تبیان، دستیار زندگی
در دیانت زردتشتی ، به مساله انتظار و ظهور ، اهمیت خاصی داده شده است . از سویی دیگر از متون زردتشتی چنین بر می آید که بشارتها و نکته هایی که به مساله ظهور منجی می پردازند، نشانه هایی را مطرح می کنند ،که همان نشانه ها به نوعی کانون تفکرات منجی گرایانه در
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عقیده به منجی در آئین زرتشت

زرتشت


پیش از این به دیدگاه های آخرالزمانی مکتب زرتشت پرداختیم. از جمله موضوعاتی که با تفکر آخرالزمانی این عقیده در هم تنیده شده است، اعتقاد به ظهور منجی یا منجیانی است که یکی پس از دیگری در فراخنای هزاره گرایی زرتشتی قد علم نموده و در صدد اصلاح و ترمیم جامعه بشری برمی خیزند. هر چند دامنه ظهور بیشتر نشانه های پیشگوئی شده در این دین جغرافیای ایران زمین است، با این همه در تفکر این آئین رسالت منجیان دین زرتشت از جمله هوشیدر، هوشیدر ماه و سو شیانتس به صورت فراگیر و جهانی تعریف شده است. در این گفتار به اختصار پیرامون منجی گرایی در این دیانت توضیحاتی داده می شود و ابعاد و گستره این تفکر مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.


1- سیری کوتاه در آئین زرتشتی:

بنابر گواهی تاریخ، زردشت قدیمیترین پیامبر آریایی است افلاطون(428ـ348ق.م) در كتاب اكسیبیارس برای نخستین بار از او نام برده است و برخی از مورخان و دانشمندان زمان قدیم نیز در آثار خود مفصلاً از وی یاد كرده اند و او را شش هزار سال پیش از افلاطون دانسته اند. سخنی كه اكثر محققان با آن موافقند آن است كه این پیغمبر در 1000 سال پیش از میلاد ظهور كرده است. نام این پیامبر در اوستا «زره توشتره» آمده  كه به معنای «دارنده‌ی شتر زرد» یا «اشتر نیرومند» است و او را از خانواده ی «اسپیتمه» یا «اسپیتمان» یعنی خاندان سپید دانسته‌اند.

زرشت به خدای یكتایی قائل شد كه او را اهورا مزدا یعنی دانای توانا می خواند. در پیش او همه خدایان آریایی و غیر آریایی و موجودات شریر و تاریكی و جانوران درنده و آزارنده و بیماری ها و رنج ها و مرگ در شمار دیوان محسوب می‌شدند. وی جهان آفرینش را به دو قسمت متمایز تقسیم كرد. اصل و ریشه  یكی از آنها راکه منشا همه‌ی خیرها و خوبی‌ها بود." اسپنته میتو"به معنای معنای مقدس می دانست و اصل دیگر را كه همه‌ی زشتیها و بدیها و تاریكیها از آن صادر شده بود. انگره مینو یعنی «معنای پلید و ناپاك نام نهاد». بنابراین روشنایی ها، نور، زیبایی، آتش، نیكی و راستی و همه ی خوبیهای جهان از معنای نیك پدید آمده بودند. تاریكی، زشتی و جانوران زیان رساننده و مردم غیرآریایی و بیماریی‌ها و رنجها و دیوان و مرگ و همه ی بدیها از معنا و اصل بدی یا اهریمن (شیطان) زاییده شده بودند. از این جهت است كه زرشتیان قدیم را ثنوی یعنی قابل به دو اصل نیكی و بدی دانسته اند. (1)

در دیانت زردتشتی ، به مساله انتظار و ظهور ، اهمیت خاصی داده شده است . از سویی دیگر از متون زردتشتی چنین بر می آید که بشارتها و نکته هایی که به مساله ظهور منجی می پردازند، نشانه هایی را مطرح می کنند ،که همان نشانه ها به نوعی کانون تفکرات منجی گرایانه در شیعه بوده ، و نشانه ها و مصادیق شناخت منجی را که در مکتب شیعه بدان پرداخته شده است را به خوبی تقویت می کند

2- بررسی منجی گرایی در متون کهن زرتشتی

كتاب اصلی زرتشتیان اوستا نام دارد كه حدود 800 سال پس از مرگ وی تدوین یافت. اوستای كنونی از قطعات پراكنده پدید آمده، زیرا قسمت اعظم آن پس از حمله‌ی اسكندر مقدونی دچار حریق شده و از بین رفته است و كتب  دیگر در آیین زرتشت با نامهایی از جمله كتاب زند، جاماسب‌نامه، داشتان دینیك، زراتشت نامه شناخته می شوند. ‌در كتابها و آثار زرشتی، پیرامون آخرالزمان، و ظهور موعود، مطالب بسیاری آمده است. كه بر اساس هزاره گرایی زردتشتی هر یك از آن‌ها به فاصله هزار سال از دیگری ظهور خواهد كرد.(2) در كتاب «زند و هومن» نیز« سین» از ظهور منجی بزرگ «سوشیانس» خبر داده و درباره نشانه‌های ظهورش می گوید « كه پس از جنگهای نه هزار ساله اهریمنان و ایزدان(3) كه با پیروزی نسبی اهریمن همراه است، لطف اهورا مزدا شامل ایزدان شده و به پیروزی نهایی بر اهریمنان نائل می‌گردند و عالم به سعادت واقعی خواهد رسید و انسان بر تخت خوشبختی تكیه خواهد زد.» (4)

بر اساس آموزه های اوستایی، این منجیان یكی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند كرد و آنان به ترتیب ذیل می‌آیند:

1ـ هوشیدر 1000 سال پس از زرتشت، اهورا مزدا عالم فروهر، یعنی عالم روحانی را بیافرید، كه عصر مینوی جهان بوده است.

2ـ در هزاره دوم، هوشیدرماه، از روی صور عالم روحانی، جهان جسمانی خلقت یافت. در این دوره، امور جهان و زندگی مردمان فارغ از گزند و آسیب بود و به همین جهت، عصر طلایی تاریخ دین مزدیسنان نامیده می‌شود.

3ـ در هزاره سوم، سوشیانس، دوران شهریاران و خلقت بشر و طغیان و تسلط اهریمن است. به موجب روایات زرشتی و بنا به یشت نوزدهم، در آخرالزمان از زرتشت سه پسر متولد می‌شود كه با نام عمومی سوشیانس خوانده می شود. این نام به خصوص برای تعیین آخرین موعود تخصیص و او آخرین مخلوق اهورامزدا خواهد بود. كلمه «سوشیانس» كه از ریشه «سوsu،sav » به معنی سود و سودمند است، در اوستا «سوشیانتsaoshyant آمده و در پهلوی به اشكال گوناگون چون: سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سیوسوش آمده است. و این سوشیانت، همان موعود است. چنانکه در جاماسب نامه آمده است: «سوشیانس (نجات‌دهنده بزرگ) پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد. فقر و تنگدستی را ریشه‌كن كرده و ایزدان  را از دست اهریمن نجات داده و مردم جهان را هم‌فكر، هم‌گفتار و هم كردار می‌گرداند.»

منجی

چنانكه گفته اند: سوشیانت مَزْدیَستنان، به منزله كریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان و مسیح یهودیان، فارِقلیط عیسویان(5)، و مهدی مسلمانان است. (6)

عالم گرانقدر شیعی، سید ابن طاووس در کتاب خویش از قول  ابومشعر می گوید: جاماسب وزردشت در هزار سال قبل از بعثت پیغمبر(صلی الله علیه و آله) حكم كرده‌اند كه طالع قرآن (نشان‌ می‌دهند) كه شریعت رسول الله(صلی الله علیه و آله) تا روز قیامت باقی خواهد بود. و گفته اند: در ابتدای موت او سلطنت از دست اصحابش خواهد رفت و بعد از پانصد سال به ‌آنها مراجعت می‌كند و طالبین بر عالم مستولی می‌شوند و عدل و انصاف را ظاهر می‌كنند.(7)

در كتب و آثار زرتشت وزردشتی، درباره آخرالزمان، وظهور موعود، مطالب بسیاری آمده است، از جمله در این كتابها: كتاب اوستا، كتاب زند، كتاب جاماسب‌نامه، كتاب راتِشتان دینیك، كتاب زراتْشت‌نامه موعود آخرالزمان در اوستا «استوت‌ارت» یا «سوشیانت» نامیده می‌شود كه در پهلوی «سوشیانس» گویند. سوشیانس به معنای سودمند است و در گاتها به معنای رهانیده یا نجات‌دهنده ذكر شده است. در منابع زرتشتی هر كجا سوشیانت مطلق آمده آخرین موعود اراده شده است. نویدهای مربوط به موعود آخرالزمان در متن اوستا موجود است و درمیان منابع زرتشتی در كتاب هفتم دینكرد بیش از همه از ظهور سوشیانت بحث شده است: «چاره و درمان جمیع دردها و رنجها با اوست، رنج‌ و بیماری و پیری و ظلم و بی دینی و فساد را ریشه‌كن سازد. مردمان ناپاك را نابود سازد و همه آنها را براندازد.»(8)

الف ـ در كتاب جاماسب‌ (شاگرد زرتشت و برادر گشتاسب ‌بن لُهراسب) چنین آمده است: «مردی بیرون آید از زمین از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سرو بزرگ تن  و بزرگ ساق و بردین جد خویش با سپاه بسیار رو به ایران نهد و آباد كند و زمین پر از داد كند وی باشد گرگ با میش آب خورد.(9)

ب ـ در كتاب «زند» از كتابهای مذهبی زرتشتیان چنین آمده است: «آنگاه فیروزی بزرگ از طرف ایزدان می‌شود، و اهریمنان را منقرض می‌سازند و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و درآسمان راه ندارد و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان به سعادت اصلی خود رسیده بنی آدم بر تخت نیك‌ بختی خواهد نشست. (10)

سوشیانس (نجات‌دهنده بزرگ) پس از ظهور، دین را به جهان رواج خواهد داد. فقر و تنگدستی را ریشه‌كن كرده و ایزدان را از دست اهریمن نجات داده و مردم جهان را هم‌فكر، هم‌گفتار و هم كردار می‌گرداند.چنانكه گفته اند: سوشیانت مَزْدیَستنان، به منزله كریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان و مسیح یهودیان، فارِقلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است

ج ـ در كتاب «گاتها كه بخشی از اوستای زرتشتیان است، جملاتی ناظر به مهدی موعود آمده است از جمله تحت عنوان با مداد روز می‌گوید: «ای مزدا بامداد روز فراز آید، جهان را دین راستین فراگیرد با آموزشهای فزایش ‌بخش پرخرد، رهانندگان كیانند آنان كه بهمن به یاریشان خواهد آمد، از برای آگاه ساختن، من ترا برگزیدم...» (11)

همچنین گزینه‌ای از آثار مكتوب زرتشتی را درباره نجات‌بخش بزرگ در پی می آوریم: «روبه امشا سپندان و سوشیانس ها آوریم كه داناترین، راست گفتارترین، یاری‌كننده‌ترین، به جنبش درآورنده‌ترین و بزرگترین هستند. می‌خواهیم كه سوشیانس‌ها شویم، می‌خواهیم پیروز شویم. چنان دروغ را از خود دور كنیم: مانند سوشیانس ها دروغ را از خود دور خواهیم كرد. پس باشید كه از آنان باشیم كه جهان را نورانی كنیم ای مزدا، و شما ای اهوره های دیگر، كه حمایت و راستی را بیاوریم، وقتی كه اندیشه‌های آن جایكی شوند».(12)

زرتشتیان، كیومرث، پادشاه، پیشدادی را نخستین آفریده خدا می داند و سوشیانس سوم را كه آخرین پسر زرتشت است [از نژاد زرتشت] آخرین آفریده خداوند می پندارد و فاصله پیدایش كیومرث تا آخرالزمان را دوازده هزار سال دانسته اند، كه در آغاز هر یك از هزاره‌های یازدهمین، دو تن از پسران زرتشت ظهور خواهد كرد و در آخر دوازدهمین هزاره، پسر سومی زرتشت یعنی سوشیانس پدید گشته، جهانی را نو خواهد نمود.(13)

در نتیجه آنچه گذشت به خوبی روشن می شود که در دیانت زرتتشتی، به مساله انتظار و ظهور، اهمیت خاصی داده شده است. از سویی دیگر از متون زرتتشتی چنین بر می آید که بشارتها و نکته هایی که به مساله ظهور منجی می پردازند، نشانه هایی را مطرح می کنند، که همان نشانه ها به نوعی کانون تفکرات منجی گرایانه در شیعه بوده، و نشانه ها و مصادیق شناخت منجی را که در مکتب شیعه بدان پرداخته شده است را به خوبی تقویت می کند. ارتباط در هم تنیده پیشگوئیهای زرتشتی و نشانه های روشن و گویایی که از منجی ارائه می دهد، از حقیقتی حکایت می کند که تا حدود قابل توجهی از خطرات انحراف  و پیامدهای مغرضانه مصون مانده است، که با تعابیر خاصی از ظهور نجات بخشی واحد با آرمانهای مشترک بین الادیانی حکایت دارد.

پی نوشتها:

1- خلاصه ادیان در دنیای بزرگ،ص97-95

2- او خواهد آمد، ص 108 ،ص 121 وص 122

3- منظور از ایزدان در آیین زردتشتی، فرشتگان درجه دوم هستند.

4- جاماسب‌نامه، صفحه 131

5- آنچه كه در انجیل آمده، فارقلیط یا فارقلیط است كه به معنای تسلی دهنده و شفیع است . مرحوم علامه فخر الاسلام از واژه (فارقلیط) كه بعنوان بشارت از سوی یوحنا مطرح شده تفسیری ارائه نمودند كه اجمالاً چنین است«یوحنا صاحب انجیل چهارم، نام فرد مبشر از سوی عیسی(ع) را به این‌شكلPericlytos (پریكلتیوس) به زبان یونانی ترجمه كرد كه در زبان عربی به معنای (محمد) است این واژه یونانی كه به شكل «فارقلیط» یا «بارقلیط» وارد زبان عربی گردید.

6- بشارتهای كتب مقدس درباره محمد(ص) و اهل بیت علیهم السلام،ص201

7- الملاحمُ الفتن، ص197.

8- به نقل از کتاب یادمهدی، ص50.

9- بشارت عهدین، ص258

10- مهدی موعود، ص335.

11- گاتها، ص98

12- اوستای جدید، ویسپرد، باب 5و7و9

13- تاریخ و شناخت ادیان، ج2، ص214.

سید حامد حسینی

بخش مهدویت تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.