سحابی های اسرارآمیز: تاریخچه ی کشف اجرام اعماق آسمان (1)
از دورانهای بسیار گذشته هر زمان که آسمان شب از ابرها خالی می شد، انسان به آسمان و ستارگان نظر می انداخت. در آن دورانها هیچ آلودگی نوری وجود نداشت. و انسانهای باستانی در شرایط رصدی بسیار مناسب به نظاره ستارگان می نشستند و کم نورترین آنها را که می توان با چشم غیر مسلح دید، مشاهده می کردند. حتی بعضی از اجرامی که امروزه به عنوان اجرام غیر ستاره ای اعماق آسمان می شناسیم در آن دوران ها قابل رؤیت بودند. به همین دلیل بعضی از آنها از دورانهای گذشته شناخته شده بودند.
سحابی هایی که در اولین نگاه در آسمان دیده می شوند:
در میان ستارگان آسمان که هر شب می درخشیدند، مناطقی هم بودند که بجای یک نقطه در واقع به صورت یک توده ی مه آلود دیده می شدند، که در میان انبوه ستارگان قابل تشخیص بودند: «اجرام اعماق آسمان»
شاخص ترینِ این اجرام، کهشان راه شیری بود. کهکشان نام ایرانی و راه شیری نام اروپایی این توده ی بزرگ سفید رنگی است که در تمامی آسمان قرار گرفته است.
ولی بغیر از راه شیری که از یک طرف آسمان به سمت دیگر آسمان گسترده شده است، توده های مه آلود کوچکتری هم در آسمان دیده می شدند که برای یافتن آنها نیاز به دقت بیشتری بود. بعضی خوشه ی های ستاره ای پر نور باید خیلی زود شناخته شده باشند، زودتر از آنکه در متون قدیمی ثبت شوند. خوشه ی پروین M45 و خوشه ی قلائص در صورت فلکی ثور البته از جمله اجرامی هستند که به شکل توده ی مه آلود نبودند بلکه به مانند خوشه ای از ستارگان دیده می شدند. خوشه ی پروین به راحتی با چشم غیر مسلح دیده می شد. (اولین سند مکتوب از خوشه ی پروین به حدود 1000 قبل از میلاد برمی گردد.)
در آسمان نیمکره ی جنوبی دو ابر ماژلانی به یقین در دوران های اولیه شناخته شده بودند، ولی هیچ مدرکی از متون باستانی درباره ی آندو بدست نیامده است. این دو ابر که در واقع دو کهکشان کوچک در اطراف منظومه ی شمسی هستند، تنها از نیمکره جنوبی زمین دیده می شوند در نتیجه منجمین یونانی و اسلامی با آنها آشنایی نداشتند.
کشف سحابی ها با دقت بیشتر:
ارسطو احتمالا اولین کسی است که رصد خوشه ی باز M41 را در کلب اکبر در حدود 325 قبل از میلاد گزارش کرده است. این خوشه ی ستاره ای، کم نورترین جرمی است که در عهد باستان رصد شده است. بر اساس تحقیقاتی که در سال 1925 انجام گرفته است، احتمال می رود که ارسطو خوشه ی M39 را در دجاجة رصد کرده باشد و از آن با عنوان جرم دنباله دار نما نام برده است.
هیپارخوس (ابرخس) منجم یونانی، بین سالهای 127 تا 146 ق.م. از شهر رودس رصدهایی انجام داد. وی اولین منجمی است که فهرستی از ستارگان تهیه نمود.
احتمالا این کار او به علت ظهور یک ستاره ی جدید (نواتختر) در صورت فلکی عقرب به سال 134 ق.م. بوده است. وی در فهرست خود، همچنین از دو جسم ابرمانند نام می برد: یکی خوشه ی کندوی عسل M44 و خوشه ی دوگانه ی x,h در برساووش. البته وی در آن زمان نمی توانست تشخیص دهد که این دو جرم مه آلود در واقع خوشه ی های ستاره ای هستند.
بطلمیوس در کتاب المجسطی که به سال 127 تا 151 میلادی تهیه کرده است، به 7 جرم ابرمانند اشاره می کند: سه تا از آنها مجموعه های جالب از ستارگان دور هم هستند که جرم فیزیکی خاصی نیستند. دوتا را از هیپارخوش گرفته (M44,x,h) ودو جرم جدید: «یکی سحابی که در جلوی نیش عقرب قرار دارد». (خوشه ی M7 یا خوشه ی بطلمیوس) و خوشه ی ستاره ای گیسوان برنیکه که امروزه با نام ملوت 111 شناخته می شود و در فهرست مسیه نیامده است.
این بود از تمام اجرامی که منجمین یونان با چشم غیر مسلح کشف کرده بودند.
برای کشف اجرام سحابی مانند بعدی باید تا 8 قرن بعد صبر کنیم. در حدود سال 905 میلادی (قرن چهارم هجری) یک منجم ایرانی به نام عبدالرحمن صوفی از وجود یک سحابی در صورت فلکی إمرأة المسلسلة، در کتابش صورالکواکب خبر داد. این سحابی که امروزه به نام کهکشان آندرومدا یا کهکشان امرآة المسلسلة، M31 شناخته می شود، به سختی با چشم غیر مسلح دیده می شود.
وی همچنین از یک ستاره ی سحابی مانند در دو درجه ی شمال دلتا-بادبان نام می برد، که مطمئنا خوشه ی باز IC2391 یا اومیکرون-بادبان است. صوفی به همراه 6 جرمی که بطلمیوس ذکر کرده، یک دسته ی ستاره ای جدید در صورت فلکی روباهک می یابد: (خوشه ی چوبلباسی) پس در کل وی از 9 جرم سحابی مانند غیر ستاره ای نام برده است.
ادامه دارد...
منبع:
ترجمه:
ا.م.گمینی