خاطرات شنیدنی
زیارت امام رضا(ع)
آقاى سیدحمید روحانى مىگوید:
یكى از علما براى من نقل مىكرد كه یك سال تابستان به اتفاقامام و چندتن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانهدربستى گرفتیم.
برنامه ما چنین بود كه بعد از ظهرها، پس ازیكى دو ساعت استراحت، از خواب بلند مىشدیم و به طور دستهجمعىروانه حرم مطهر مىشدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به خانهمراجعت و در ایوان باصفایى كه در آن خانه بود، مىنشستیم و چاىمىخوردیم.
برنامه امام این بود كه با جمع به حرم مىآمدند، ولىدعا و زیارتشان را خیلى مختصر مىكردند و تنها به منزلبرمىگشتند; و آن ایوان را آب و جارو مىكردند، فرش پهنمىكردند، سماور را روشن مىكردند و چاى را آماده مىساختند; ووقتىكه ما از حرم باز مىگشتیم، براى ما چاى مىریختند.
یك روز من از ایشان سوال كردم كه این چه كاریه، زیارت و دعارا به خاطر آنكه براى رفقا چاى درست كنید مختصر مىكنید و باعجله به منزل باز مىگردید؟ امام در جواب فرمودند: من ثواب اینكار را كمتر از آن زیارت و دعا نمىدانم.
زیارت قبر حضرت على(ع)
آقاى سید حمید روحانى مىنویسد:
امام در آن حدود پانزده سالى كه در نجف مىزیستند، جز در موارداستثنایى، هر شب ساعت 3 بعد از نصف شب در كنار قبر حضرتعلى(ع) بودند; و حتى وقتى حكومت نظامى اعلام مىشد و رفت و آمددر خیابانها ممنوع بود، به پشتبام مىرفت و از دور امام خود رازیارت مىكرد.
زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع)
آقاى سید حمید روحانى مىنویسد:
«... در اغلب ایام زیارتى در كنار قبر امام حسین(ع) بودند،در دهه عاشورا هر روز زیارت عاشوراى معروفه را با صدمرتبه سلام و صدمرتبه لعن مىخواندند.»
مرحوم آقاى املائى مىفرمود:
روزىدر حرم مطهر امام حسین(ع) امام خمینى را دیدم كه در میانانبوه زوار گیر كرده و قدمىنمىتواند پیش بگذارد. به جلو دویدهبه كنار زدن مردم و بازكردن راه پرداختم. امام با تعرض و تغیرمرا منع مىكردند.
ومن بىتوجه به منع ایشان به كار خود ادامهمىدادم. یكباره متوجه شدم كه امام از مسیرى كه من براى ایشانبازكردهام نیامده و تغییر مسیر داده، در لابه لاى جمعیتبه راهخود ادامه مىدهد.
انس باحرم مطهر امیر المؤمنین(ع)
آقاى سید حمید روحانى مىگوید:
در سحرگاه وحشتزاى آخرین شبى كه امام در نجف بودند، خدمت امامرسیدم كه دستور العملى از ایشان بگیرم.
یك حالت تاثرى به من دست داده بود از اینكه مىدیدم ایشان نجفرا ترك مىكنند; و او پس از خدا و حرم مطهر امیرالمومنین(ع)تنها پناهگاه ما بود.
عرض كردم: آقا، نمىشود از این سفر صرفنظر كنید؟! شما الاندارید تشریف مىبرید كویت و آنجا جاى امنى نیست، سوریه جاىامنى نیست، ایران وضعش آنچنان است; كجا مىخواهید بروید؟! امامفرمودند: «ناگزیر از اینجا باید بروم.» سپس فرمودند: «مندر اینجا با حرم مطهر امیرالمومنین ماءنوس بودم.»
نحوه تشرف امام به حرم مطهر حضرت على(ع)
آقاى سید حمید روحانى در این باره مىنویسد:
در تشرف امام خمینى به حرم مطهر امیرالمومنین(ع) با آن آدابخاص زیارت آن حضرت، باز شایان توجه است:
باكمال ادب و متانت اذن دخول مىخواندند. سپس از طرف پایینپاوارد حرم مىشدند و مقید بودند كه از بالاى سرمطهر حضرتامیرالمومنین(ع) عبور نكنند. چنانكه در روایات وارد شدهاست.
و هنگامى كه مقابل ضریح مطهر مىرسیدند، زیارت امینالله یا زیارت دیگرى را بانهایت اخلاص مىخواندند، بعد دوبارهبه طرف پایینپا بر مىگشتند و در گوشهاى از حرم نماز، زیارت،دعا نشسته مىخواندند; باز دو ركعت نماز و سپس بلند مىشدند وبا رعایت آداب و اخلاص تمام از حرم مطهر خارج مىشدند.
زیارتهاى امام(ره)
آقاى محمد على انصارى، یكى از اعضاى دفتر امام خمینى(ره)،مىگوید:
علاقه امام به اهلبیتعلیهم السلام وصف ناشدنى است; امام عاشقآنهااست. عاشقى كه تا صداى یاحسین بلند مىشود، او بىاختیاراشك مىریزد.
امام با اینكه در برابر مصیبتها صابر است و حتىدر برابر مشكلاتى چون شهادت حاج آقا مصطفى اشك نمىریزد اما بهمجرد اینكه یك روضهخوان بگوید: «السلام علیك یا اباعبدالله»، قطرات اشك از دیدگانش فرو مىچكد; و این واقعا علاقه كمىنیست;
ودر همان مواقعى كه بسیارى از شبهروشنفكران قبل از انقلاب بهعزادارى و سینهزنى مىتاختند و اگر این فرهنگ رشد پیدا مىكرد،آثارى از شعائر اسلام باقى نمىماند و ما را از درون بىمحتوامىكرد.
امام شدیدا به ترویج همان سنتهاى دیرینه عزادارىمىپرداخت و مردم را به برگزارى هرچه باشكوهتر عزادارىهاىاهلبیتعلیهم السلام سفارش مىكند.
شركت در روضه حضرت زهرا(س)
آقاى محمدعلى انصارى مىگوید:
یك روز كه روز شهادت حضرت فاطمه(س) بود، از امام تقاضا شد كهدر جمع برادران دفتر، كه به همین مناسبت تشكیل داده بودند،حاضر شوند.
امام آمدند و نشستند، به مجرد اینكه یكى ازبرادران دفتر شروع به خواندن مصیبت كردند، امام با صداىبلندگریه كردند كه ایشان براى ملاحظه حال امام مصیبت را كوتاهكردند و قطرات اشك هم چون دانههاى مروارید برگونههایشان فرومىغلتید و با اینكه دنیا وتبلیغات روى گریه امام تفسیرهاىمختلف مىكنند، امام باكى ندارند كه حتى در صفحه تلویزیون نیزبه خاطر ابىعبدالله(ع) گریه كنند و اشك بریزند.
علاقه امام به آقا امام زمان (عج)
آقاى محمدعلى انصارى در این باره مى گوید:
یك روز یكى از طلاب در مدرسه رفاه به امام عرض مىكند كه: شماچرا در بین صحبتهایتان از امام زمان كمتر اسم مىبرید؟
امام به محض شنیدن این سخن درجا ایستادند و فرمودند:
چه مى گویى؟ مگر شما نمىدانید ما آنچه داریم از امام زمان استو آنچه من دارم از امام زمان(عج) است و آنچه از انقلاب داریماز امام زمان است.
منابع:
پایگاه شهید آوینی
تهیه و تنظیم : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان