جایگاه حقوقی زن در نهجالبلاغه
یکی از منابعی که از دیر باز در مباحث انتقادی درباره «جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی» مورد استفاده قرار گرفته است کلام امیرالمۆمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه میباشد.

دستهای با تمسک به ظاهر کلام حضرت کمال پذیری زن و وجود ارزشهای والای انسانی او را انکار کرده و آن را موجودی دون و بی پایه انگاشتهاند و دسته دیگر با تأکید بر منزلت و مقام کرامت والای زن، کلام حضرت را منافی با منزلت و جایگاه حقیقی وی پنداشتهاند.
اما یک بررسی اجمالی در سیره حضرت ثابت میکند که آن حضرت با اینكه سنت جاهلیت به شخصیت و مقام زن احترام بسیار میگذاشته است. او نه تنها در خانه شریک زندگی همسر خود بوده است، بلکه مردان را نیز به پاسداری از حرمت و حقوق زنان توصیه کرده و کوششهای ایشان را در اداره خانه و تربیت فرزندان ارج نهاده است. در بیان کرامت و منزلت زن، همین بس که او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی نموده و میفرماید:
«اَلمِرأةُ ریحانةٌ و لیست بقهرمانَةٍ» 1
«زن گل خوشبوی زندگی است و نباید کارهای دشوار را بر او تحمیل کرد».
در کلامی دیگر از زن به عنوان امانت الهی (2) یاد شده است که همچون امانتهای دیگر خداوند ارزشمند و قابل احترام میباشد و باید آن چنانکه شایسته امانت گذار است، از او محافظت و نگهداری شود.
امام علی علیهالسلام پیش از هر مکتب مادی طرفدار زن، مدارا با زنان را تحت هر شرایطی حتی در صورت بدرفتاری و اهانت لازم و ضروری دانسته و خشونت و تعرض به او را محکوم نموده است.
«فَداروهنَّ علی کل حالٍ» (3)
در بررسیهای روان شناختی و تحلیلهای رفتار اجتماعی زن، تأثیر تربیتی چنین شیوهای را اثبات نموده است. نقشی که زن در تربیت و پرورش نسل بشری ایفا میکند، جایگاه ممتاز و منحصر به فرد او را در نظام خلقت مشخص میسازد.
قرآن برای بیان نقش زن در سعادت و تربیت فرزندان، همسران حضرت نوح و لوط را مثال میزند که چه بسا به سبب عدم صلاحیت آنان، فرزندانشان به کفر کشیده شدند. (4)
حضرت علی علیهالسلام به جهت آگاهی و اعلام همین جایگاه ممتاز است که حتی وجود پدری همچون خود، با آن همه رشادتها که تاریخ از او سراغ دارد (فاتح خیبر، قاتل عمروبن عبدود و...) را برای داشتن فرزندی دلیر و نیرومند کافی نمیداند. از این رو عدم دلاوری محمد حنفیه را به مادر او نسبت داده و برای داشتن فرزندی شجاع و مبارز، از عقیل میخواهد که همسری شایسته برای او برگزیند.
حضرت به احیای حقوق زن (سیاسی، اقتصادی - فرهنگی و تربیتی – اجتماعی و...) توجه خاصی مبذول میفرمود. افزون برآنکه مردان را به رعایت حقوق زنان توصیه و در بعضی موارد مجبور کرده است، در جهت بالا بردن سطح آگاهی و شناخت زنان از حقوق خویش نیز تلاش كرده، تا آنجا که معاویه را نیز به اقرار و اعتراف واداشته است.
در بررسی خطبهها، ضمن مردود شمردن تمام تحلیلهایی که عایشه را تنها مصداق آن و یا سند خطبه را مورد خدشه قرار دادهاند، توجه به چند نکته ضروری است:
الف- هیچ کدام از تفاوتهای موجود بین زن و مرد جنبه ارزشی ندارد.
ب- بسیاری از گزارههای نهجالبلاغه قضایای خارجی است نه قضایای حقیقی.
ج- تبیین خطیب باید با تکیه به قرآن و سیره عملی حضرت و ادله مذکور در متن روایت انجام گیرد.

در ذیل این بررسی، مباحثی از قبیل ادراکات زن، ارث زن، شر بودن او، وجوب اجتناب از او و... مطرح گردیده است. به عنوان نمونه در بحث ادراکات، ابتدا به اثبات تساوی وجود عقل در زن و مرد پرداخته و سپس قوی بودن احساسات و عواطف در زن، که لازمه مسئولیت سنگین او و تعیین کننده جایگاه ممتاز او در جهان هستی است، مانعی برای رشد فعالیت عقلی او ذکر شده است.
دلیلی هم که در روایت بر نقص عقل ذکر شده عدم پذیرش شهادت زنان است که قابل تطبیق براین تحلیل است؛ زیرا از دیدگاه روانشناسی دو عامل مهم در فراموشی حافظه، احساسات و هیجانات و شرم و حیا و عفت میباشد.
هر قدر شخص بیشتر تحت تأثیر احساسات و هیجانات قرار گیرد یا مأخوذ به حیا و شرم گردد به همان نسبت، حوادث و وقایع به خاطر سپرده را زودتر فراموش مینماید.
لکن قوی بودن عاطفه و احساسات در زن نه تنها نقص او نیست بلکه نقش عاطفه در تجلی و ظهور انسانیت برتر از عقل نظری است و تعبیر لطیف و ظریف قرآن از ابزار ادراک غیر حسی به فۆاد-به جای عقل-نیز مۆید مطلب است.
ادامه این مقاله را میتوانید در اینجا مطالعه نمایید.
نویسنده: دکتر زهره برقعی
پی نوشتها:
1ـ نهجالبلاغه، نامه 31
2ـ مستدرک، ج 2/ص.551
3ـ وسایل، ج 8/ص 130-بحار، ج 103/ص 22323
4ـ تحریم، آیه 10
منبع: سالنامه النهج شماره 10 - 9