تبیان، دستیار زندگی
ماهی کوچولو داشت دنبال غذا می گشت . یه دفعه یه کرم دید که داره تو آب وول می خوره .ماهی کوچولو دهنشو باز کرد تا کرم رو بخوره . کرم جیغ زد نه نه منو نخوری ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماهی کوچولو و کرم

ماهی کوچولو و کرم

ماهی کوچولو داشت دنبال غذا می گشت . یه دفعه یه کرم دید که داره تو آب وول می خوره .ماهی کوچولو دهنشو باز کرد تا کرم رو بخوره . کرم جیغ زد نه نه منو نخوری ...

ماهی کوچولو خجالت کشید و گفت ببخشید ببخشید مثل اینکه اشتباه شده . من اصلا می خواستم خمیازه بکشم.

کرم به ماهی کوچولو  گفت من دارم از ترس می میرم تو می خواستی منو بخوری ؟

ماهی کوچولو دوباره عذرخواهی کرد و گفت من دوست دارم اشتباهمو جبران کنم چکار می تونم براتون بکنم؟

کرم گفت ببین دور من یه نخ بسته شده اگه می تونی این نخو برام بازکن

ماهی کوچولو با دندونای تیزش شروع کرد به جویدن نخ . بلاخره نخ پاره شد و کرم آزاد شد.

بعد کرم به ماهی کوچولو گفت جای من توی آب نیست من دیگه دارم خفه می شم. لطفا کمکم کن به خشکی برگردم.

ماهی کوچولو کرمو سوار خودش کرد و چند مرتبه از آب شیرجه زد بیرون تا بلاخره کرم پرت شد تو هوا و با کمک باد افتاد روی خاک. 

ماهی کوچولو وقتی کرم رو به خشکی رسوند تازه فهمید اون کرم یه طعمه ی ماهیگیری بوده .اگه کرم رو می خورد نوک قلاب توی دهنش فرو می رفت و ماهیگیر اونو شکار می کرد و الان به جای کرم، این ماهی کوچولو بود که روی خاک دست و پا می زد.

ماهی کوچولو فهمید به خاطر مهربونی و ادبی که داشت از مرگ نجات پیدا کرده و خدا رو شکر کرد.

انسیه نوش آبادی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

پرنده و كفشدوزك

ماجرای دندان خرگوش

ماهی

عروسی خاله حلزون

کلاغ پیر

ماهی کوچولوی قرمز

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.