تبیان، دستیار زندگی
یونس نقاش کارش انگشتر سازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت امام هادی علیه‌السلام بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می‌آ‌مد. تا اینكه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شکستگی نگین انگشتر


یونس نقاش کارش انگشتر سازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت امام هادی علیه‌السلام بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می‌آ‌مد. تا اینكه...


امام هادی علیه السلام

یونس به نزد امام هادی علیه‌السلام رسید و گفت: یا ابن رسول اللّه، من تمام اموال و نیز خانواده‌ام را به شما می‌سپارم.

حضرت به او فرمود: چه خبر شده است؟

یونس گفت: من باید از این دیار فرار کنم.

حضرت در حالتی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: برای چه؟ مگر چه پیش آمدی رخ داده است!؟

یونس گفت : وزیر خلیفه (موسی بن بغا) نگین انگشتری را تحویل من داد تا برایش حکاکی و نقاشی کنم و آن نگین از قیمت بسیار بالایی هم برخوردار بود، اما در هنگام کار شکست و دو نیم شد و فردا موعد تحویل آن است؛ و می‌دانم که موسی یا حکم هزار شلاق و یا حکم قتل مرا صادر می‌کند.

امام هادی علیه‌السلام فرمود: آرام باش و به منزل خود بازگرد، تا فردا فرج و گشایشی خواهد بود.

یونس طبق فرمان حضرت به منزل خویش بازگشت و تا فردای آن روز بسیار ناراحت و غمگین بود که چه خواهد شد. تمام بدنش می‌لرزید و هراسناک بود از این که چنانچه نگین از او بخواهند، چه بگوید. در همین احوال، ناگهان مأموری آمد و نگین را درخواست کرد و اظهار داشت: بیا نزد موسی برویم که کار مهمی دارد.

یونس نقاش با ترس و وحشت عجیبی برخاست و همراه مأمور نزد موسی بن بغا رفت، اما وقتی از نزد موسی برگشت، خندان و خوشحال بود و به محضر مبارک امام هادی علیه‌السلام وارد شد و اظهار داشت: یا ابن رسول اللّه؛ هنگامی که نزد موسی رفتم، به من گفت: نگینی را که گرفته‌ای، میخواستم که برای یکی از همسرانم انگشتری مناسب بسازی؛ ولی اکنون آن‌ها نزاعشان شده است. اگر بتوانی آن نگین را دو نیم کنی، که برای هر یک از همسرانم نگینی درست شود، تو را از نعمت و هدایای فراوانی برخوردار می‌سازم.

امام هادی علیه‌السلام میفرمایند: هرکس مطیع و پیرو خدا باشد، از قهر و کارشکنی دیگران باکی نخواهد داشت. (بحارالا نوار، ج 50، ص 177)

امام هادی علیه‌السلام تا این خبر را شنید، دست مبارکش را به سمت آسمان بلند نمود و به درگاه باری‌تعالی اظهار داشت:

خداوندا، تو را شکر و سپاس می‌گویم، که ما (اهل بیت رسالت) را از شکرگزاران حقیقی خود قرار داده‌ای؛ و سپس به یونس فرمود: تو به موسی چه گفتی؟

یونس پاسخ داد: جواب دادم که باید مهلت بدهی و صبر کنی تا چاره‌ای بیندیشم.

امام هادی علیه‌السلام به او فرمود: خوب گفتی و روش خوبی را مطرح کردی.

چهل داستان و چهل حدیث از امام هادی (ع) / عبدالله صالحی


باشگاه کاربران تبیان - برگرفته از تبلاگ: یا امام نقی بر تو درود و سلام