حدی هم در این کارموفق بودند تا اینکه بعد از وقوع انقلاب اسلامی و آغاز جنگ، سیاست‌های کنترل جمعیت متوقف شد زیرا هیچکس نمی‌دانست جنگ چقدر طول خواهد کشید و داشتن فرزند بیشتر برای کمک به آرمان‌های انقلاب یک فضیلت محسوب می‌شد. در پی همین سیاست‌ها رشد جمعیت در ایران به شدت افزایش یافت به طوری که در سال 1365 به بالا‌تر از 3/2 درصد رسید به طوری که بعد از اتمام جنگ و آغاز دوره سازندگی دبستان‌ها مملو از کودکانی بود که در همین سال‌ها متولد شده بودند در همین زمان بود که سیاستمداران به این نتیجه رسیدند که ادامه روند فعلی رشد جمعیت به صلاح کشور نخواهد بود در نتیجه در سال 1367سیاست‌های جلوگیری از موالید در دستورکار دولت قرار گرفت، تا جایی که قانون حذف سیاست‌های تشویقی فرزند سوم به بعد، در سال 1372 رسما به تایید شورای نگهبان رسید.

این اقدامات به شدت موثر افتاد و منجر به سریع‌ترین کاهش ثبت شده در نرخ رشد جمعیت یک کشور شد و نرخ رشد جمعیت ایران را در مدت کوتاهی از 3/2درصد  به 2/1 درصد در سال رساند. ابتدا بسیاری از کار‌شناسان که تلاش بسیاری برای تحقق این هدف کرده بودند از این کاهش چشمگیر ابراز خوشحالی کرده و حتی اعلام کردند که این سیاست‌ها باید همچنان ادامه یابد تاجایی که نرخ رشد جمعیت به زیر عدد یک برسد. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که در سال‌های اخیر به دلیل موفقیت‌آمیز بودن سیاست‌های تنظیم خانواده در ایران و کاهش شدید رشد جمعیت و نرخ باروری به طور مکرر دستگاه‌های ذی‌ربط و محققان جمعیت‌شناسی ایران از طرف سازمان‌های بین‌المللی مورد تقدیر قرار گرفتند و ایران به عنوان یک الگو در بحث تنظیم خانواده برای کشورهای جهان سوم مطرح شد.

درواقع رشد جمعیت خیلی سریع‌تر ازآنچه که انتظار می‌رفت کاهش یافته و شیب جمعیت بیش از حد تند است، اکنون باز هم باید وارد عمل شد چرا که در برخی استان‌ها رشد جمعیت بسیار کاهش یافته و حتی به نزدیک صفر رسیده است، اما راهکارهایی که در این زمینه ارائه می‌شود نادرست است زیرا در بسیاری از کشور‌ها راهکارهایی از این دست امتحان شده ولی نتیجه مد نظر به دست نیامده است

اما بعد از مدتی صداهایی از گوشه و کنار بلند شد که می‌گفتند اگر سیاست‌های کنترل جمعیت به همین شیوه ادامه یابد تا چند سال آینده یک سوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد زیرا با توجه به رشد ناگهانی جمعیت در سال‌های اول انقلاب و جوان بودن هرم فعلی جمعیت ایران، اگر جوانان ترغیب نشوند که حداقل به تعداد جانشینی دارای فرزند شوند تا سال‌های آینده ایران با جمعیتی سالمند و غیر فعال روبه رو خواهد بود که مطمئنا برای هیچ کشوری مطبوع و خواستنی نیست زیرا نرخ باروری ایران از حدود 4/6 فرزند در اوایل دههء 60 شمسی به حدود8/1 فرزند در سال‌های اخیر رسیده ‌است، یعنی به کمتر از حد جانشینی نسل.

تنظیم خانواده

کشور ما به عنوان تنها کشور بزرگ دارای اکثریت شیعه، دشمنان عدیده‌ای دارد و این سوال را به ذهن می‌آورد که آیا در زمانی که کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای اطراف مانند عربستان سیاست‌های تشویقی برای فرزند آوری را دنبال می‌کنند ما چقدر باید بر قوانین کنترل جمعیت به شکل امروزی پا فشاری کنیم. این موضوع وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانید زمانی برژینسکی (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) در این زمینه گفته بود: «از فکر کردن به حملهء پیش‌دستانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران اجتناب کنید و یک بازی طولانی مدت را انجام دهید چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست.» این حرف و بسیاری از نشانه‌های دیگر می‌گویند روند تغییرات جمعیت کشور به نفع ما نیست و در کمتر از سه دهه، جمهوری اسلامی ایران به کشوری به شدت سال‌خورده تبدیل خواهد شد و این یعنی کاهش نشاط و نوآوری در جامعه و افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی برای رفع دغدغه‌ خیل عظیم سالخوردگان و این‌‌‌ همان چیزی است که غربی‌ها می‌خواهند، افزایش مشکلات کشور و فروپاشی از درون.

کشور ما به عنوان تنها کشور بزرگ دارای اکثریت شیعه، دشمنان عدیده‌ای دارد و این سوال را به ذهن می‌آورد که آیا در زمانی که کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای اطراف مانند عربستان سیاست‌های تشویقی برای فرزند آوری را دنبال می‌کنند ما چقدر باید بر قوانین کنترل جمعیت به شکل امروزی پا فشاری کنیم

سیاست‌های کنترل جمعیت خیلی‌ها را به یاد دکتر علیرضا مرندی وزیر اسبق بهداشت و نماینده مجلس کنونی می‌اندازد، او در گفت‌وگوی اختصاصی با تبیان می‌گوید: «در دوره ما کنترل جمعیت نه به صورت خودسرانه بلکه با مشورت‌های گسترده انجام شد و در این رابطه من از محضر امام کتباً اجازه گرفتم و وقتی امام موافقت خود را اعلام کرد در این زمینه لایحه‌ای در وزارت بهداشت تنظیم شد و در هیأت دولت و مجلس به تصویب رسید و در ‌‌نهایت شورای نگهبان هم آن را تایید کرد.

اگر کنترل جمعیت با قانون اساسی و یا شرع مقدس مغایر بود شورای نگهبان آن را تایید نمی‌کرد و ورود به این کار غیر ممکن بود اما حالا مقام معظم رهبری چیز دیگری تشخیص داده‌اند و باید‌‌ همان گونه عمل شود.

بحث کنترل جمعیت یک ضرورت بود و با وجود اینکه از گوشه‌ای از وزارت بهداشت شروع شد اما در بسیاری از مشکلات نجات‌بخش بود و از مرگ و میر بسیاری از مادران پیشگیری کرد.

حالا هم تنها نکته‌ای که موجب نگرانی شده این است که شیب کاهش جمعیت ما بیش از حد تند شده است، در حالی که برنامه‌های کشوری بر این مبنا نبوده‌اند. اکنون معضل ما دیر ازدواج کردن و بالا رفتن سن ازدواج است که این روند خانواده‌ها را به سمت سیستم تک فرزندی می‌کشاند.

خانواده

مسئله دیگری که در رابطه با جمعیت مطرح است، عدم توازن رشد جمعیت با امکانات استان‌هاست، تا جایی که در یک استان که امکانات مناسب است و ظرفیت کافی برای جمعیت بیشتر وجود دارد، جمعیت کم است و برعکس.

درواقع رشد جمعیت خیلی سریع‌تر ازآنچه که انتظار می‌رفت کاهش یافته و شیب جمعیت بیش از حد تند است، اکنون باز هم باید وارد عمل شد چرا که در برخی استان‌ها رشد جمعیت بسیار کاهش یافته و حتی به نزدیک صفر رسیده است، اما راهکارهایی که در این زمینه ارائه می‌شود نادرست است زیرا در بسیاری از کشور‌ها راهکارهایی از این دست امتحان شده ولی نتیجه مد نظر به دست نیامده است.

به طور مثال این راهکار که به ازای هر نوزادی که به دنیا می‌آید یک میلیون تومان پرداخت شود، راهگشا نبوده است کما اینکه از زمانی که این طرح اجرا شده رشد جمعیت نه تنها افزایش نیافته بلکه کاهش یافته است. اگر بخواهیم این مشکل را حل کنیم بیشترین سرمایه‌گذاری را باید در پایین آوردن سن منطقی ازدواج انجام دهیم تا زوج‌های جوان ما فرصت بیشتری برای فرزند دار شدن داشته باشند. »

البته هیچ کس منکر این نیست که رشد افسار گسیخته جمعیت تبعات نگران کننده‌ای دارد اما کار‌شناسان باید چاره‌ای بیندیشند تا کشور در این زمینه به یک تعادل نسبی برسد و کنترل شدید جمعیت فقط پاک کردن صورت مسئله است، مسئله‌ای که پاک کردن صورت آن به این شکل حتما در آینده نه چندان دور گریبان کشور را خواهد گرفت.

فاطمه رجبی

بخش اجتماعی تبیان