نگاهی به فیلم «پایان سن پترزبورگ»
انقلاب پودفکین
در آثار "پودفکین"، هر تصویر جدید بر پایه عنصرهای پیشین بنا گذاشته می شود. وی در آثارش مونتاژی می آفریند که به لحاظ جمالشناسی و انتقال مفاهیم مهم اجتماعی به شدت تاثیرگزارند. "پودفکین"، به وسیله مونتاژ، تاثیرات تاریخی و حوادث بزرگ زمانه خود را به شکلی زیبا و بامعنا توصیف می کند.
"فیسه والات پودفکین"، یکی دیگر از فیلمسازان و نظریه پردازان بزرگ سینمای روسیه است. وی در کنار فیلمسازان صاحب سبک و تاثیرگزاری همچون "سرگئی آیزنشتین" از جایگاه ارزشمندی در تاریخ سینما برخورداست. احتمالا اگر "آیزنشتین" فیلم بزرگ اش «رزمناموپوتمکین» را خلق نمی کرد، "پودفکین" با فیلم «مادر»1926، مرد شماره یک سینمای روسیه بود! هر چند که «مادر» به لحاظ هنری و تکنیک های سینمایی چیزی از فیلم «رزمناموپوتمکین» کم ندشت و حتی می توان گفت، سینمایی تر نیز هست. "پودفکین"، در فیلم «مادر» که یک اثر سیاسی با حال و هوایی انقلابی است، سعی داشته تا حد ممکن از مضمون داستان، یک روایت سینمایی را به تصویر بکشد؛ زیرا که فیلم درباره انقلاب بود(موضوعی که تمامی فیلمسازان آن دوره سینمای روسیه چه خواسته و چه ناخواسته درگیر آن بودند) و احتمال می رفت که فیلم به یک اثر صرفا تبلیغاتی و سفارشی بدل شود؛ اما پودفکین با تغییرات در مضمون داستان و با بهره گیری از ذهن خلاق اش آن را به یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینما بدل کرد. «مادر» یک فیلم شاعرانه است با داستان ی درباره سرخوردگی و مرگ زنی روسی در دوران پیش از انقلاب.
موفقیت و استقبال از فیلم «مادر» و کسب اعتبار برای "پودفکن" بهانه خوبی بود که او بخش دوم و سوم آن را نیز کارگردانی کند. «پایان سن پترزبورگ»1927و «نواده چنگیزخان»1928 به همراه فیلم «مادر»، سه گانه مهم و ارزشمند کارنامه کوتاه سینمایی "پودفکین" را تشکیل می دهند.
موفقیت و استقبال از فیلم «مادر» و کسب اعتبار برای "پودفکن" بهانه خوبی بود که او بخش دوم و سوم آن را نیز کارگردانی کند. «پایان سن پترزبورگ»1927و «نواده چنگیزخان»1928 به همراه فیلم «مادر»، سه گانه مهم و ارزشمند کارنامه کوتاه سینمایی "پودفکین" را تشکیل می دهند.
«پایان سن پترزبورگ» قسمت دوم این سه گانه بود که به درخواست کمیتهء مرکزی حزب، به مناسبت دهمین سالگرد انقلاب ساخته شد و یکی از مهمترین فیلم های ساخته شده درباره انقلاب اکتبر است. انقلابی که برای حکومت وقت آن دوران روسیه از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و تقریبا همه فیلمسازان روسی به مناسبت سالگرد این انقلاب، در کارنامه خود فیلمی دارند. اما "پودفکین"، این بار نیز مانند اثر قبلی خود «مادر»، سعی داشته با تمرکز بر یک شخصیت و روایت زندگی او، یک اثر سینمایی را خلق کند. همانند فیلم «مادر» که داستان یک زن را در دوران سخت سیاسی به تصویر می کشد، در «پایان سن پترزبورگ» داستان یک پسر روستایی را نشان می دهد که به انقلاب می پیوندد.
فیلم با تصاویری از زنده گی یک خانواده روستایی که در فقر و تنگدستی به سر می برند آغاز می شود. کارگردان در فصل آغازین فیلم اش به معرفی محیط و شخصیت ها می پردازد که در راس آنها یک پسر جوان "چیستیاکوف" قرار دارد. او خسته و دلزده از زنده گی فعلی اش، تصمیم می گیرد برای پیداکردن کار و زندگی بهتر به پایتخت:«سن پترزبورگ» برود. اما "چیستیاکوف" بی خبر از وضعیت اجتماعی و سیاسی پایتخت، به عنوان یک جاسوس استخدام می شود، سپس در ادامه با آگاهی از محیط پیرامونش، در اعتصاب هایی که کارگران به راه می اندازند شرکت می کند و رفته رفته رشد سیاسی می یابد. "چیستیاکوف" بر علیه روسای خود اعتراض می کند و در نتیجه به زندان می افتد. او بعد از بیرون آمدن از زندان با شروع جنگ جهانی اول به جبهه های جنگ اعزام می شود. "چیستیاکوف" پس از بازگشت از جنگ و با تجربه ای که آموخته به فعالیت های سیاسی می پردازد و به یک سرباز انقلابی بدل می شود.
فیلم ماجرای دگرگونی "چیستیاکوف" است که از روستایی برمی خیزد و به یک انقلابی تبدیل می شود و این دگرگونی موردی است که از عناصر مهم سینمای "پودفکین" به شمار می رود. با مروری بر آثار این فیلمساز به خوبی به این مهم پی خواهیم برد. در فیلم «مادر»، دگرگونی شخصیت «زن» با افشاگری بر علیه کارهای پسرش به نفع کارگران که او را لو می دهد؛ در فیلم «نواده چنگیزخان» دگرگونی شخصیت مرد شکارچی، که در نهایت به یک رهبر ملی مبارزه علیه انگلیسی ها بدل می شود، مُهر تایدی بر این گفته است. و در واقع این موردی است(درام فرد) که "پودفکین" با بهره گیری از آن می کوشید که ساختار و مضمون فیلم هایش را از فضای تبلیغاتی بیرون بکشد و به آنها ارزش هنری ببخشد.
یکی دیگر از موارد بسیار مهم سینمای "پودفکین" همانند دیگر فیلمسازان هم دوره اش، مونتاژ فیلم است. "پودفکین" نیز در تکامل سبک مونتاژ به نوبه خودش سهم مهی داشته است. به گفته خود او، (مونتاژ اساس و پایه فیلم است و هر نما یک معنا و یک نکته جدید را بازگو می کند) "پودفکین" نیز هنر و معنا را وجوه مشخصی می دانست که از ارتباط دادن نماها پدید می آید.
در آثار "پودفکین"، هر تصویر جدید بر پایه عنصرهای پیشین بنا گذاشته می شود. وی در آثارش مونتاژی می آفریند که به لحاظ جمالشناسی و انتقال مفاهیم مهم اجتماعی به شدت تاثیرگزارند. "پودفکین"، به وسیله مونتاژ، تاثیرات تاریخی و حوادث بزرگ زمانه خود را به شکلی زیبا و بامعنا توصیف می کند.
در صحنه های آغازین فیلم «پایان سن پترزبورگ»، شخصیت "چیستیاکوف" محل زنده گی اش را ترک می کند و به شهر می رود. مونتاژ فیلم، ابتدا در صحنه هایی که به فضای روستایی و محل زنده گی "چیستیاکوف" مربوط می شود، بسیار ساده است و ریتم آرامی دارد. مونتاژ همانند محیط و شخصیت های فیلم عمل می کند که بی جان و خسته اند. اما این در زمانی که "چیستیاکوف" وارد شهر می شود تغییر می کند و مونتاژ پیچیده می شود. ریتم سرعت می یابد و قطع ها بیشتر می شوند. تصاویر پی در پی از شمایل و مجسمه هایی از شخصیت ها با قطع های سریع، حاکی از وضعیت سیاسی شهر است که با همین نماها و قطع هایی سریع است که به صحنه هایی از اعتراض کارگران دربرابر روسا می رویم. "پودفکین"، نوعی مونتاژ پیچیده که ترکیب کننده عنصرهای متفاوت است را می آفریند و این تغییر ناگهانی در مونتاژ، نمودار فوران احساس "چیستیاکوف" به هنگام ورودش به شهر است. در صحنه های مربوط به جبهه جنگ، تدوین صحنه های جنگی که از بیشترین قطع ها نیز بهره مند است با تلفیق آن با موسیقی، بسیار زیباست و "پودفکین" با مونتاژ به ما نشان می دهد که سربازان در تصویرهایی از گلوله، انفجار، خونریزی و مرگ، از جنگ بیزارند. تصویرهایی که نابودی و پوچی جنگ را نشان می دهند. در صحنه های مربوط به نبرد میان شورشیان و سربازان تزار، حرکات سربازان علیه شورشیان به شکل تصویرهایی تکه تکه در می آید. ریتم برش حاصل از تداعی تصویرها به کنش مشابه موسیقی اوج گیرنده می دهد که از روی آن می توان هیجان را دریافت.
در فیلم «پایان سن پترزبورگ» صحنه هایی هستند که تداعی کننده صحنه هایی از فیلم «رزمناوپوتمکین» است. برای نمونه می توان به فصل مربوط به جبهه جنگ اشاره کرد که با نماهایی از شورش مردم در شهر همراه است که هرج ومرج را نشان می دهد. در خلال این صحنه ها مردم ی را می بینیم که در حال بالا و پایین آمدن از پله ها هستند که یادآور صحنه معروف پله ها در فصل اودسای «رزمناوپوتمکین» است. و یا در سکانس ی که با انفجار یک گلوله توپ آغاز می شود، حرکت و زوایای دوربین که از نمایی رو به بالا توپ را نشان می دهد، یادآور صحنه شلیک توپ های کشتی «رزمناوپوتمکین» است که در هر دوی آنها، تصاویر به شکلی ست که گویی هر لحظه با شلیک گلوله های توپ، زمین زیرو رو خواهد شد! و در واقع هر دو کارگردان قصد داشته اند با به تصویرکشیدن این صحنه، به نوعی انقلاب را نشان دهند.
در کارنامه سینمایی "پودفکین" تنها 4 فیلم دیده می شود که نخستین آنها «تب شطرنج»1925، یک فیلم نیمه مستند و کمدی از مسابقات بین المللی شطرنج بود که "پودفکین" آن را تحت تاثیر استاد خودش "کوله شوف" کارگردانی کرد. سه گانه «مادر، پایان سن پترزبورگ و نواده چنگیزخان» در واقع ستون اصلی کارنامه او را تشکیل می دهند که با خلق همین چند فیلم موفق شد خود را به عنوان یک فیلمساز بزرگ و صاحب نظر در تاریخ سینما به ثبت برساند.
شناسنامه فیلم :
«پایان سن پترزبورگ» THE END OF ST.PETERSBURG
کارگردان: فیسه والات پودفکین
فیلمنامه: ناتان زارخی
فیلمبردار: آناتولی گولووینا
بازیگران: چیستیاکوف، ورا بارانوفسکایا، ایوان چوولوف...
ساخت شوروی، سیاه و سفید،صامت - 2500 متر. 1927
منبع:سینما نگار