تبیان، دستیار زندگی
ایام سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران همواره فرصت مناسبی برای ذکر خاطرات و بیان ویژگی های آن بزرگوار از سوی نزدیکان و یاران ایشان بوده است، کسانی که در زمان حیات امام او را درک کرده و در محضر ایشان مشق سیاست کرده اند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بوسه امام بر صورت رزمنده کرد مسلمان

سیاسیون از امام(ره) می گویند


ایام سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران همواره فرصت مناسبی برای ذکر خاطرات و بیان ویژگی های آن بزرگوار از سوی نزدیکان و یاران ایشان بوده است، کسانی که در زمان حیات امام او را درک کرده و در محضر ایشان مشق سیاست کرده اند.

برخی سیاسیون نیز به دلیل آشنایی و تقرب به حضرت امام(ره)، خاطراتی شنیدنی از امام خمینی(ره) در زمان حیات ایشان و بویژه رهبری نظام در سالهای اولیه تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران دارند.

* صلابت امام در برابر فشار و تحریم

بادامچیان

اسدالله بادامچیان که از روزهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در زمره یاران و نزدیکان به امام بوده در گفت و گویی با سایت تبیان، در توصیف ویژگی های ایشان اینطور می گوید:

«امام خمینی(ره) رهبر با صلابتی بود که شکست، حوادث تلخ، رویدادها، فشارها و تحریم ها روی او اثر نمی گذاشت. مایکبار هم ندیدیم ایشان از این موضوعات نگران شوند لذا وقتی صدام به ایران حمله کرد در سخنرانی آرامی گفتند: «دیوانه ای سنگی در چاه انداخته اما ملت اسلام چنان به او سیلی خواهد زد...» آزادسازی خرمشهر اولین سیلی بود که امام (ره) پیش بینی کرده بودند. اما از آزادسازی خرمشهر بسیار شاد شدند اما در عین حال یادشان نرفت که ارزش های الهی را به زبان بیاورند و گفتند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد!» یعنی ایشان معتقد بود هم نصر خداوند پیروز شده و هم این کار با ایدی مومنینی که رزمنده بودند اتفاق افتاده است.»

به نظر من زیباترین خاطره از امام(ره) در ایام دفاع مقدس است و اینکه چطور رهبری با این عظمت با تهاجم علیه کشور که غربی ها معتقد بودند در فاصله کوتاهی خاک ایران تصاحب خواهد شد، اینگونه برخورد می کند و در نهایت هم تعبیرشان درست در می آید و صدام از مردم ایران سیلی می خورد.»

این عضو حزب موتلفه به صحبت های امام در روزهای پایانی عمر ایشان هم اشاره می کند و می افزاید:

«ما اعضای حزب موتلفه چند ماه پیش از ارتحال امام خمینی(ره) با ایشان دیداری داشتیم. ایشان در صحبت های خود در جمع دوستان موتلفه فرمودند: «اینها نقشه دارند و صراحتا می گویند بعد از فلانی. البته هیچ کاری نمی توانند بکنند ولی شما باید مراقب باشید.» بعد فرمودند: «می خواهند بین شما اختلاف بیندازند. البته شما اختلاف نمی کنید اما آنها می خواهند این کار را بکنند.» من همان موقع به دوستان موتلفه عرض کردم امام(ره) غزل رفتن می خوانند و این وصیت ایشان به ماست که باید بیشتر از مسوولیت هایمان مراقبت کنیم.»

غفوری فرد

* بوسه امام بر صورت رزمنده کرد مسلمان

حسن غفوری فرد نیز که از فعالان سیاسی زمان انقلاب بوده و از سالهای اولیه مبارزات افتخار آشنایی با رهبر کبیر انقلاب را داشته در بیان خاطرات خود از امام خمینی(ره) به سایت تبیان می گوید:

من این افتخار را داشتم که از سال 43 خدمت امام(ره) رسیدم و اولین بار روز 14 فروردین سال 1343 بعد از اینکه ایشان بعد از مدتی بازداشت، آزاد شده بودند، امام(ره) را ملاقات کردم. ایشان در خانه ای در الهیه اقامت داشتند و من در آنجا شاهد استقبال عجیب مردم مردم از حضرت امام بودم و صف های طولانی برای دیدن امام(ره) تشکیل شده بود.

بعد از اولین دیدار من امام(ره) را پس از مسافرت 15 ساله دیدم و 12 بهمن 57 خدمت ایشان رسیدم و بعدتر در مدرسه رفاه و قم حضرت امام را ملاقات کردم.

به نظر من زیباترین خاطره از امام(ره) در ایام دفاع مقدس است و اینکه چطور رهبری با این عظمت با تهاجم علیه کشور که غربی ها معتقد بودند در فاصله کوتاهی خاک ایران تصاحب خواهد شد، اینگونه برخورد می کند و در نهایت هم تعبیرشان درست در می آید و صدام از مردم ایران سیلی می خورد

غفوری فرد زیباترین خاطره خود را از امام خمینی(ره) اینطور بیان می کند:

اما زیباترین خاطره ای که از حضرت امام دارم مربوط به صبح زودی می شود که قرار بود با جمعی از مسوولان وزارت نیرو خدمت ایشان برسیم. جلسه ما با امام ساعت هشت و نیم بود اما من به دلیل اشتیاقی که برای دیدار حضرت امام داشتم پیش از ساعت 8 به محل دیداررفتم.

امام خمینی

در آن روز یکی از پیشمرگان کرد مسلمان که کومله گردنش را شکسته بود و تمام بدنش در گچ بود را برای معالجه به خارج از کشور می بردند. ایشان تقاضا کرده بود که قبل از اعزام به خارج خدمت امام(ره) برسد. او را با برانکاردی خدمت حضرت امام آورده بودند و او را روز زمین حیاط کوچک منزل امام گذاشته بودند تا ایشان بیایند. دقایقی بعد امام خمینی با همان لباس راحتی خانه بیرون آمدند و بدون اینکه کسی ببیند و متوجه شود پای این برادر کرد مسلمان زانو زدند و خم شدند و بر صورت ایشان بوسه زدند.

غیر از من و بیمار و حضرت امام(ره)، یکی دو نفر از پاسداران در آنجا حضور داشتند و دوربین یا شخص خاص دیگری آنجا نبودند.

این اقدام حضرت امام نشان می دهد وقتی ایشان به رزمندگان می گویند: «من به بازوان شما که بازوان خداست بوسه می زنم.» حقیقت بوده و نه تعارف. ایشان حقیقتا احترام زیادی برای رزمندگان اسلام قائل بودند به خصوص مردم خوب کردستان و مردم کرد مسلمان که با کومله و دموکرات ها مبارزه می کردند. اعتقاد ایشان این بود که اینها دست های الهی است که مبارزه می کند و بر این دستها بوسه می زدند. اگر هم در این باره سخنی به زبان می آوردند تعارف نبود و من خودم به عینه این را دیده بودم.

این زیباترین جلوه احترام بالاترین و محبوب ترین مقام کشور به یک فرد کرد مسلمان بود، فردی که اصلا شناخته شده نبود و حضرت امام هم روی او شناختی نداشت. اما امام خمینی به عنوان یک رزمنده که برای دفاع از اسلام مبارزه کرده و مصدوم شده برای او احترام زیادی قائل بود.

سارا کیان

بخش سیاست تبیان