تبیان، دستیار زندگی
إعمال قدرتهاى اهریمنى و جابرانه سرانجام طومار حکومت هاى مقتدر و نیرومند را در هم مى پیچد و بر زندگى جلال و شکوه آنان خط بطلان مى کشد. اندکى مطالعه در تاریخ زندگى ستمگران که به کیفر جانفرساى اعمال خویش گرفتار شده اند، بزرگترین درس عبرت است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز بقای حکومت ها


«این شهرها و آبادی هایى است که ما آنها را هنگامى که ستمکار شدند، به هلاکت افکندیم و براى نابودى هر یک از آنها وقت معینى قرار داده ایم .»
خون می‌شود بر تیغ ستم پیروز

نتایج زیانبخش ستمگرى در زوال و اضمحلال جامعه و از بین بردن فضایل اخلاقى و امنیت اجتماعى به قدرى قطعى و غیر قابل انکار است که حتى اگر کسى پایبند به آیین و مکتبى هم نباشد، از اعتراف به این حقیقت ناگزیر خواهد بود.

با طغیان ستم ، پیوندها و روابط عمومى از هم گسسته، پراکندگى و تشتت در کلیه نظام اجتماع حکم فرما مى شود، إعمال قدرت هاى اهریمنى و جابرانه سرانجام طومار حکومت هاى مقتدر و نیرومند را در هم مى پیچد و بر زندگى جلال و شکوه آنان خط بطلان مى کشد.

اندکى مطالعه در تاریخ زندگى ستمگران که به کیفر جانفرساى اعمال خویش گرفتار شده اند، بزرگترین درس عبرت است. در اینجا به ذکر یک شاهد زنده تاریخى اکتفا مى شود:

محمَّد بن عبدالملک از وزرایى بود که در دستگاه خلفاى بنى عباس موقعیت خاصى داشت، این وزیر سنگدل و بى باک براى مجازات زندانیان، تنورى از آهن که دیوارهاى داخلى آن میخهاى برجسته اى داشت، مهیا کرده بود، زندانیان تیره بخت را در همین جایگاه پر زجر و وحشتزا محبوس مى ساخت و به علاوه به تنور نیز حرارت مى دادند تا بدین ترتیب زندانیان از فشار شکنجه طاقت فرسا به فجیع ترین طرز جان بسپارند.

وقتى متوکل به خلافت رسید، محمَّد بن عبدالملک را از وزارت عزل کرد و وى در همان زندانى که خود ساخته بود، بازداشت گردید، این وزیر معزول و زندانى، وقتى که آخرین لحظات زندگى را پشت سر مى گذاشت، کاغذ و دواتى درخواست نمود و بر آن دو بیت شعر به عنوان نامه سرگشاده به خلیفه نوشت:

هى السبیل فمن یوم الى یوم                     کانه ما تریک العین فی نوم

لا تجز عن رویداً انها دول                               دنیا تنقل من قوم الى قوم

«دنیا گذرگاهى است که باید روزانه آن را مانند رۆیایى که در خواب به دیدگانت مى آید، پشت سر بگذارى. اظهار ناراحتى مکن، آرام باش، این دنیا سرمایه اى است که هر روز به دست گروهى منتقل مى گردد».

وقتى متوکل از متن نامه آگاه شد، دستور آزادى محمَّد بن عبدالملک را صادر کرد، ولى دیر شده بود زیرا او به دردناکترین وضع جان داده بود!

إعمال قدرتهاى اهریمنى و جابرانه سرانجام طومار حکومت هاى مقتدر و نیرومند را در هم مى پیچد و بر زندگى جلال و شکوه آنان خط بطلان مى کشد. اندکى مطالعه در تاریخ زندگى ستمگران که به کیفر جانفرساى اعمال خویش گرفتار شده اند، بزرگترین درس عبرت است

آرى، مردمى که دنیا و زندگى در آن را میدان تنازع بقا مى پندارند، پیوسته براى استوار ساختن پایه هاى قدرت و حفظ شوکت خویش، ضعفا را در فشار و محرومیت قرار داده و خُرد مى کنند و از ارتکاب هرگونه اعمال جنایت آمیز و ضد انسانى روگردان نیستند، اما دیر یا زود بالأخره شراره هاى قهر و غضب از درون سینه هاى توده تحت ستم زبانه خواهد کشید و به ظلم و ستم و بى عدالتى ها پایان خواهد داد.

ستمگرى، مخصوص به طبقه یا افراد خاصى نیست، هر کس در هر مقام و شرایطى باشد، اگر بخواهد بى قید و شرط از مزایاى زندگى بهره بردارى کند و از حصار قوانین گام فراتر بگذارد، ستمکار است.

متأسفانه امروز ستمگرى در جامعه قوس صعودى را مى پیماید و شعله هاى آتش بیداد در خرمن هستى اجتماع زبانه مى کشد و اساس و بنیان تمدن بشرى را به سقوط و فنا تهدید مى کند.

عمّال ستم تا آنجا که قدرت و نیرو در اختیار دارند، حقوق جوامع بشرى را پایمال مى نمایند و ثروت و منافع مردم بى پناه را به یغما مى برند و تنها فرشته عدالت در قالب مجسمه اى بى روح جلوه گر است.

نبرد دین با بیدادگرى

قرآن مجید سرانجام شوم ستمگران را چنین اعلام مى کند: «وَتِلْک ا لْقُرَى أَهْلَکنَـهُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکهِم مَّوْعِدًا»( کهف / 59)؛ «این شهرها و آبادی هایى است که ما آنها را هنگامى که ستمکار شدند، به هلاکت افکندیم و براى نابودى هر یک از آنها وقت معینى قرار داده ایم».

دنیا گذرگاهى است که باید روزانه آن را مانند رۆیایى که در خواب به دیدگانت مى آید، پشت سر بگذارى. اظهار ناراحتى مکن، آرام باش، این دنیا سرمایه اى است که هرروز به دست گروهى منتقل مى گردد

رهبران دین به پایدارى اجتماع بسیار علاقه مند بوده، توسعه عدل و داد هدف اصلى آنان قرار گرفته است، خط سیر جامعه را با جنبش هاى ضد ظلم تغییر داده، سنگرهاى بیداد را تسخیر و قدرت هاى وحشیانه را به زانو در آورده اند، ستم را گناه نابخشودنى دانسته و به قدرى مردم را از نزدیک شدن به مرز آن نهى کرده اند که حتى ظلم را نوعى شرک شمرده اند. اصولاً روش و مکتب عدالت پرور پیشوایان دین اسلام خود بزرگترین نهضت علیه بیدادگرى محسوب مى گردد. قرآن مى فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَـتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ ا لْکتَـبَ وَا لْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...»( حدید / 25)؛ «ما پیامبران را با ادله روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند».

عدالت اقتصادی

از آنجایى که هدف نهایى اسلام عدالت همه جانبه است، لذا پیروان خود را به عدل و مساوات با یکدیگر بدون در نظر گرفتن اعتبارات و عناوین شخصى موظف نموده و حق کشى و ستمگرى را در هر مرتبه و درجه اى نسبت به هر دسته و قومى ممنوع کرده است.

خداوند مى فرماید: «یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کونُواْ قَوَّا مِینَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ وَلاَیَجْرِمَنَّکمْ شَنَــَانُ قَوْم عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى...»(مائده/ 8)؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید، در کارها براى خدا قیام کنید و از روى عدالت، گواهى دهید و دشمنى با مردم شما را وادار نکند که از مرز عدالت خارج شوید، دادگرى نمایید که عدالت به پرهیزکارى نزدیکتر است».

خداوند متعال در مورد عدالت در قضاوت و داورى مى فرماید: «... وَإِذَا حَکمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکمُواْ بِالْعَدْلِ...»(نساء / 58) ؛«هر گاه در میان مردم داورى و حکومت کردید، به عدالت داورى و قضاوت کنید».

عدالت به اندازه اى مورد توجه و عنایت شارع اسلام است که اگر کسى با واجد بودن همه امتیازات، فاقد این صفت برجسته باشد، صلاحیت ندارد بر مسند قضاوت و داورى تکیه زند.

بخش قرآن تبیان


منبع : کتاب بررسی مشخصات اخلاقی روانی ، سید مجتبی موسوی لاری