علل و ریشه های قیام(1)
برای این قیام (سه روز) علل و عوامل مختلفی از قبیل، ارائه پی در پی طرحها و لوایح غیر اسلامی و دین ستیزانه؛ اسلام ستیزی رژیم و کم رنگ کردن آموزه ها و دستورات دینی؛ و غیره موثر بود.
بدون شک و با یقین کامل هر دگرگونی و انقلابی که در میان ملت های آزاده و آزاده خواه به وجود می آید ریشه ها و علت های فراوانی دارد و بدون دلیل و انگیزه پدید نمی آید و قطعا بسترها و عواملی مهم و موثر در شکل گیری آن مؤثر است.
قیام 17 خرداد 1354 نیز قیامی مظلوم، مهجور اما ماندگار و اثر گذار است و نقطه ثقلی در کارنامه انقلاب اسلامی ایران به شمار می رود.
این قیام، سر آغاز تحوّلات و دگرگونیهای شگفت آوری شد که به حق می توان از آن به عنوان حلقه مفقوده بین بهمن 1357 و خرداد 1342 نام برد. عوامل و بسترهای چندی در پیدایش قیام 17 خرداد نقش دارد.
در فاصله سالهای 1350 تا 1354 از طرف تشکلهای سیاسی آن دوره این جو حاکم بود که هرگونه مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی به بنبست رسیده است، به خاطر وجود گروههای نفوذی در میان گروههای دانشجویی و مسلح از طرف ساواک، شهربانی و... تشکلهای مخالف رژیم شاهنشاهی ـ مسلحانه و غیرمسلحانه ـ موانع بزرگی بر سر راه خود میدیدند.
در حوزههای علمیه هم که کانون تشکلهای ضدشاهنشاهی بود، شاگردان برجسته حضرت امام خمینی(ره) و ادامهدهندگان راه ایشان به نقاط دوردست در کشور تبعید شده بودند و لذا کسی نبود تا مایه دلگرمی تشکلها گردد و آنها را در ادامه مبارزه تشویق و راهنمایی نماید.
با توجه به نکات فوق، حکومت خودکامه، مستبد و جیرهخوار رضاشاه فکر میکرد ایران تبدیل به یک جزیره باثبات شده است که هیچ توفان و موجی نخواهد توانست به آن هیچگونه صدمهای وارد سازد و یا خللی در روند حکومتداری خودکامگان ایجاد نماید.
از سوی دیگر رژیم خودکامه و مستبد شاهنشاهی هیچگونه حسابی روی طلاب جوان باز نکرده بود و از رشد و آگاهی آنان که تداوم راه امام خمینی(ره) را وظیفه شرعی خود میدانستند غافل مانده بود. ناگهان همین طلاب جوان و مستعد انقلاب به یکباره در سالگرد قیام پانزده خرداد 1342 خروشیدند و به رضاشاه و عوامل آن این درس را دادند که پایههای حکومت آنان بر بنیانهای متزلزل و ویران شده استوار است و خانههای آنان از خانههای عنکبوت سستتر و مفلوجتر است.
برای این قیام (سه روز) علل و عوامل مختلفی از قبیل، ارائه پی در پی طرحها و لوایح غیر اسلامی و دین ستیزانه؛ اسلام ستیزی رژیم و کم رنگ کردن آموزه ها و دستورات دینی؛
ایجاد فشار و اختناق و تحوّلات آمرانه؛ نادیده گرفتن مرجعیت و قدرت رهبری دینی؛ هتک احترام مرجعیت؛ به خصوص امام خمینی (با دستگیری ایشان)؛ ترویج تدریجی و آرام ارزشهای غربی برای به حاشیه راندن دین؛ برگزاری انتخابات فرمایشی و ایجاد مجالس مطیع (در واقع کم رنگ کردن قانون اساسی)؛
قبضه مطلق قدرت و نادیده گرفتن نظرات روحانیون و مردم؛ محک زدن قدرت مذهبی مردم و بررسی امکان حذف این نیروی اثرگذار و تهدید علما؛ غائله سازی عمدی و ایجاد اختلاف بین مردم؛ تحریکات شدید عوامل رژیم علیه اسلام گرایان و اتهامات ناروا (چون ارتجاع سیاه و پیوند با خارج و...) علیه آنان؛
سرکوبی شدید اعتراضات مردمی؛ از جمله حمله ددمنشانه به فیضیه.ذکر شده است که به برخی از آنها که دارای اهمیت بیشتری هستند اشارهای هرچند مختصر و به صورت سلسله وار خواهد شد.
منابع:
کتاب حماسه خرداد 1354
مجله 15 خرداد
تهیه و فرآوری: فریادرس گروه حوزه علمیه