از خدا بترس تا از تو بترسند
دهمین امام هدایت، امام علی النقی علیه السلام در تمام مدت رهبری آسمانی خویش، بر آسمان زندگی بشریت فروغ هدایت پاشید و خورشیدوار گمشدگان وادی غفلت و حیرت و گرفتاران کویر شرک و بیداد را رهایی بخشید. از آن حضرت سخنان گهربار زیبایی به یادگار مانده است که تشنگان حق و حقیقیت را کوثری گواراست.
در روایتی نورانی از آن حضرت نقل شده است که فرمودند: «من یتّق الله یتّقى ومن یطع الله یطاع»؛(1)
هر كه از خدا بترسد و تقوا پیشه خود كند، همه از او مى ترسند و از او حساب مى برند، و هر كه اطاعت خداوند كند، همه از او اطاعت مى كنند.
این جمله، جمله اى است كه به تجربه اثبات شده است. چنانکه رسم متوكل این بود كه هر وقت امام هادى علیه السّلام وارد مى شد، فوق العاده به او احترام مى كرد. حتى دستور داده بود كه همه در مقابل او متواضع باشند.
سعایت كنندگان و حسودان به او گفتند كه: تو به دست خودت، خلافت را از میان مى برى.
تا اینكه متوكل فرمان داد كه كسى به حضرت احترام نكند. حضرت وارد شد، همه به او احترام گذاردند و استقبال كردند! وقتى حضرت رفتند همه از خود مى پرسیدند: چه شد؟ همه از یكدیگر مى پرسیدند: چرا بلند شدى و چرا استقبال نمودى ؟!
و یا كاتب معتز که مى گوید: شبى پیش متوكل رفتیم و او را غضبناك دیدیم. او به چند نفر از غلامان ترك خود امر كرد كه حضرت هادى علیه السّلام را بیاورند و مرتب زیر لب مى گفت او را مىكشم، بدن او را مى سوزانم.
ناگهان حضرت هادى علیه السّلام با كمال شهامت و وقار وارد شد. متوكل تا چشمش به حضرت افتاد، بلند شد و استقبال كرد، تواضع كرد؛ با گفتن یا بن رسول الله؛ یا بن عم، و یا ابالحسن؛ به آن حضرت احترام كرد! صورت حضرت را بوسید و پهلوى خود نشاند و پرسید: این وقت شب كجا بوده اید؟
حضرت فرمودند: تو دنبال من فرستاده اى !
گفت: دروغ گفتهاند! آنگاه به ما گفت كه: ایشان را مشایعت كنید.
ما با احترام حضرت هادى را به خانه رساندیم.(2)
علاوه بر این آیات و روایات فراوانى آن را تأیید مى كند. خداوند متعال مى فرماید: «انّ الّذین آمنوا و عملوا لصّالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّا (مریم/ 96)؛ همانا كسانى كه ایمان به خدا دارند و كار شایسته مى كنند، پروردگار عالم قطعاً محبّت آنان را در دلها مى ریزد»، همه مطیع آنها مى شوند، بر دلها حكومت مى كنند.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «من اصلح بینه و بین الله اصلح الله دنیاه و آخرته.»
هر كه میان خود و خداى خود را اصلاح كند، پروردگار عالم، دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد كرد.
امام دوم نیز مى فرماید: «من اراد عزّا بلا عشیرة و هیبة بلا سلطنه فلیخرج من ذلّ معصیة الله الّى عزّ طاعته»(3)
هر كه بدون اینكه عشیره و طایفه داشته باشد، عزت و شخصیت و ابّهت در میان مردم بخواهد، بدون اینكه قدرت و سلطه اى داشته باشد، باید از ذلت معصیت به در آید و لباس عزت اطاعت خداوند بپوشد.
در این باره رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: «من خاف من الله خاف عنه كلّ شى ء و من لم یخف من الله خاف عن كل شىء»(4)
هر كه از خدا بترسد، همه از او مى ترسند و هركه از خدا نترسد، از همه چیز مىترسد.
معناى فرمایش امام هادى علیه السّلام: و من یطع الله یطاع، یعنى: پیوند با خدا، پیوند با اهل بیت علیهم السّلام و توسل به اهل بیت علیهم السّلام؛ این سه قطعاً همه كارها را اصلاح مى كند.
در این میان مورخین از خود حضرت هادى علیه السّلام مطالبى نقل مى كنند كه فرمایش آن بزرگوار را تأیید مى كند، و براى برخى از آنها را اینجا مى آوریم:
منصورى شیعه بود؛ ولى در دربار متوكل عباسى سمتى داشت و به علت شیعه گرى مطرود متوكل شد. منصورى مى گوید: فقر و فلاكت به من روى آورد. به امام هادى علیه السّلام از حال خود شكایت نمودم و گفتم به جزم شیعه گرى مطرود شده ام. حضرت امام هادى علیه السّلام فرمودند: امید است كه اصلاح شود ان شاء الله.
چون شب شد، متوكل چند نفر را دنبال من فرستاد. در بن راه فتح بن خاقان را دیدم كه منتظر من است و معلوم شد كه متوكل درباره من امر مۆكد نموده است. چون متوكل مرا دید از من عذر خواهى نمود و پاداش فراوانى به من داد و سمتى را كه داشتم، به من واگذار نمود. بعد خدمت امام هادى علیه السّلام رسیدم، تشكر نمودم و عرضه داشتم: آیا شما نزد متوكل وساطت مرا نمودید؟ فرمودند: خداوند مى داند كه پناهى ندارم جز او، در مهمّات به كسى روى نمىآوریم جز به او، در سختى ها و بلاها اعتمادى نداریم جز او، و پروردگار عالم نیز ما را عادت داده است كه چون از او بخواهیم، عنایت كند.
آری، اگر كسى اطاعت خدا كند و از معصیت او دورى جوید و توسّل به اهل بیت علیهم السّلام داشته باشد، خداوند در سختیها به فریاد او مى رسد و حق تعالى او را محروم نخواهدكرد.
یك نفر شیعه وحشت زده خدمت امام هادى علیه السّلام آمد و گفت: كه یكى از سركردگان متوكل نگین انگشترى نزد او آورده است كه از آن انگشترى بسازم و این نگین نزد من شكست و دو نیمه شد. مى دانم كه او مرا مى كشد.
حضرت فرمودند: امید است كه خداوند اصلاح كند.
فردا، سركرده متوكل كسى را فرستاد كه میان زنها نزاع است، اگر مى شود آن نگین را دو نصف كن و دو انگشترى بساز.
او پول فراوانى گرفت و از نگین شكسته دو انگشترى ساخت.(5)
این گونه قضایا درباره اهل بیت علیهم السّلام و من جمله امام هادى علیه السّلام فراوان است كه ما باید از آنها پند بگیریم.
پی نوشت:
1) روضه بحار، ج 2، صصص 366 - و كشف الغمه، ج 3، ص 176.
2) قطب راوندى در خرایج از سمل بن زیاد روایت كرده است، نقل از انوار المواهب نهاوندى رحمه الله علیه، ص 554.
3) اعیان الشیعه، ج 4 -85.
4) بحارالانوار، ج 77، ص 50 - با اختلاف اندكى.
5) همان، ج 50، ص 126 - 125 - نقل از امالى شیخ طوسى رحمه الله علیه.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منبع: برگرفته از کتاب «زندگانى چهارده معصوم علیهمالسّلام»، آیة الله مظاهرى.