تبیان، دستیار زندگی
ماهواره ملی! را که صدا و سیمای جمهوری به خانه های ما آورده، هر چند نوید روزهای رسانه ای بهتری را به ما می دهد اما هنوز چند جای ابهام باقی مانده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماهواره ملی صدا و سیما!


ماهواره ملی! را که صدا و سیمای جمهوری به خانه های ما آورده، هر چند نوید روزهای رسانه ای بهتری را به ما می دهد اما هنوز چند جای ابهام باقی مانده است.

صدا و سیما

سیر شبکه های رسانه ملی خود حکایتی دارد، در سال 1357 حدود 2 میلیون دستگاه تلویزیون در کشور وجود داشت که آنهم کانالی محدود بود. به تدریج شبکه های دیگرهم به دایره شبکه های سیما افزوده شدند که اکنون که سی و سه سال از عمر انقلاب اسلامی و سال 57 می گذرد این شبکه ها به حدود ١٦شبکه داخلی و خارجی تقسیم شده و اکنون همه آنها نیز برای مخاطب داخل مرزهای کشور قابل مشاهده می باشد.

با اینکه عزم مصمم و دید آگاهانه مسئولین سیما در افزایش و تخصصی کردن شبکه ها نقش داشته اما از کمک های بی دریغ شبکه های ماهواره ای به خصوص از جنس فارسی زبان آن، نمی توان گذشت!

العالم

شبکه های ماهواره ای امروزه در دهکده جهانی بهترین نقش را بازی می کنند و جبهه امپریالسم را خوب به جلو می برند. مخاطب، دیگر لازم نیست برای غرق شدن در فرهنگ دهکده جهانی، زبان انگلیسی یا .. بداند بلکه دستگاه دیپلماسی رسانه ای غرب به خوبی مانند همیشه با تدبر در این مسیر گام برداشته و سهولت کالای فرهنگی خود را برای دسترسی مخاطب به وجود آورده است و شما می توانید با ماهواره، شبکه های فرهنگی چون فارسی وان، زمزمه، جیم کلاسیک، پرشین تی وی، من و تو .. و شبکه های سیاسی چون یورو نیوز، بی بی سی فارسی و صدای امریکا را به زبان مادری خود به تماشا بنشیند.

آیا مخاطب ما فارغ از شبکه های داخلی وقتی پای شبکه هایی که برای مخاطبان خارجی و ایرانیان خارج از کشور می نشیند تفاوتی تا انچه تا امروز به او نشان داده شده نمی شود؟

اینجاست که کمک شبکه های ماهواره ای به رسانه ملی، خود نمایی می کند با اینکه ماهواره در کشور ما رسانه ای ممنوع است با این حال طبق آمار 50 درصد از مردم ایران عادت به دیدن ماهواره دارند. همین جهت است که مسئولین رسانه ای ما را مجبور می کند در کنار خودآگاه رسانه ای خود، باز به صورت خودآگاه به تاسیس شبکه های بیشتر و تخصصی بپردازند تا هم بتواند با شبکه های داخلی به رقابت با شبکه های ماهواره ای بپردازند و نیازمخاطب را ارضا و جنبه فرهنگی بومی اش را حفظ و تقویت کند و هم با شبکه های خارجی در پلورالیسم رسانه ای حرف حق خود را با ابزار رسانه به گوش جهانیان رسانده و آنها را به سوی حق و مطلوب هادی باشد.

اما حال، هر چند دیر هنگام رسانه ملی به فکر این افتاد نمی توان با 5ش شبکه نیاز مخاطب را ارضا کرد و در مقابل ماهواره برای او جذابیت ایجاد کرد و حتی رسانه فارغ از شرایط بین المللی، نمی تواند با این تعداد شبکه، وظایف خود را اجرایی کند.

در گام هایی صدا و سیما با ایجاد شبکه های ماهواره ای و دیجیتالی کردن سیستم داخلی برای انجام بهتر وظایف در دنیای کنونی به پیش رفته است اما مسئله اصلی یک چیز است، مسئله ای که ناشی از سیاست ما، خارج از نظریه چهارچوب در برخورد با مخاطب، برخورد نادرست در مقابله با ماهواره و انتخاب شیوه های نادرست و سلیقه ای در اعمال سانسور می باشد؛ مسئله عبارت است از تفاوتی که در نوع محتوا و ریز ساخت های محتوایی و موازد ظاهری در شبکه هایی که یا مانند پرس تی وی برای مردمی به زبان دیگر پخش می شود و یا در شبکه هایی چون آی فیلم که در اصل برای مردم عرب زبان است و  ایرانیان نیز می توانند از آنها استفاده کنند.آیا مخاطب ما فارغ از شبکه های داخلی وقتی پای شبکه هایی که برای مخاطبان خارجی و ایرانیان خارج از کشور در نظر گرفته شده است، می نشیند تفاوتی تا آنچه تا امروز به او نشان داده شده، نمی شود؟

رسانه باید از الان بر روی چنین مواردی اینده نگری کند و بر پایه اصول خود  و با انعطاف رسانه ای منطقی نه از روی مصلحت و سلیقه گرایی راه خود را پیش برد. همانطور که امام فرمودند این رسانه دانشگاهی عمومی است

پرس تی وی، العالم و آی فیلم سه شبکه ای که روی آنتن های دیجیتال قرار دارند  و فعالیت اصلی آانان برای مخاطبان غیر فارسی زبان است . جنس کار این شبکه متناسب با شرایط بین المللی و فرهنگ مخاطبان خود است و این تفاوت فرهنگی باعث شده تا در این شبکه ها گاهی موارد را نظاره گر باشیم که با اینکه، شاید موارد خاص متناقضی در آن دیده نشود ندارند اما نوع مدیریت ارتباطاتی رسانه ای، تولید و شاید سانسور ما تا اکنون باعث شده است تا مخاطب با دیدن این صحنه ه٠ در چه در محتوا و چه شکل) در شبکه های رسانه ملی تعجب کند و لااقل تفاوتی هایی را احساس کند. البته نیاز نیست برای دیدن این تفاوت به سراغ چنین شبکه هایی رفت بلکه می توان خیلی نرم تر ماهیت متفاوت کار شبکه های بین المللی ما را در شبکه های جام جم نیز مشاهده کرد.

ای فیلم

تا دیروز در رسانه های ما مخاطب از دیدن مجری با آرایش منع می شد اما حالا مجری هایی را در این شبکه های می بیند  که.....

یا در اخبار صحنه های خاصی سانسور می شد اما سیاست بازتر این شبکه ها که منطبق با شرایط فرهنگی مخاطبان خود است باعث شده است تا مخاطب چشم و گوش بسته! ایرانی صحنه هایی که تا به حال زیر ممیزی سیما گیر می کرد ،را ببیند. در گامی بلند تر اگر عمیق تر نگاه کنیم این موارد را در پوشش خبری این شبکه ها نیز می توان مشاهده کرد . نه تنها در اعمال دروازبانی اخبار،بلکه روند رو به جلوی این شبکه ها در رقابت با رقبای بین المللی شان. به طور مثال در شبکه های پرس تی وی و یا العالم پخش زنده اخباری را می بینیم که در شبکه خبر خودمان خبری از آن نیست یا در مثال دیگر  می توان در شبکه آی فیلم نیز به این موارد اشاره کرد. چندی پیش از از این شبکه مسابقه ای پخش شد که نوع پوشش و روابط شرکت کنندگان با انچه تا به حال مخاطب با در مسابقات مشابه داخلی دیده بود، تفائوت داشت.، این شبکه نسبت به دو شبکه دیگر حالت خاص تری به خود می گیرد زیرا مخاطب فارسی زبان نیز می تواند از آن استفاده کند و مخاطب بیشتری نسبت به دو شبکه دیگر در داخل کشور دارد. مسلما تفاوت فرهنگی، کار رسانه ای ما را مبتنی بر اصول اینگونه ایجاب خواهد کرد اما آیا این تفاوت برای مخاطبی که تا به حال مورد سانسور و اغماض فرهنگی قرار گرفته است، دارای آسیب نیست.

حال اگر این روند با چگونه فکر کردن پیش می رفت نه تنها الان مخاطب می توانست استنتاج بهتری را در این میانه کند بلکه حتی اگر پای او به ماهواره کشیده شود می تواند با سلامت بیشتری از آسیب های آن عبور کند

این نوشتار در پی تعطیلی این شبکه ها برای مخاطب داخلی و یا نادیده انگاشتن کار رو به جلوی رسانه ملی نیست بلکه  بدین نکته اشاره دارد که اگر تناقضی در این بین برای مخاطب پیش آید یا اثر مخربی داشته باشد، در این میان کسی مقصر نیست جز نهادهای فرهنگی و خود صدا و سیمای ما. چرا که تا الان مخاطب را فقط به چه فکر کردن واداشته و فقط آیتم های خاصی را برای او به نمایش می گذاشتند . حال اگر این روند با چگونه فکر کردن پیش می رفت نه تنها الان مخاطب می توانست استنتاج بهتری را در این میانه کند بلکه حتی اگر پای او به ماهواره کشیده شود می تواند با سلامت بیشتری از آسیب های آن عبور کند.

و هنوز هم دیر نشده و باید این سیر در نهادهای فرهنگی و رسانه ای ما کلید بخورد، آنان باید سواد رسانه و افزایش آگاهی و چگونه فکر کردن را نهادینه کنند تا در جنگ تکنولوزی امروز نه تنها شبکه های دیجتالی خارج زبان ما بلکه اگر ماهواره هم دیگر نمی توانست مورد فیلتر قرار گیرد این خود خودآگاه و ناخوداگاه مخاطبان ایرانی باشد که بر پایه چهارچوب فکری و سواد رسانه ای به فیلتر بپردازد.

دهکده جهانی

رسانه باید از الان بر روی چنین مواردی آینده نگری کند و بر پایه اصول خود  و با انعطاف رسانه ای منطقی مبتنی بر تخصص نه از روی مصلحت و سلیقه گرایی راه خود را پیش برد. همانطور که امام فرمودند این رسانه دانشگاهی عمومی است.

حال اگر این رسانه عمومی جنبه بین المللی پیدا کند باید سراغ توقعات برون مرزی امام از این دانشگاه رفت، اینکه باید این رسانه در ظاهر و باطن مروج ارزشهای انقلاب باشد. و البته این مرز باریک و حساسی ست از طرفی باید مروج انقلاب بود و از طرفی با توجه به تفاوت فرهنگی، مخاطب را روی موج نگه داشت و مراقب بود دچار استحاله و ذائقه سوزی ننشد.

و آیا این شبکه ها توانسته اند از پس این کار برآبند نوع برخورد با شبکه های مذکور در کشورهای هدف تا حدودی موفقیت در محتوا را بر ما عرضه می کند اما در ظاهر باز باید دقیق تر پیش رفت.

و باید نهادهای فرهنگی و رسانه ای ما در مقابله با امپریالیسم رسانه ای دهکده جهانی علاوه بر تقویت شبکه های داخلی و افزودن بر آنها، به لحاظ کیفی هم دقت نظرهای لازم را داشته و با تخصص گرایی با نگاهی به آینده، چشم انداز خود را ترسیم کنند تا از حرکت های منفعلانه پیش تر رفته و جریان ساز شوند و و در دل خود نیز در داخل نه تنها مانند سیما و سینما نقض کننده ی یکدیگر نباشند بلکه مکمل و در یک پازل به فرهنگ سازی و فعالیت رسانه ای مثبت بپردازند.

عطاالله باباپور

بخش ارتباطات تبیان