روزنامه به صرف سیگار
به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات
دکههای روزنامه فروشی کاری چند گانهای پیدا کردهاند گاهی محل خرید اقلام خوراکی هستند. گاهی رهگذر تشنهای را سیراب میکنند، گاهی میشوند فروش شارژ تلفن همراه و عابری را از بی همراهی نجات میدهند و گاهی هم میشوند آتشی برای یک دود.

در گوشه گوشه شهر دکههای روزنامه فروشی با رنگ بندیهای خاصی که از تیترهای داغ روزنامهها و صفحات مجلهها تشکیل شده است نگاه هر بینندهای را به خود جذب میکند تقریبا هر خیابان بزرگ و شاه راهی که وجود داشته باشد یک دکه روزنامه فروشی هم هست. ساعتهای ابتدایی صبح شلوغترین بازار برای این دکه هاست. دکههایی که دو کاره و گاهی چندین و چند کارهاند از مواد خوراکی مثل بیسکویت و چیپس و پفک گرفته تا انواع نوشیدنیها و شارژ تلفن همراه و گاهی هم لوازم تحریر. همه اینها در نوع خودش مایحتاج اولیهء یک شهروند است و تا اینجا برای کسی جای سوال و ابهامی وجود ندارد.
دکه دار گاهی روزنامه میفروشد گاهی سری میچرخاند و در یخچال کوچک سمت راست دکهء تنگ و شلوغش آبی دست رهگذری میدهد و گاهی هم با فروش شارژ تلفن همراه کسی را از بی همراهی نجات میدهد. اما قصه از جایی شروع میشود که این دکههای پراکنده در سطح شهر یک کارایی عمده دیگری هم دارند که اقشار مختلف مردم به ویژه جوانان و نوجوانان را به سمت خود میکشد به گونهای که از صد متری با دیدن دکهء روزنامه فروشی برق در نگاه انها دیده میشود.
. سن سیگار کشیدن در ایران به مرز 11 سالگی رسیده و سه درصد دختران جوان در سالهای اول دانشگاه و شش تا هشت درصد در سالهای آخر سیگار را تجربه میکنند و این در حالی است که 28 درصد دختران دانشگاه قلیان را تجربه کردهاند
فندکهای رنگارنگی که در گوشه سمت چپ این دکهها به زنجیری، نخی و طنابی آویزان است. تلفیق فرهنگ و آگاهی با بلای خانمان سوزی مثل سیگار در همه دکههای شهر تهران بدون استثنا دیده میشود وقتی فندک را در دست میگیرم و از دکه دار میپرسم حکایت این چیست میگوید: «خب معلومه آتش دوده» میگویم اینجا چرا؟ میگوید:
«مردم که روزنامه خوان نیستند بگذار حداقل دودی هوا کنند و چیزی عاید ما بشه» در همین زمان است که دستهای جوان 22 و 23 ساله از راه میرسند و هرکدام یک نخ سیگار میگیرند و با آتش آویزان از سمت چپ دکه آن را روشن میکنند وبا شلوغ کاری خاصی از محل فاصله میگیرند. تلفیق فرهنگ و دخانیات با پرستیژ و ژست روشنفکری دیدن دارد.

روی آوری دختران و پسران تازه پا به جوانی گذاشته تبدیل به معضلی شده است که طبق گفته یک منبع آگاه هفت میلیارد تومان پول مردم هر روز با سیگار دود میشود. چنانچه روزانه پنج میلیارد تومان صرف خرید سیگار شود، دو هزار میلیارد تومان در سال نیز صرف هزینههای درمان ناشی از سیگار خواهد شد. سن سیگار کشیدن در ایران به مرز 11 سالگی رسیده و سه درصد دختران جوان در سالهای اول دانشگاه و شش تا هشت درصد در سالهای آخر سیگار را تجربه میکنند و این در حالی است که 28 درصد دختران دانشگاه قلیان را تجربه کردهاند.
دکتر آقا بخشی جامعهشناس و فعال در عرصه مددکاری اجتماعی و ترک اعتیاد که است بیش از نیم قرن از عمر خود را در این راه گذاشته است وی درگفتگو با تبیان در تعریف اعتیاد میگوید:
«اصولاً به چیزی اعتیاد گفته میشود که مسمومیتی دورهای در بدن ایجاد میکند. بر اثر آن انسان دیگر نمیتواند روزمرهاش را انجام دهد. بعد از مدتی اگر آن را مصرف نکند، دچار حالتی از وابستگی جسمانی و نیز وابستگی فکری میشود. حالا بعضیها به آن وابستگی روانی هم میگویند. شاید درست باشد. بله از این نظر که اگر مصرف آن کاملاً بهم بخورد، بدنش واکنش نشان میدهد، دست و پای فرد درد میکند، دل درد و دل پیچه میگیرد، عرق میکند و آب ریزش بینی پیدا میکند، دلش میخواهد زمین را بکند، به عبارتی اگر بخواهم یک تعریف عملیاتی از آن به دست دهم، به نظر میرسد که توی پای انسان تیری فرو میکنند و یا چیزی در مغز استخوان انسان فرو میشود.
در جامعهای که تنها 3 درصد از جمعیت ان اهل مطالعه هستند و تیراژ کتاب در آن به بیش از دو تا سه هزار نمیرسد چند کاره بودن دکههای روزنامه فروشیاش دور از ذهن نیست اینها شاید جزییترین مصداق از سوزاندن فرهنگ باشد اینکه فردی در طول سال، هر روز به دکههای روزنامه فروشی سر بزند و سالانه حتی یک خط از مطبوعات بهرهای نبرد. هر روز به آمار مبتلایان به دخانیات افزوده میشود و و سن مصرف آن در کشور پایین میآید
این همان چیزی است که معتادان به زبان خود به آن» سیم کشی میگویند. به عبارتی استخوان درد شدید همراه با دردهای جسمانی فوقالعاده دشوار. وابستگی فکری یا روانی مصطلح شده است، یعنی اینکه سر ساعت معینی این کار انجام میگرفت، حال اگر انجام نگیرد، فرد احساس میکند چیزی را گم کرده است. یادش میآید که در این ساعت باید کاری میکرد. شاید به نوعی وابستگی روانی به این قضیه باشد. علاوه بر این در تعریف اعتیاد، آن مواردی اعتیاد آور هستند که در بدن انسان نسبت به آن ماده تحمل ایجاد نماید

در جامعهای که تنها 3 درصد از جمعیت ان اهل مطالعه هستند و تیراژ کتاب در آن به بیش از دو تا سه هزار نمیرسد چند کاره بودن دکههای روزنامه فروشیاش دور از ذهن نیست اینها شاید جزییترین مصداق از سوزاندن فرهنگ باشد.
اینکه فردی در طول سال، هر روز به دکههای روزنامه فروشی سر بزند و سالانه حتی یک خط از مطبوعات بهرهای نبرد. هر روز به آمار مبتلایان به دخانیات افزوده میشود و و سن مصرف آن در کشور پایین میآید.
محمد رضا مسجدی عضو کمیته کشوری مبارزه با دخانیات در حالی اعلام کرد که سن دختران سیگاری به 11 سالگی رسیده است که از افتتاح قهوه خانههایی مخصوص بانوان گلایه کرد و از اینکه آمار دخترانی که قلیان میکشند در حال حاضر 28 درصد است که با این حرکت باید منتظر بالا رفتن این نرخ در آینده نزدیک باشیم.
اگر اهالی فرهنگ و مراجع قضایی، وزارت بهداشت و تمام دستگاههای ذیربط پیش از این دست به کار شده بودند حالا به جای قهوه خانهها و فضای کافیشاپها؛ کتابخانهها و مراکز آموزشی پاتوق اصلی جوانان ما بود. اگر از جزییترین مصداقها مثل همان دکههای روزنامه فروشی فرهنگ سازی شروع میشد کار به افتتاح قهوه خانههایی با برچسب و برند بانوان نمیرسید.
فاطمه زارع بخش اجتماعی تبیان